تنگ‌ترشدن حلقه فشار روسها علیه غرب؛آمریکا تاکجاپای اوکراین می‌ایستد؟

نگاه ها کماکان در شرق اروپا به روسیه و اوکراین دوخته شده. برخی معتقدند که جنگی قریب الوقوع در پیش است و در واشنگتن تاریخ فوریه را برای حمله مسکو به دونباس تعیین کرده اند. با این حال روس ها کماکان می گویند قصدی برای حمله به همسایه را ندارند. آنها پای میز مذاکره امده اند و با طرف های غربی بر سر اتفاقات اوکراین گفتگو میکنند. به نظر می رسد که ارایش نظامی از سوی روسیه و غرب در این منطقه به خاطر گرفتن امتیاز در همین مذاکرات باشد.

تنگ‌تر شدن حلقه فشار روس‌ها علیه غرب؛ آمریکا تا کجا پای اوکراین می‌ایستد؟

در روزهای اخیر زمزمه‌هایی در مورد حمله روسیه به اوکراین در ماه فوریه وجود دارد. پیش از این هم ایالات متحده مدعی شده بود که در ژانویه چنین اتفاقی می‌افتد. با این حساب آیا واقعا باید منتظر حمله ای از جانب مسکو ماند؟

من فکر می کنم که عمده مباحثی که امروز شکل می گیرد در مورد دیدگاه های امریکا است. از طرف روس ها ما مرتب این تکذیب را می شنویم که روسیه قصد حمله به اوکراین را ندارد. من فکر می کنم اگر مسکو قصد داشته باشد به اوکراین حمله کند، زیان‌هایی که میبیند بیشتر از سودش است. اولین زیان این است که این حمله باعث تحریم روسیه می شود که می‌تواند به اقتصاد روسیه ضربه بزند و در عین حال زمینه را برای پیوستن اوکراین به ناتو ایجاد میکند. چون در آن صورت از نگاه کشورهای اروپایی و امریکا دیگر چیزی برای از دست دادن وجود نداشته و بهانه ای خواهد بود تا این عضویت تکمیل شود. علاوه بر اینها تصویر روسیه در جهان مخدوش خواهد شد. هیچ کدام از این موارد چیزهایی نیستند که مسکو به دنبال آنها باشد. من بعید میدانم که چنین حمله ای در دستور کار روسیه قرار بگیرد. البته در حالتی که ارتش اوکراین تلاش کند تا دونباس را تصرف کرده و نیروهای شبه نظامی وابسته به روسیه را سرکوب کند، جنگ می تواند سر بگیرد. دلیلش هم حضور شهروندان روسیه در این مناطق است. در صورت وقوع جنگ این احتمال بعید است که ناتو یا امریکا به هر نحوی تصمیم به دادن پاسخ نظامی به روسیه بدهند. به خاطر اینکه اوکراین عضو ناتو نیست و تعهد نظامی برای اوکراین از سوی ناتو وجود ندارد. از نظر لجستیکی هم روسیه دست بالاتری در این جنگ خواهد داشت و به خاطر همین امتیاز بسیار بعید است که چنین جنگی در حال حاضر شکل بگیرد. من فکر می کنم روس ها می خواهند از طریق جدی نشان دادن خودشان در دفاع از منافع حیاتی روسیه و دفاع در برابر گسترش ناتو به سمت شرق، امتیازاتی را از غرب بگیرند و طرف های غربی را متعهد کنند برای دفاع و احترام به منافع روسیه و چشم پوشی از منافع اوکراین و گرجستان. یعنی تعهد غرب به عضویت دو کشوری که از سال ۲۰۰۸ به عنوان کشورهایی که باید مدنظر قرار بگیرند برای همراهی با ناتو را از بین ببرد.

امریکا تا چه زمانی حاضر است به اوکراینی ها در مقابل روسیه کمک کند و این کمک ها در چه حوزه هایی خواهد بود؟ 

از نگاه امریکا و استدلال هایی که به آن متوسل شده اند جنبه حقوقی دارد. استدلال این است که هر کشوری آزاد بوده تا اتحادهایی که به آن وارد می شود را انتخاب کند. در حالیکه موضوع اوکراین برای روسیه جنبه ژئوپلتیک داشته و تابع مسائل حقوق بین الملل نیست. روس ها نه فقط در مورد اوکراین بلکه به طور کلی حرکت ناتو به سمت شرق را تهدید تلقی می‌کنند. استدلال مسکو این است که امریکا از ابتدای دهه نود میلادی و بعد از فروپاشی و در زمان بوش پدر، از آنها قول گرفته بود که ناتو به سمت شرق حرکت نمی کند. اما از آن زمان سه موج حرکت ناتو به سمت شرق را شاهد بوده ایم. درسال ۱۹۹۸، ۲۰۰۴ و  ۲۰۰۷ که کشورهای اروپای شرقی و عمدتا همسایه روسیه به ناتو پیوستند. اما ازسال ۲۰۰۸ که ایده عضویت گرجستان و اوکراین تحت عنوان برنامه عملیاتی اغاز عضویت اوکراین و گرجستان به جلو رفت، این احساس ایجاد شد که بدون اینکه روسیه اقدامی انجام دهد، ناتو قصد ندارد این گسترش را متوقف کند. به هر حال روسیه گسترش ناتو به سمت مرزهایش را به صورت تهدیدی حیاتی ارزیابی کرده . این احساس تهدید موجودیتی را امریکایی ها هیچ وقت به رسمیت نشناختند. همین اختلافی بنیادی بین روسیه و امریکا است.

من فکر می کنم بعد از جنگ سال ۲۰۰۸ روسیه علیه گرجستان مصمم بودن مسکو برای جلوگیری از الحاق این دو به ناتو برای غرب کاملا روشن شد و این هم مشخص شد که امریکایی ها نمی توانند کاری را بدون اینکه گرجستان و اوکراین مورد تهاجم روس ها قرار بگیرند، انجام بدهند. به رغم این تجربه باز هم اوکراینی ها را برای پیوستن به اتحادیه اروپا و ناتو تشویق کردند و باعث شد تا ما وضعیت امروز را شاهد باشیم.

در داخل امریکا چند دستگی دیده می شود. عده ای می گویند که ایالات متحده همچنان باید تلاش برای عضویت اوکراین در ناتو را ادامه بدهد و استدلال روسیه را نپذیرد و عده ای که فکر می کنند که استدلال روسیه در مورد اینکه گسترش ناتو به سمت شرق و اوکراین تهدیدی حیاتی برای روسیه است، استدلالی قابل توجه است و واشنگتن نباید به این موضوع در حالی اصرار کند که منافع حیاتی در مورد عضویت اوکراین در ناتو ندارد و ارزش تنش با روسیه را هم ندارد. باید ببینیم امریکایی ها تا چه زمانی این وضعیت را ادامه می دهند. انها امروز باید تصمیم بگیرند که یا به شکلی به روسیه تضمین بدهند که اوکراین را وارد ناتو نکنند یا تنش را تا جایی ادامه بدهند که در نهایت اوکراین را بی پناه رها کنند. اوکراین هم متوجه است که امریکا در نهایت کی‌یف را تنها خواهد گذاشت اگر که روسیه به آن حمله کند و اوکراین چیزهای زیادی برای از دست دادن دارد. من فکر می کنم به تدریج این واقع بینی در کی‌یف در حال شکل‌گیری است که تکیه کردن به واشنگتن در این رابطه می تواند بسیار خطرناک و بسیار اشتباه باشد.

خبری منتشر شده که نیروهای امریکایی قرار است در شرق اروپا مستقر شوند. در صورتی که چنین اقداماتی عملی شود، مسکو چه عکس العملی نشان خواهد داد؟

از نظر روس ها طبیعتا این اقدامی تحریک آمیز است. در حال حاضر روسیه مکررا گفته است که قصدی برای حمله به اوکراین ندارد ولی نظامی کردن شرق اروپا در چنین مقطعی که تنش ها و بی اعتمادی ها بین روسیه و غرب بالا گرفته می تواند به سرعت منجر به اشتباه محاسباتی شده و جنگی ناخواسته را ایجاد کند. به خصوص اینکه در شرق اوکراین و در دونباس وضعیت بی ثبات است و امکان شعله ور شدن جنگی ناخواسته وجود دارد. به نظر می رسد که امریکا و روسیه حداقل در مقطع فعلی تصمیم دارند ضمن اینکه دیپلماسی را ادامه می دهند، صف ارایی نظامی را تقویت کنند.  بخشی از این صف ارایی نظامی عمدتا برای تقویت اهرم های چانه زنی دیپلماسی است. هیچ کدام از طرفین فکر نمی کنم که اشتیاقی داشته باشند برای اینکه این جنگ را اغاز کنند. این واقعیت هم روشن شده که اروپایی ها به هیچ وجه مایل به شرکت در این جنگ نیستند. از نظر کشورهای اصلی اروپا یعنی فرانسه و المان اوکراین جنبه حیاتی برای آنها ندارد. یک جنگ بین روسیه و اوکراین و عواقب بعدی آن یعنی تحریم روسیه و تحریم گاز این کشور می تواند مستقیما بر اقتصاد اروپا تاثیر بگذارد.  سی درصد از گاز اروپا از روسیه تامین می شود و چنین تحریمی می تواند بر اقتصاد آنها تاثیر منفی داشته باشد. با این حساب من فکر نمی کنم که جنگی اتفاق بیفتد اما در عین حال امکان اشتباه محسباتی از سوی همه طرف ها وجود دارد. بنابراین به رغم اینکه مطالبه برای جنگ نیست اما امکان جنگ تصادفی وجود دارد.  مگر اینکه در میان مدت گفتگوهای دیپلماتیکی که بین همه طرف ها وجود دارد به نتیجه رسیده و تنش ها را کم تر کند.

مهسا مژدهی

دیدگاهتان را بنویسید