خلأ قدرت ناشی از فروپاشی ساختار دولت و نهادهای رسمی سوریه، به رقابت شدید میان تلآویو و آنکارا در خاک کشور همسایه انجامید؛ تحولاتی که میتواند سمتوسوی مناسبات آتی این دو بازیگر یا حتی نظم منطقهای منتهیالیه غرب آسیا را تعیین کند. این رقابت تا کجا پیش خواهد رفت؟
سوریه در یکی از حساسترین و پیچیدهترین دورههای تاریخی خود به سر میبرد؛ دورهای که میتوان آن را دوران گذار نامید. با سقوط خاندان اسد که پس از سالها حکومت، سرانجام به دلیل فرسوده شدن ناشی از جنگ داخلی، نبرد با تروریستها و گروههای افراطی، مشکلات شدید اقتصادی و تحت فشارهای داخلی و خارجی از قدرت کنار رفت، فضای سیاسی این کشور دستخوش دگرگونی عمیقی شد.
نیروهای «هیات تحریرالشام» اگر چه در ظاهر توانستهاند نوعی نظم را در بیشتر مناطق سوریه برقرار کنند، اما وابستگیهای ایدئولوژیک و سابقه افراطیگریِ طیفهای نسبتا گستردهای از نیروهای تحت امر «ابومحمد الجولانی» -که اکنون اغلب از او با نام «احمد الشرع» یاد میشود- در کنار فقدان تجربه در حکومتداری، آینده سوریه را دچار ابهامات زیادی کرده و باعث شده اغلب بازیگران دولتی و غیردولتی در قبال حاکمان جدید سوریه با احتیاط بیشتری سیاستورزی و موضعگیری کنند.
از سوی دیگر، با فروپاشی ساختار دولت و نهادهای رسمی سوریه و خلا قدرت بهوجودآمده، شاهد تشدید رقابت بازیگران منطقهای و بینالمللی هستیم که هر یک به دنبال منافع خاص خود در سوریه جدید هستند. بازیگران جهانی و منطقهای مثل آمریکا، روسیه، ترکیه، عربستان سعودی و … هر یک به دنبال تعریف یا بازتعریف نقش خود در سوریه هستند. در این میان اما ترکیه و رژیم صهیونیستی از همان روزهای اول دوران پسااسد، بیشفعالانه و فراتر از سایر بازیگران، تحرکات خود را پیش میبرند و هر کدام با روشهای مختلف به دنبال پیگیری اهداف و منافعشان در سوریه هستند.
سوریه، اختلافات میان ترکیه و رژیم صهیونیستی را که پیش از این بر سر جنگ غزه تشدید شده بود، به درگیریهای نیابتی کشانده و احتمال تقابلهای مستقیم میان دو طرف هم وجود دارد. در یکی از تازهترین رویدادها، عدم صدور مجوز عبور هواپیمای «بنیامین نتانیاهو» از آسمان ترکیه باعث لغو سفر از پیش برنامهریزی شده او به باکو شد.
ترکیه با حمایت از دولت موقت سوریه و تلاش برای بازسازی نهادهای دولتی و امنیتی، به دنبال حفظ تمامیت ارضی سوریه و جلوگیری از تجزیه آن است. آنکارا همچنین بهدنبال ایجاد مناطق امن برای بازگشت داوطلبانه پناهجویان سوری و مقابله با تهدیدات گروههای کُردی است
پس از آن، رسانهها از رویارویی نیروهای هوایی اسرائیل و ترکیه در آسمان سوریه خبر دادند. به گزارش روز یکشنبه (۱۴ اردیبهشت) خبرگزاری ایرنا به نقل از شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی، نیروهای هوایی اسرائیل و ترکیه برای نخستین بار بر فراز آسمان سوریه درگیر شدند.
یک دگرگونی اساسی در مناسبات دو کشور همسایه
«بشار اسد» در یک دهه آخر حکومت خود در سوریه، ترکیه را که همراه با غرب و برخی دولتهای منطقه به دنبال براندازی در دمشق بود، به چشم کانونی از تهدیدها مینگریست. بعدها با پیروزیهای ارتش سوریه در جنگ داخلی، «رجب طیب اردوغان» خواستار احیای روابط میان دو طرف شد و بارها موضوع دیدار با بشار اسد را علنا اعلام کرد که با مخالفت دمشق، هیچ گاه انجام نشد. از دید بسیاری از ناظران، از این رو بود که آنکارا همه تلاش و توان خود را برای ساقط کردن حکومت اسد پای کار آورد؛ از سرمایهگذاری روی نیروهای موسوم به جهادی تا ورود به خاک سوریه و حملات هوایی در خاک این کشور به بهانه مقابله با نیروهای کُرد.
با قدرت گرفتن نیروهای تحریرالشام در دمشق، این طور به نظر میرسد ترکیه به دنبال تثبیت و بازتعریف نقش و جایگاه خود در دوران جدید سوریه، پیشبرد و به کرسی نشاندن سیاستهای خود در دمشق و ایفای نقشی بیرقیب در خاک همسایه جنوبی است تا به نوعی کمبودهای خود طی یک دهه گذشته را جبران کند و ضمنا به رقبای منطقهای پیام بفرستد.
در همین راستا، «هاکان فیدان» وزیر خارجه ترکیه و «ابراهیم کالین» رئیس سازمان اطلاعات این کشور اولین مقامات خارجی بودند که پس از سقوط بشار اسد به دمشق سفر کردند تا به همه نشان بدهند ترکیه نقش اول را در سوریه جدید ایفا خواهد کرد. ترکیه همچنین اولین کشوری بود که سفارت خود را در دمشق بازگشایی کرد. از نگاه بسیاری، اکنون هر تحولی در سوریه رخ میدهد، رد پایی از ترکیه هم در آن دیده میشود و البته این چیزی است خود ترکیه هم آن را پنهان نمیکند.
ترکیه و اسرائیل از سوریه چه میخواهند؟
«گروه بینالمللی بحران» در گزارشی با اشاره به فرصتها و چالشهای جدید ترکیه در سوریه مینویسد: ترکیه که روابط نزدیکی با حاکمان جدید سوریه دارد و مرز طولانی با سوریه را کنترل میکند، در موقعیتی قرار دارد که میتواند بیشترین تأثیر را بر آینده سوریه داشته باشد. با این حال، موفقیت ترکیه در این مسیر به تواناییاش در آرامسازی شمالشرق سوریه بستگی دارد؛ جایی که درگیریهای پراکنده بین نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) مورد حمایت آمریکا و گروههای مورد حمایت ترکیه ادامه دارد و آن را به یک مساله بغرنج هم برای ترکیه و هم برای دمشق تبدیل کرده است. از سوی دیگر، ترکیه همچنین مقابله با نفوذ مجدد ایران و روسیه را هم دنبال میکند و همزمان باید مراقب باشد دمشق به سمت عربستان سعودی غش نکند.
در مقابل، عربستان سعودی به عنوان بازیگری بزرگ و بانفوذ در جهان عرب برای رهبران جدید دمشق بسیار بااهمیت است. از همین رو، برخلاف چیزی که تصور میشد احمد الشرع در اولین سفر خارجی خود به جای آنکارا به ریاض رفت و با «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی دیدار کرد.
بنابر گزارش تحلیلی «آسوشیتدپرس»، سوریه با چالشهایی مانند تهدیدات گروههای افراطی و نیاز به بازسازی گسترده مواجه است. تحکیم مناسبات الشرع با عربستان میتواند آغازی برای فصل جدیدی از همکاریهای منطقهای و بینالمللی در مسیر ثبات و توسعه سوریه باشد.
از دیگر سو، رفتن خاندان اسد که برای چندین دهه برای اراضی اشغالی تهدیدی امنیتی به شمار میرفت، برای رژیم صهیونیستی فرصتی فراهم کرده تا منافع امنیتی خود را در مرزهای شمالی پیش ببرد. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی، سقوط بشار اسد را بخشی از سیاست «تغییر چهره خاورمیانه» میداند که مدعی است تل آویو پس از حمله طوفان الاقصی به دنبال آن بوده است.
با وجود این ادعا، تل آویو حاکمان جدید سوریه را «عناصر جهادی و تهدیدی برای اسرائیل» میخوانند. «گیدئون ساعر» وزیر امور خارجه رژیم، در سخنرانی خود در کنفرانس وزرای خارجه اتحادیه اروپا در بروکسل گفته «دولت جدید یک گروه تروریستی جهادی از ادلب است که دمشق را به زور تصرف کرده است.»
«مرکز مطالعات امارات» درباره استراتژی صهیونیستها در سوریه مینویسد: اسرائیل سیاست «مداخله پیشگیرانه» را برای تأثیرگذاری بر وضعیت کنونی و آینده سوریه اتخاذ کرده است؛ این رویکرد عمدتا بر اقدامات نظامی-امنیتی تکیه دارد و در این چارچوب حمایت از دروزیها و کردهای سوری بخشی از پازل امنیتی این رژیم در سوریه است.
رژیم صهیونیستی با نگرانی از نفوذ فزاینده ترکیه و حضور گروههای موسوم به جهادی در سوریه جدید، سیاستی مبنی بر تضعیف دولت مرکزی و حمایت از ساختارهای غیرمتمرکز را دنبال میکند. تل آویو با انجام حملات هوایی به مواضع نظامی سوریه و پشتیبانی از گروههای محلی مانند دروزیها، به دنبال ایجاد مناطق حائل و کاهش نفوذ ترکیه و بازیگرانی مثل ایران در سوریه است
رژیم صهیونیستی از زمان سقوط بشار اسد، بارها و بارها مواضع و پایگاههای ارتش سوریه را به منظور تضعیف هرچه بیشتر دولت و ارتش سوریه هدف قرار داده و طی هفتههای گذشته نیز مناطق مختلف این کشور از جمله در دمشق را به بهانه حمایت از دروزیها بمباران کرده است.
«میدل ایست مانیتور» در تحلیلی در این زمینه تاکید میکند که اسرائیل با بهرهبرداری از خلأ قدرت در سوریه، به دنبال ایجاد مناطق نفوذ جدید و جلوگیری از بازسازی یک دولت مستقل و مقاوم در برابر نفوذ خارجی است. این اقدامات شامل حمایت از گروههای محلی، حملات هوایی به مواضع نظامی و تلاش برای تغییر ساختار جمعیتی در مناطق مرزی و حتی اشغال مناطق بیشتری در سوریه به عنوان گرو در برابر هر تهدیدی علیه امنیت ملی این رژیم از خاک سوریه است.
در همین راستا بود که نتانیاهو بلافاصله پس از ایجاد خلا قدرت در سوریه «معاهده عدم درگیری ۱۹۷۴» را ملغی اعلام و ارتش این رژیم کوه هرمون و منطقه جبل الشیخ در جنوب غربی سوریه را اشغال کرد.
تجاوزات صهیونیستها به جنوب سوریه همچنین نگرانیهایی را درباره جاهطلبیهای دیرینه این رژیم برای تجزیه سوریه و ایجاد کریدوری به نام «کریدور داوود» میان جولان اشغالی تا فرات در شمال شرق سوریه به وجود آورده است.
پایگاه خبری «نیوعرب» در گزارشی در این باره تصریح داشته «پروژه کریدور داوود، نه تنها اهداف اقتصادی دارد، بلکه بخش مهمی از استراتژی جدید امنیتی اسرائیل در منطقه است. این کریدور از جولان اشغالی آغاز شده و با عبور از جنوب سوریه به استانهای نفتخیز شرقی مانند دیرالزور و حسکه (مناطق تحت نفوذ کُردها) میرسد.»
رقابتی شدید بر سر شام
اگر اقدامات سیاسی و دیپلماتیک روسیه، عربستان و آمریکا و سایر کشورها مثل قطر و چین را کنار بگذاریم، مجموعه تحولات چند ماه گذشته نشان میدهد که دو بازیگر فعال کنونی در تحولات این کشور، ترکیه و رژیم صهیونیستی هستند. شواهد و مدارک نشان میدهد که اسرائیل و ترکیه درگیر یک رقابت شدید در خاک سوریه هستند و منافع متضاد آنها میتواند سوریه را به ورطه یک بیثباتی دائمی دیگر و درگیری نظامی میان تل آویو و آنکارا بکشاند.
براساس تحلیل روزنامه «اردن تایمز»، اسرائیل استقرار هرگونه پایگاه نظامی خارجی در سوریه بعد از اسد را تهدیدی برای خود میداند. از دیدگاه تل آویو، خروج ایران از سوریه نباید به معنای جایگزینی با یک کشور دیگر نظیر ترکیه باشد. بنابراین، آنچه اسرائیل امروز دنبال میکند، فراتر از تامین امنیت مرزهایش بوده و هدف آن تغییر شکل کلی امنیت، جغرافیا و جهتگیری سیاسی در سوریه است!
«اکونومیک تایمز» هم مینویسد: تل آویو نگران دخالت ترکیه در سوریه، از جمله برنامههایش برای ایجاد پایگاههای نظامی و تجهیز ارتش جدید سوریه است و بیم دارد که ترکیه از خاک سوریه علیه اسرائیل استفاده کند. برهمین اسا، اسرائیل مستقیما مناطقی را در داخل سوریه هدف قرار میدهد که ترکیه قبلا علاقه خود را برای تبدیل آنها به پایگاههای نظامی ابراز کرده بود.
بر اساس این تحلیل، همان قدر که رژیم صهیونیستی به دنبال تضعیف دولت و ارتش سوریه و بیثباتی در این کشور است، ترکیه ظاهرا به دنبال برقراری ثبات و تشکیل یک حکومت مقتدر در دمشق است، چرا که منافع آنکارا چنین اقتضا میکند. دولت اردوغان در سایه رقابت با ایران و روسیه و…، سوریه را ویترینی برای سیاست خارجی خود میبیند؛ بنابراین شکلگیری یک دولت و حکومت مقتدر در دمشق، میتواند نمایش قدرت آنکارا در برابر رقبا باشد و برعکس تداوم بیثباتی در سوریه میتواند سیاستهای منطقهای ترکیه را تضعیف کند. از سوی دیگر ترکیه به دنبال تضعیف نیروهای کُرد است که آنها را از دیرباز تهدید امنیتی برای مرزهای طولانی خود با سوریه میداند و همچنین به دنبال جلوگیری از تقویت روابط میان رژیم صهیونیستی با آنها است.
احتمال درگیری نظامی رژیم صهیونیستی و ترکیه در سوریه؟
رقابت ترکیه و رژیم صهیونیستی که پیش از این در عرصه دیپلماتیک و منطقهای جریان داشت، اکنون به به یک نبرد آشکارتر و میدانی در خاک سوریه تبدیل شده است. ترکیه با حمایت از دولت موقت سوریه و تلاش برای بازسازی نهادهای دولتی و امنیتی، به دنبال حفظ تمامیت ارضی سوریه و جلوگیری از تجزیه آن است. آنکارا همچنین بهدنبال ایجاد مناطق امن برای بازگشت داوطلبانه پناهجویان سوری و مقابله با تهدیدات گروههای کُردی است.
در مقابل، رژیم صهیونیستی با نگرانی از نفوذ فزاینده ترکیه و حضور گروههای موسوم به جهادی در سوریه جدید، سیاستی مبنی بر تضعیف دولت مرکزی و حمایت از ساختارهای غیرمتمرکز را دنبال میکند. تل آویو با انجام حملات هوایی به مواضع نظامی سوریه و حمایت از گروههای محلی مانند دروزیها، به دنبال ایجاد مناطق حائل و کاهش نفوذ ترکیه و کشورهایی مثل ایران در سوریه است.
اگر چه رقابت میان این دو بازیگر در سوریه به طور فزایندهای رو به افزایش است، اما ناظران مسائل منطقه درگیری نظامی مستقیم میان رژیم صهیونیستی به عنوان متحد آمریکا در خاورمیانه و ترکیه به عنوان یک کشور عضو ناتو غیرمحتمل میدانند.
کارشناسان در این زمینه به نقش آمریکا در جلوگیری از تقابل نظامی میان ترکیه و رژیم صهیونیستی اشاره میکنند.
تصور رژیم صهیونیستی در ابتدا، حمایت نامحدود آمریکا از این رژیم در سوریه بود. اما «دونالد ترامپ» در دیدار اخیر خود با نتانیاهو در کاخ سفید، آب پاکی را روی دست وی ریخت. ترامپ در دیدار با نتانیاهو در پاسخ به پرسشی درباره نفوذ ترکیه در سوریه و مقابله با رژیم صهیونیستی گفت: «من روابط بسیار بسیار خوبی با ترکیه و رهبرش دارم و فکر میکنم که بتوانیم مسائل را حل کنیم. من او (اردوغان) را دوست دارم و او هم من را دوست دارد و ما هرگز مشکلی نداشتهایم.»
ترامپ در ادامه به نتانیاهو گفت: «اگر مشکلی با ترکیه داری واقعا فکر میکنم میتوانید مشکل را بر طرف کنید.»
اکونومیک تایمز اقدامات ترکیه و رژیم صهیونیستی در سوریه را زمینهای برای بازدارندگی علیه یکدیگر خوانده، نه جنگ
این اظهارات ترامپ نشان میدهد که واشنگتن قصد ندارد در سوریه از رژیم صهیونیستی در برابر ترکیه حمایت صد درصدی داشته باشد و تصمیم ترامپ برای کاهش قابل توجه نظامیان آمریکایی در سوریه نیز به همین مساله دلالت دارد.
از سوی دیگر، ترکیه برای تقویت مشروعیت دولت موقت سوریه در نظام بینالمللی نیازمند آمریکا و اروپا و برای رفع تحریمهای غرب علیه دمشق که برای بازسازی این کشور حیاتی است وابسته به واشنگتن است. بنابراین ترکیه فعلا نمیتواند در رقابت با رژیم صهیونیستی، فراتر از اقدامات سیاسی و دیپلماتیک گام بردارد و بعید است قصدی برای درگیری نظامی با صهیونیستها داشته باشد.
تحلیل اکونومیک تایمز درباره احتمال درگیری نظامی مستقیم میان ترکیه و رژیم صهیونیستی در سوریه به این نکته اشاره دارد که «روابط بین ترکیه و اسرائیل که پیش از این به دلیل جنگ غزه و جنایات جنگی در این باریکه به تیرگی گراییده، اکنون در سوریه بدتر و شدیدتر شده است. اما درگیری مسلحانه واقعی بین دومین ارتش بزرگ ناتو و متحد اصلی منطقهای آمریکا بعید است.» اکونومیک تایمز اقدامات ترکیه و رژیم صهیونیستی در سوریه را زمینهای برای بازدارندگی علیه یکدیگر خوانده، نه جنگ.
جمعبندی
هدف اصلی رژیم صهیونیستی در سوریه نه جنگ با ترکیه، بلکه جلوگیری از تشکیل یک دولت ملی فراگیر و مقتدر و ارتش قدرتمند در سوریه است.
در همین راستا جمهوری اسلامی ایران در کنار سایر کشورهای اسلامی از زمان روی کار آمدن حاکمان جدید سوریه، خواستار تشکیل حکومتی فراگیر متشکل از همه اقلیتها و گروههای سیاسی بر پایه احترام به آرای مردم در یک انتخابات آزاد شده است، چرا که تشکیل چنین دولتی به مقاومتی محکم در برابر تهدیدات خارجی تبدیل خواهد شد.
اگر احمد الشرع بتواند خواستههای مردم سوریه را بدون مداخله مخرب و تحمیل خارجی برآورده کند، وحدت سرزمینی، یکپارچگی ارضی و آینده باثبات سوریه را تضمین خواهد کرد، در غیر این صورت نیروهای خارجی فرصت ثبات و پیشرفت را به این کشور نخواهند داد و سوریه مثل همین الان عرصه تاخت و تاز نیروهای ناهمسو خواهد بود.