اکنون ترامپ با واقعیاتی مواجه شده که برای وی آزاردهنده است! اکثر پروژههای اقتصادی، بینالمللی و فرامنطقهای رئیسجمهور آمریکا با شکست مواجه شده و مولد هزینهها و بحرانهایی در ایالات متحده شده است
نوامبر سال ۲۰۲۴ میلادی، نقطه اوج ترامپ و همراهانش در حزب جمهوریخواه محسوب میشد. او توانست با بیشترین اختلاف قابل تصور (هم در سطح آرای عمومی و هم در سطح آرای الکترال) رقیب خود کامالا هریس را شکست دهد و مقتدرانه به کاخ سفید راه پیدا کند. ترامپ هنگام آغاز ریاستجمهوریاش در ۲۰ ژانویه وعده داد که ایالات متحده از آن روز به بعد «مایه حسرت همه کشورها» خواهد بود. ترامپ مدعی شد: «ایالات متحده جایگاه واقعی خود را به عنوان بزرگترین، قدرتمندترین و محترمترین کشور روی زمین باز خواهد یافت و موجب شگفتی و تحسین جهانیان خواهد شد.».
اما اکنون ترامپ با واقعیاتی مواجه شده که برای وی آزاردهنده است! اکثر پروژههای اقتصادی، بینالمللی و فرامنطقهای رئیسجمهور آمریکا با شکست مواجه شده و مولد هزینهها و بحرانهایی در ایالات متحده شده است. جنگ اوکراین که قرار بود در عرض ۲۴ ساعت خاتمه پیدا کند، همچنان به قوت خود باقیست و گرههای کور شکل گرفته در مسیر آتشبس روز به روز سختتر میشود. جنگ تعرفهای ترامپ علیه دیگر کشورها از جمله چین و کانادا و مکزیک نیز در نقطهای میانی متوقف شده و تاکتیک “فروش زمان” از سوی ترامپ نیز نتوانسته منجر به تنظیم رویکرد اقتصادی بازیگران و سازمان تجارت جهانی بر اساس متدهای مدنظر رئیسجمهور آمریکا و وزارت خزانهداری این کشور شود. جدایی ایلان ماسک از دولت ترامپ نیز این بحرانها را تشدید کرده است. در چنین شرایطی ترامپ را میتوان سیاستمداری ناموفق خواند: سیاستمداری که به صورت کاملا ناخواسته نظریه پایان دوران تک قطبی را در برابر مخاطبان خاص و عام بینالمللی به اثبات رسانده است.
شرایط به ضرر ترامپ پیش میرود
قدر متیقن تحولات پیرامونی و فرامنطقهای و داخلی در آمریکا مشخص است: شکست سیاستهای ترامپ! شبکه بیبیسی در یکی از گزارشهای خود تاکید کرده که با گذشت چند ماه، به نظر میرسد اوضاع آنگونه که بسیاری بر اساس آن پیام تصور میکردند، پیش نمیرود. در مناطق مختلف جهان، به نظر میرسد که نگاه ضد ترامپ و دولتش در حال شکلگیری است، چه به دلیل اقداماتش، از جمله تلاش برای شروع جنگهای تجاری تا بازداشت مهاجران و چه به دلیل فاصله گرفتن از همپیمانان قدیمی ایالات متحده یا تهدید به تصرف اراضی کشورهای دیگر. زمانی که ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته بر دموکراتها پیروز شد، وی تصور میکرد “ترامپیسم” تبدیل به روح حاکم بر مناسبات کل کشورهای غربی خواهد شد. گرچه کانادا و استرالیا در دو سوی کره زمین قرار دارند، اما در انتخابات اخیرشان یک عامل مشترک بر نتیجه تأثیرگذار بود: دونالد ترامپ. پیش از آغاز دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ، به نظر میرسید رهبران احزاب محافظهکار این دو کشور، که ویژگیهایی مشابه او داشتند، در مسیر پیروزی در انتخابات قرار دارند. اما همه چیز در عرض چند هفته تغییر کرد: پیر پوآلیور در انتخابات ۲۸ آوریل کانادا و پیتر داتن در انتخابات ۳ مه استرالیا شکست سنگینی خوردند. در این انتخابات، احزاب چپ میانه حاکم به رهبری مارک کارنی در کانادا و همتای استرالیاییاش آنتونی آلبانیزی در استرالیا به پیروزی رسیدند.
با ترامپ مقابله کنید!
شهروندان کشورهای کانادا و استرالیا پس از تهدیدات سرزمینی و تعرفهای ترامپ از مهرههای وی در اتاوا و کانبرا روی برگردانده و در مقابل، از جریانهای سنتی و میانه رو خواستند تا با سیاستهای مداخله گرایانه کاخ سفید مقابله کنند. کارنی که در ماه مارس جایگزین جاستین ترودو شد، خود را رهبری معرفی کرد که میتواند ثبات کانادا را تضمین کند و در برابر ایدههای ترامپ، همچون اعمال تعرفه بر واردات از کانادا یا الحاق این کشور به عنوان ایالت ۵۱ آمریکا، مقاومت کند. استیون لامی، استاد بازنشسته روابط بینالملل دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، به بیبیسی موندو میگوید: «پیِر پالیِو (رهبر حزب محافظهکار کانادا) از نظر مواضع سیاسی به ترامپ نزدیک دیده میشد، و زمانی که ترامپ شروع به تمسخر ترودو کرد و خواستار تبدیل کانادا به ایالت پنجاهویکم شد، این دیگر برای کاناداییهایی که به وطن خود افتخار میکنند قابل تحمل نبود.»
بر پایه نظرسنجیها، از دید استرالیاییها نیز آنتونی آلبانیزی در برابر ترامپ چهرهای قابلاعتمادتر از رقیب محافظهکارش به نظر میرسید. مقامات دولت آمریکا در هراس هستند شیوهای که بر دو متحد دیرینه آمریکا، یعنی کانادا و استرالیا، اثر گذاشته، به الگویی تازه برای انتخاباتهای مهم در کشورهای دیگر تبدیل شود.
بیاعتباری جهانی آمریکا
ترامپ با شعار احیای قدرت آمریکا در راس هرم قدرت قرار گرفت و مدعی بود از همان نخستین روز حضور در کاخ سفید جهانیان شاهد شکلگیری منظومهای متفاوت و استثنایی در نظام بین الملل خواهند بود. اما این اتفاق عملا رخ نداده است! نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد در دوران ترامپ، اعتبار بینالمللی این کشور رو به کمرنگتر شدن میرود. یک نظرسنجی دورهای از شرکت ایپسوس در ۲۹ کشور (اکثرا غربی) نشان داد که در ۲۶ کشور از این تعداد، نسبت افرادی که معتقدند ایالات متحده در دهه آینده «تأثیر مثبتی» بر تحولات جهانی خواهد داشت، کاهش یافته است.
افرادی که در تمامی کشورهای مورد بررسی در ماه آوریل چنین دیدگاهی داشتند به طور میانگین ۴۶ درصد بودند، که کاهش چشمگیری نسبت به ۵۹ درصدی دارد که همان نظرسنجی در ماه اکتبر به آن رسیده بود. بیشترین افت در کانادا با کاهش ۳۳ درصدی ثبت شد، و پس از آن هلند با ۳۰ درصد و سایر کشورهای اروپایی در رتبههای بعدی قرار دارند. کلیفورد یانگ، رئیس بخش نظرسنجی و گرایشهای اجتماعی شرکت ایپسوس، در گفتوگو با بیبیسی موندو میگوید: «یافتههای نشان میدهد که نگرش جهانی نسبت به ترامپ عمدتاً منفی است.»
به نظر او، این پدیده با سیاستهایی که دولت ترامپ ممکن است پیش بگیرد مرتبط است و «بیشتر به عدم قطعیت و ناتوانی در پیشبینی آینده، چه از نظر اقتصادی و چه سیاسی، مربوط میشود.»
این یافته با دیگر نظرسنجیها تطابق دارد که از افزایش بدبینی در برخی کشورها نسبت به عملکرد جهانی ایالات متحده خبر میدهد. همزمان با بازگشت ترامپ به قدرت، تعداد مسافران خارجی به ایالات متحده و در نتیجه قدرت صنعت توریسم این کشور نیز روندی نزولی را طی میکند. این روند ممکن است خسارات مالی قابلتوجهی برای اقتصاد این کشور در پی داشته باشد؛ و اظهارات دونالد ترامپ باعث شده که نگرش مسافران بینالمللی نسبت به آمریکا منفی شود» و این روند را ناشی از عواملی مانند محدودیتهای مرزی و مهاجرتی، نوسانات ارزی و فضای بیثبات سیاسی دانسته است.