هشدار وزیر خارجه آمریکا درباره فروپاشی حکومت «جولانی»

وزیر امور خارجه آمریکا درباره فروپاشی حکومت جدید سوریه، آن هم نه ظرف چند ماه، بلکه ظرف چند هفته هشدار جدی داد.

مارکو روبیو» در جلسه استماع سنای آمریکا، با تکیه بر ارزیابی وزارت خارجه این کشور درباره «فروپاشی حکومت جولانی در سوریه، آن هم نه ظرف چند ماه، بلکه ظرف چند هفته» هشدار داد.
با اینکه آمریکا خود را ناظر بر روند امور جاری در سوریه نشان می‌دهد، اما اظهارات روبیو چیزی بسیار فراتر را آشکار کرد: تردیدهای راهبردی، سردرگمی رویکردی مقابل پرونده سوریه مابعد اسد و ترس از تکرار سناریوهای عراق لیبی.
سؤال این است که چرا حکومت جولانی درحال فروپاشی است؟ آیا این فروپاشی نتیجه عوامل داخلی است یا بازتابی از ناتوانی منطقه‌ای و بین‌المللی در مدیریت دوران مابعد اسد است؟

سستی و شکنندگی حکومت جولانی
سقوط دمشق فقط یک خلاء ایجاد نکرد، بلکه این خلاء توسط نیروهایی مانند هیئت تحریر الشام، گروه‌های معارض و بقایای نظام سابق در قالب تکنوکرات‌های ضعیف پُر و باعث شد، حاکمیت جدید نه یک «حکومت انتقالی ملی»، بلکه ترکیبی از گروه‌های مسلح تروریستی با نقاب‌های سیاسی باشد.
هیئت تحریرشام کنترل چهار وزارتخانه راهبردی: دفاع، کشور، امورخارجه و دادگستری را به دست گرفت. کسانی سکاندار این وزارتخانه‌ها شدند که سوابق تروریستی داشتند. این فقط نشان‌دهنده‌ ربودن مؤسسات راهبردی و حساس کشور نبود، بلکه نشان داد، چگونه حکومت جدید به «امتداد قانونی» گروه تروریستی تحریرشام تبدیل شده که نه تنها مشروعیت بین‌المللی ندارد، بلکه در فهرست تروریسم آمریکاست.

شکاف‌ها و اختلاف داخلی
از مهمترین دلایل شکنندگی حکومت جولانی نبود «تمرکزگرایی سیاسی» است که هویت دولت سوریه را تعریف می‌کند و ضامن تنوع و گثرت‌گرایی در آن است، روندی که توسط حکومت جولانی آغاز شد و همچنان ادامه دارد تا ارائه تعریف از هویت جدید سوریه با مشکل مواجه شود، به‌ویژه اگر قرار باشد، این هویت روی ویژگی‌های سلفی و جهادی [جهادی در معنای تروریستی تکفیری آن] متمرکز باشد، در این حالت نه‌تنها هویت جدیدی شکل نخواهد گرفت، بلکه موجب فروپاشی هویتی سوریه خواهد شد و این روی ساختار و ترکیب منطقه تأثیر خواهد گذاشت.
این میراث را نمی‌توان با یک فرمان اداری یا تصمیم حکومتی لغو کرد، چون حکومت انتقالی با فقدان اعتماد داخلی روبرو است. حاکمیت تحریرشام نه فقط اقلیت‌ها را وحشت‌زده کرده، بلکه سوری‌ها نمی‌پذیرند، آنها نماینده کشورشان در حکومت و جامعه بین‌المللی باشند، بنابراین صرف رسیدن به قدرت نمی‌تواند، ضامن بقای آنها یا القای حس امنیت یا مشارکت به شهروندان باشد.
انتصابات «اطمینان‌بخش» مانند انتصاب یک «مسیحی» و یک «علوی» در حکومت، بیش‌از آنکه تلاش برای تأسیس یک قرارداد اجتماعی باشد، یک فریب سیاسی است. چون قدرت واقعی، براساس واقعیت‌های حاکم به مساوات توزیع نشده، قدرت در دست گروهی متمرکز است که امتداد سیاسی گروه‌های تروریستی تکفیری افراطی است.

جناح‌گرایی: هرج‌ومرج در پوشش «ملی‌گرایی»
تلاش برای ادغام گروه‌های تروریستی در وزارت دفاع جدید و تشکیل «ارتش جدید سوریه» روی کاغذ یک دستاورد است، اما در عمل اختلافات و تعارض‌های گروه‌ها همچنان پابرجاست. اگرچه گفته شده، هفتاد گروه ادغام شده‌اند، اما هر گروه ساختار و وفاداری‌های خود را حفظ کرده و فرماندهی مرکزی صرفاً یک عنوان است.
ارتش جدید سوریه در واقع در دو گروه تروریستی خلاصه می‌شود: جبهه آزادیبخش ملی و هیئت تحریرشام که مناطقی از اعزاز تا ادلب و شمال حلب را در کنترل دارند. آنها به‌جای تبعیت از یک هرم قدرت یکپارچه، براساس منافع گروهی عمل می‌کنند. «فدرالیسم پنهان» یا «فدرالیسم مسلحانه» واقعیت حاکم بر سوریه است.
«قسد» یا همان کُردها غایب حاضر هستند، آنها نه درگیر شده‌اند و نه جذب و این یعنی تکه‌تکه‌شدن سوریه. به‌همین‌دلیل اظهارات روبیو درباره «احتمال یک جنگ داخلی تمام‌عیار» یک هشدار نیست، بلکه توصیفی واقع‌بینانه از مسیر پیش رو در صورت ادامه این وضعیت است.

بلاتکلیفی پرونده پناهجویان سوری
یکی از معدود نکاتی که روبیو در سخنانش به آنها اشاره کرد، پرونده سوری‌های مقیم خارج بود. وی خواستار ایجاد بستری مناسب برای بازگشت آنها و مشارکت در بازسازی سوریه بود. این رویکرد، اگرچه ظاهری انسانی دارد، اما در بطن خود به یک واقعیت سیاسی اشاره می‌کند: سوری‌های مقیم خارج به وطنی بازنمی‌گردند که یک گروه مسلح با سابقه تروریستی و دارای زاویه با اقلیت‌ها و طوایف بر آن حاکم باشد.
بازگشت پناهجویان منوط به برقراری امنیت و مشروعیت بین‌المللی حکومت جدید است، شروطی که حکومت جولانی فاقد آن است، به‌همین‌دلیل پرونده پناهجویان از جمله نقاط تاریک حکومت جولانی باقی خواهد ماند.

دیدگاهتان را بنویسید