بیوتی بلاگرها بهعنوان چهرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی، نقش کلیدی در شکلدهی به نگرش مردم نسبت به زیبایی دارند. آنها با تولید محتوا در زمینه آرایش، مراقبت از پوست، مد و سبک زندگی، معیاری خاص از زیبایی را تبلیغ میکنند. این معیارها، اغلب تحت سلطه استانداردهای غربی و ایدهآلهای سرمایهدارانه زیبایی قرار دارند که شامل پوست بیعیبونقص، اندام ایدهآل و ظاهر همواره جوان است.
در عصر دیجیتال، مفهوم زیبایی دستخوش تغییرات عمیقی شده است. شبکههای اجتماعی و ظهور بیوتی بلاگرها (Beauty Bloggers) باعث شدهاند که تعریف و درک از زیبایی بهشدت تحتتأثیر ساختارهای سرمایهدارانه قرار بگیرد. زیبایی که روزگاری مفهومی چندبُعدی و فراتر از ظاهر فیزیکی بود، در دنیای امروز بیش از پیش به یک کالای مصرفی تبدیل شده است. از سوی دیگر، بیوتی بلاگرها با تأثیرگذاری بر مخاطبان خود، نقش مهمی در تغییر نگرش عمومی نسبت به بدن، ظاهر و پذیرش خویشتن ایفا میکنند. این یادداشت به بررسی سه مفهوم زیبایی، تنانگی و محبت در نسبت با کنشهای بیوتی بلاگرها و تأثیرشان بر مخاطب میپردازد. همچنین زیبایی سرمایهدارانه، بلاگری و پیامدهای آن را مورد نقد قرار میدهد. در نهایت هم به این پرسش پاسخ خواهیم داد که چگونه میتوان از سلطه سرمایهداری بر زیبایی عبور کرد و زیبایی را دوباره در پیوند با پذیرش خویشتن، اصالت و معنویت بازتعریف کرد.
بیوتی بلاگرها و تأثیرشان بر درک زیبایی
بیوتی بلاگرها بهعنوان چهرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی، نقش کلیدی در شکلدهی به نگرش مردم نسبت به زیبایی دارند. آنها با تولید محتوا در زمینة آرایش، مراقبت از پوست، مد و سبک زندگی، معیاری خاص از زیبایی را تبلیغ میکنند. این معیارها، اغلب تحت سلطة استانداردهای غربی و ایدهآلهای سرمایهدارانه زیبایی قرار دارند که شامل پوست بیعیبونقص، اندام ایدهآل و ظاهر همواره جوان است. شاهد مثال چنین ادعایی، تبلیغات گستردهای است که در زمینة سالم نگهداشتن پوست یا تبلیغ استانداردهای خاصی از جمله بینی کوچک میشود.
زیبایی بهعنوان یک کالای مصرفی
یکی از بزرگترین نقدهایی که به بیوتی بلاگرها وارد میشود، تبدیل زیبایی به یک کالا است. در این فضا، زیبایی دیگر یک تجربة درونی و احساسی نیست؛ بلکه چیزی است که میتوان با خرید محصولاتی خاص، جراحیهای زیبایی و مراقبتهای پرهزینه به آن دست یافت. برندهای آرایشی و بهداشتی با استفاده از بیوتی بلاگرها بهعنوان یک عنصر واسطه، مفهومی مصرفگرایانه از زیبایی را رواج دادهاند که نیاز دائمی به خرید و جوان ماندن را در ذهن مخاطبان ایجاد میکند. این تبلیغات تا بدانجا است که مخاطب را دائماً به داوری خویشتن ترغیب میکند و نوعی از کمالگرایی را همواره مورد توجه قرار میدهد.
ایجاد فشار روانی بر مخاطبان
بیوتی بلاگرها، اغلب تصویری ایدهآل و غیرواقعی از زیبایی را به نمایش میگذارند که دسترسی به آن برای بسیاری از افراد غیرممکن است. این موضوع بهویژه در میان نوجوانان و جوانان تأثیرات مخربی دارد؛ زیرا آنها خود را با این استانداردهای غیرواقعی مقایسه کرده و احساس نارضایتی از بدن و ظاهر خود را تجربه میکنند. مطالعات نشان دادهاند که افزایش مصرف محتوای مرتبط با زیبایی در شبکههای اجتماعی، میتواند منجر به کاهش اعتمادبهنفس، اضطراب اجتماعی و حتی افسردگی شود.
نقد زیبایی سرمایهدارانه
زیبایی سرمایهدارانه عمدتاً در دسترس افرادی است که توان مالی کافی برای خرید محصولات، انجام عملهای زیبایی و استفاده از تکنولوژیهای مدرن را دارند.
زیبایی سرمایهدارانه که توسط بیوتی بلاگرها تقویت میشود، دارای ویژگیهای مشخصی است:
1. وابستگی به مصرف مداوم: این نوع زیبایی نیازمند مراقبت دائمی، استفاده از محصولات گرانقیمت و پیروی از برندهای جدید است.
2. ایجاد استانداردهای غیرواقعی: زیبایی در این سیستم تنها در چارچوبی خاص تعریف میشود و افرادی که از این چارچوب خارج باشند، بهعنوان «عنصر نامطلوب» تلقی میشوند.
3. ارتباط مستقیم با سرمایه و قدرت: زیبایی سرمایهدارانه عمدتاً در دسترس افرادی است که توان مالی کافی برای خرید محصولات، انجام عملهای زیبایی و استفاده از تکنولوژیهای مدرن را دارند. این شکل از زیبایی، نهتنها نابرابریهای اجتماعی را تقویت میکند، بلکه به شکلی نظاممند، افراد را از پذیرش خود واقعیشان بازمیدارد.
بدن و تنانگی
تنانگی (embodiment) یکی از بنیادیترین ابعاد تجربههای انسانی است که با زیبایی، احساس و معنویت درهمتنیده است. این مفهوم – برخلاف تصور رایج – تنها به جذابیت جنسی محدود نمیشود؛ بلکه شامل تجربة کامل و آگاهانة بدن، حسهای مختلف، لذتهای زندگی و ارتباط عمیق با خود و دیگران است.
در دوران معاصر و با ظهور بیوتی بلاگرها و گسترش شبکههای اجتماعی، تنانگی بهشدت تحتتأثیر استانداردهای سرمایهدارانة زیبایی قرار گرفته است. از یکسو، این فضا امکان بیشتری برای ابراز بدن و هویت فراهم کرده است، اما از سوی دیگر، تنانگی به کالایی برای مصرف و جذب مخاطب تقلیل یافته است.
تنانگی به معنای ارتباط آگاهانه و عمیق با بدن و حسهای مختلف است. این مفهوم شامل تجربة لذت در لحظات روزمره مانند احساس گرمای آفتاب روی پوست، صدای آرامشبخش موسیقی، بوی خوش یک عطر یا لذت لمس یک پارچة لطیف میشود.
یکی از راههای عبور از سلطة زیبایی سرمایهدارانه، پذیرش بدن در وضعیت طبیعی خود و رهایی از فشار تغییرات دائمی است
در فلسفههای شرقی، تنانگی بهعنوان راهی برای دستیابی به آگاهی برتر در نظر گرفته شده است. در این نگرش، تجربة بدن نهتنها وسیلهای برای لذت، بلکه ابزاری برای شناخت عمیقتر از خود و جهان است. بهعبارتدیگر، تنانگی اصیل، تجربهای طبیعی و انسانی است که ریشه در آگاهی و حضور در لحظه دارد. اما در دهههای اخیر، با گسترش شبکههای اجتماعی، نمایش بدن و زیبایی بیش از پیش برجسته شده است. این موضوع دو جنبة متضاد دارد:
1. افزایش آگاهی و آزادی بیان: بسیاری از افراد – بهویژه زنان – توانستهاند با نمایش بدن خود، کلیشههای سنتی را به چالش بکشند و حق مالکیت بر بدن خود را مطالبه کنند.
2. کالاییشدن تنانگی: در مقابل، صنعت زیبایی و رسانههای اجتماعی، تنانگی را به ابزاری برای بازاریابی و جلبتوجه تبدیل کردهاند؛ تا جایی که بسیاری از بیوتی بلاگرها از تنانگی برای افزایش مخاطب و کسب درآمد از تبلیغات استفاده میکنند. در این روند، بدن به ابژهای تبدیل میشود که همواره نیاز به بهبود، تغییر و اصلاح دارد. تکنیکهایی مانند فیلترهای اینستاگرام، جراحیهای زیبایی و استانداردهای خاص تناسباندام، تصویری دستکاریشده و غیرواقعی از بدن ارائه میدهند. این روند باعث میشود که افراد بهجای تجربة اصیل تنانگی، آن را در چارچوب استانداردهای بیرونی بسنجند. نتیجة این فرایند، افزایش نارضایتی از بدن، فشار اجتماعی برای رسیدن به یک ایدهآل غیرواقعی و وابستگی به مصرفگرایی است. در چنین فضایی، تنانگی و بدن، تنها در فرم خاصی که بیوتی بلاگرها تبلیغ میکنند پذیرفته میشود؛ از جمله بدن بینقص، بدون چین و چروک، پوست صاف و شفاف، اندامی متناسب و مطابق با مد روز.
یکی از راههای عبور از استانداردهای تحمیلی زیبایی، پذیرش خود به همان شکلی است که هستیم. جنبشهایی مانند «زیبایی طبیعی» و «بدن مثبت» تلاش کردهاند که تنوع در زیبایی را بپذیرند و نشان دهند که زیبایی تنها در چارچوبهای محدود سرمایهدارانه یا رنگ پوست خاص و رنگ موی خاص، خلاصه نمیشود.
چنین روندی در ادامه به شیء شدگی بدن و کاهش ارتباط عاطفی میانجامد. وقتی که بدن تنها بهعنوان یک ابزار برای جلبتوجه و کسب تأیید اجتماعی تعریف شود، ارتباط عاطفی و احساسی فرد با بدن خود کاهش مییابد. این وضعیت میتواند منجر به مشکلاتی مانند کاهش عزتنفس، اضطراب اجتماعی و حتی اختلالات تغذیهای شود.
حال پرسش این است که چگونه میتوانیم از سلطه سرمایهداری زیبایی عبور کنیم؟
در نگاه نخست، پذیرش بدن بهعنوان بخشی از هویت انسانی ما و داشتن نگاهی منحصربهفرد به آن از منظر زیبایی و تنوع، لازم و ضروری است. یکی از راههای عبور از سلطة زیبایی سرمایهدارانه، پذیرش بدن در وضعیت طبیعی خود و رهایی از فشار تغییرات دائمی است؛ بنابراین، تنانگی را میتوان در لحظات سادة زندگی جستجو کرد؛ یک حمام گرم، پیادهروی در طبیعت، لذت لمس یک پارچة لطیف یا حتی گوشدادن به موسیقی مورد علاقه. این تجربهها به فرد کمک میکنند که از بدن خود لذت ببرد، بدون اینکه نگران معیارهای تحمیلی بیرونی باشد.
از سوی دیگر، در برابر سلطة زیبایی سرمایهدارانه، میتوان با تأکید بر محبت، خودپذیری و معنویت، تعریف جدیدی از زیبایی را ارائه داد. یکی از راههای عبور از استانداردهای تحمیلی زیبایی، پذیرش خود به همان شکلی است که هستیم. جنبشهایی مانند «زیبایی طبیعی» و «بدن مثبت» تلاش کردهاند که تنوع در زیبایی را بپذیرند و نشان دهند که زیبایی تنها در چارچوبهای محدود سرمایهدارانه یا رنگ پوست خاص و رنگ موی خاص، خلاصه نمیشود. نکته جالبتوجه این است که برخی برندهای ایرانی نیز برای تبلیغات خود از رنگ پوست متفاوت (مثلاً تیره) یا بدنی که حساسیت پوستی دارد استفاده میکنند. بهعبارتدیگر، تبدیل بدنهای نامطلوب به لحاظ استانداردهای زیبایی سرمایهدارانه، به بدنی که توانایی ابراز وجود دارد و همانطور که هست، زیباست.
زیبایی بهعنوان تجربه درونی
تقلیل معنای زیبایی تنها در ظاهر و ابژهمندکردن آن، یکی از اتفاقات شومی است که توسط بیوتی بلاگرها رقم خورده است. در سنت دینی و عرفانی ما، زیبایی نهتنها در ظاهر بلکه باطن را نیز در برمیگرفت؛ چنان که روایتهای بسیاری از پیامبر اسلام – حضرت محمد (ص) – موجود است که آن حضرت همواره نهتنها بر زیبایی باطن بلکه بر زیبایی ظاهر خود نیز تأکید داشتند. شاید برخی تأکیدهای خاص در فرهنگ ایرانی از جمله «نه همین لباس زیباست، نشان آدمیت» یا موارد مشابه دیگر، راه را برای بیوتی بلاگرها و تأکید بیش از حد بر زیبایی ظاهری بدون توجه به باطن و همگام با سرمایهداری زیبایی جهانی باز کرده باشد؛ اما به نظر نگارنده، جنبشهایی که اخیراً در تقابل با بیوتی بلاگرها رخداده، فرصتی را برای بازتعریف زیبایی فراهم آورده است.
زیبایی واقعی بیش از آنکه در ظاهر باشد، در احساس شادی و تجربیات زندگی نهفته است. مراقبت از خود نباید صرفاً در راستای مطابقت با معیارهای بیرونی باشد، بلکه باید راهی برای تقویت احساس رضایت درونی و آرامش روحی باشد
زیبایی واقعی بیش از آنکه در ظاهر باشد، در احساس شادی و تجربیات زندگی نهفته است. مراقبت از خود نباید صرفاً در راستای مطابقت با معیارهای بیرونی باشد، بلکه باید راهی برای تقویت احساس رضایت درونی و آرامش روحی باشد. از سوی دیگر، محبت به خود و دیگران میتواند معیاری تازه برای زیبایی ایجاد کند. فردی که با خود در صلح است و دیگران را بدون قضاوت میپذیرد، زیباترین جلوة انسانی را به نمایش میگذارد. در این معنا، زیبایی نه در مصرف بیپایان محصولات آرایشی، بلکه در مهربانی، شفقت و اصالت نهفته است؛ بنابراین لازم است که زیبایی را دوباره در پیوند با محبت، خودپذیری و اصالت بازتعریف کنیم.
در همین معنا، تجربه زیبایی و تنانگی باید از وابستگی به تأیید اجتماعی رها شود و به تجربهای درونی، طبیعی و انسانی تبدیل گردد. تنها در این صورت است که میتوان از سلطة زیبایی سرمایهدارانه عبور کرده و زیبایی، بدن و محبت را در ارتباطی اصیلتر تجربه کرد. چنین ارتباطی، ناخودآگاه در روابط اجتماعی نیز خودش را نشان میدهد و ظاهر زیبا در کنار باطن زیبا قرار میگیرد، نه امری سهلالوصول که با خرجکردن مقداری پول بتوان به آن رسید.