مطلبی در اتلنتیک منتشر شده است و وضعیت اضطراری سیاست و دموکراسی آمریکایی را بررسی کرده است و برای نشان دادن وضعیت به شدت خطرناکی که شکل گرفته… نشانهها و رویدادهایی را فهرست کرده است که فراتر از رویدادهای این ماهها، فقط در همین یکی دو روز اخیر شکل گرفتند.
در گزارش اتلنتیک آمده است: چندی پیش، بهطور اتفاقی با دوستی قدیمی روبهرو شدم؛ فردی اهل اندیشه و شناختهشده در میان دموکراتها که در سالهای اخیر بهسمت راست متمایل شده، اما همچنان به ارزشهای لیبرال پایبند است و از حامیان ترامپ به شمار نمیرود. پس از آنکه با هم درباره افراطگریهای جناح چپ ابراز نگرانی کردیم، بهطور گذرا اشاره کردم که استبداد جنونآمیز ترامپ، ناتوانی دموکراتها در انسجامیافتن را به مسئلهای جدیتر و نگرانکنندهتر تبدیل کرده است.
پاسخ او، برخلاف انتظارم، همراه با خشم و اعتراض بود. او گفت که ترامپ انتخابات را لغو نکرده و نیروهای شبهنظامی را به خیابانها نفرستاده است؛ پس چگونه میتوانم او را «اقتدارگرا» بنامم؟
بسیاری از آمریکاییان تحصیلکرده، با شهود این دوست من همدل هستند. آنان بر این باورند که تا زمانی که انتخابات برگزار میشود و انتقاد از رئیسجمهور ممنوع نیست، دموکراسی در خطر قرار ندارد. آنها نمیبینند که چگونه دولت، با حرکتهایی آرام اما حسابشده، در حال تخریب هنجارها و ساختارهایی است که در حالت عادی مانع از آن میشوند که حزب حاکم بتواند اپوزیسیون را خفه کند.
دانشمندان علوم سیاسی که دموکراسی را مطالعه میکنند، برای این پدیده اصطلاحی دارند: «پسرفت دموکراتیک». اگر این پسرفت ادامه یابد، نتیجهاش چیزی خواهد بود که «اقتدارگرایی رقابتی» نام دارد. در چنین حالتی، انتخابات همچنان برگزار میشود، اما حزب حاکم آنچنان بر نهادهای جامعه مسلط شده و آنچنان قوانین را در جهت تقویت قدرت خود نقض کرده است که عملاً اپوزیسیون شانسی برای رقابت ندارد.
این اصطلاحات شاید خشک و فنی به نظر برسند، اما بهخوبی نشان میدهند که دموکراسی و اقتدارگرایی دو نقطه متقابل و مجزا نیستند، بلکه ارزشهایی هستند که در امتدادی پیوسته قرار دارند.
دیروز، به سخنان دوستم فکر میکردم؛ چون در عرض تنها یک روز، دونالد ترامپ شش اقدام یا تهدید تازه و تکاندهنده علیه دموکراسی لیبرال انجام داد یا مشخص شد که انجام داده است. این اقدامات در گذشته شوکهکننده تلقی میشدند، اما پس از یک دهه که ترامپ رشتههای عصبی مدنی ما را بیوقفه کوبیده، اکنون چنین وقایعی صرفاً بخشی عادی از سیاست روز به نظر میرسند.
تنها در روز گذشته:
۱. ترامپ ایده بازداشت ممدانی، نامزد دموکرات شهرداری نیویورک، را مطرح کرد. او در پاسخ به پرسشی درباره وعده ممدانی مبنی بر جلوگیری از اخراج همسایگان مهاجر توسط مأموران نقابدار اداره مهاجرت (ICE) سخن میگفت، اما سپس مستقیماً عقاید سیاسی ممدانی را هدف قرار داد و گفت: «ما به یک کمونیست در این کشور نیازی نداریم.» ترامپ همچنین اتهام بیاساس و خطرناکی را مطرح کرد و اظهار داشت که ممدانی، که شهروند آمریکاست، «به طور غیرقانونی اینجاست».
۲.ترامپ تهدید کرد که شبکه خبری CNN را به دلیل گزارش درباره وجود یک اپلیکیشن که کاربران را نسبت به فعالیتهای ICE آگاه میکند، و همچنین به دلیل انتشار گزارشی از تحلیل اولیه سازمان اطلاعات دفاعی مبنی بر اینکه حملات هوایی آمریکا برنامه هستهای ایران را تنها چند ماه به تعویق انداخته، تحت پیگرد قرار دهد. «کریستی نوم»، وزیر امنیت داخلی، گفت: «ما با وزارت دادگستری همکاری میکنیم تا ببینیم آیا میتوانیم آنها را بابت این موضوع تحت تعقیب قرار دهیم، چون آنچه انجام میدهند بهطور فعالانه مردم را به فرار از فعالیتهای اجرای قانون تشویق میکند و ما واقعاً پیگیری خواهیم کرد و آنها را تحت پیگرد قرار خواهیم داد.» ترامپ از این تهدید حمایت کرد و افزود: «شاید آنها را به خاطر گزارشهای کذب درباره حمله به ایران نیز بتوانیم تحت تعقیب قرار دهیم.»
۳.رئیسجمهور این ایده را مطرح کرد که «ایلان ماسک» باید بهخاطر انتقادش از طرح عظیم جمهوریخواهان، مجازات اقتصادی شود. او در شبکه اجتماعی «تروث سوشال» نوشت: «بدون پرتاب راکت، ماهواره و تولید خودروهای الکتریکی، کشور ما ثروت هنگفتی پسانداز خواهد کرد. شاید باید از DOGE بخواهیم بهدقت به این موضوع نگاه کند؟ پول زیادی برای پسانداز وجود دارد!!!»
دوست من شاید در برابر چنین نمونههایی اینگونه پاسخ دهد که ترامپ همیشه تهدیدهای خود را عملی نمیکند. این حرف تا حدی درست است، اما نه کاملاً. بهویژه در دوره دوم ریاستجمهوریاش، ترامپ بسیاری از تهدیدهای خود را اجرایی کرده است. در واقع، فهرست اقتدارگرایانه دیروز تنها به گفتار محدود نمیشود و شامل دستکم سه اقدام عملی نیز بوده است:
۴.روزنامه نیویورکتایمز گزارش داد که ترامپ «جرد ال. وایز» را به «کارگروه تسلیحاتی وزارت دادگستری» منصوب کرده است. در سال ۲۰۲۳، دادستانهای فدرال وایز را، که پیشتر مأمور افبیآی بود، به دلیل مشارکت در یورش به کنگره در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ تحت پیگرد قرار دادند. گفته شد که او دیگر آشوبگران را به حمله به مأموران پلیس تحریک میکرد و فریاد میزد: «بکشیدشان! بکشیدشان! بکشیدشان!» وایز، همچون دیگر متهمان آن روز، در نخستین روز از دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ عفو شد. اکنون او تحت نظر «اد مارتین» فعالیت میکند؛ فردی که از تلاشهای ترامپ برای ماندن غیرمنتخب در قدرت در سال ۲۰۲۱ حمایت کرده بود و کوشیده بود با تهدیدهای قضایی و غیرقضایی، مخالفان دولت را مرعوب سازد.
۵. دولت ترامپ مبلغ ۷ میلیارد دلار از بودجه وزارت آموزش ایالات متحده را که برای برنامههای فوقبرنامه و تابستانی، آموزش زبان انگلیسی برای زبانآموزان، تربیت معلم و دیگر فعالیتهای آموزشی تخصیص یافته بود، توقیف کرد. این بودجه پیشتر توسط کنگره تصویب شده بود، اما ترامپ بار دیگر تصمیم گرفت قدرت تخصیص منابع مالی را، برخلاف چارچوب تعیینشده در قانون اساسی، از کنگره سلب کرده و به خود اختصاص دهد.
۶.شرکت «پارامونت»، مالک شبکه CBS، به شکایتی بیپایه و آزاردهنده که ترامپ علیه برنامه تلویزیونی «۶۰ دقیقه» مطرح کرده بود، تن داد و با او به توافق رسید. این شکایت بهطرز مضحکی ادعا میکرد که ترامپ بهدلیل پخش مصاحبهای با کاملا هریس در سال ۲۰۲۴ ــ که بهدلیل محدودیت زمانی، بهصورت رایج تدوین شده بود ــ دچار آسیب روحی شده است. این در حالی است که تدوین برای اختصار، رویهای معمول در برنامههای خبری تلویزیونی است و ترامپ و وکلای او بهخوبی از این امر آگاهاند. تنها دلیل آشکار برای اینکه پارامونت به توافق تن داده، آن بود که مسیر تأیید دولت ترامپ برای خرید یک استودیوی فیلمسازی در هالیوود را هموار کند. (این شرکت البته انگیزهی یادشده را رد کرده است.)
هیچ یک از این اقدامات، رویدادهایی مقطعی یا تصادفی به شمار نمیروند. تمامی آنها در چارچوب رویهای انجام شدهاند که به رفتار استاندارد در دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ تبدیل شده است. رئیسجمهور نظم سیاسی تازهای را اعلام کرده است؛ نظمی که در آن، حامیان شورش او از هرگونه مجازاتی تبرئه و آزاد شدهاند، رئیسجمهور خود را صاحب مطلق اختیار در هزینهکرد بودجه و اعمال مقررات میداند، و این اختیارات صرفاً باید برای تنبیه دشمنان و پاداشدادن به دوستان بهکار گرفته شود.
اگر این نظم تازه مهار نشود، در مقطعی به سطحی خواهد رسید که مخالفت با آن بسیار پرهزینه و خطرناک شود و ارکان اصلی قدرت در تجارت، رسانه و دانشگاه ناگزیر به تسلیم در برابر امیال ترامپ گردند. ممکن است هرگز به آن نقطه نهایی نرسیم، اما مسیر کنونی، بیتردید نشان میدهد که ترامپ دقیقاً قصد دارد ما را به همانجا سوق دهد