نقش ترامپ در نظم متضاد آسیا

ادامه ابتکارات سیاسی و آشفتگی ناشی از آن در واشنگتن به طور قابل‌توجهی بر عدم اطمینان و اضطراب عمیق در منطقه هند و اقیانوس آرام درباره وضعیت و چشم‌انداز احتمالی روابط بین‌الملل و نظم منطقه‌ای افزوده است.

به نقل از اندیشکده دیپلمات، امروز تغییراتی عظیم در سیاست‌ها و رویه‌های دولت ایالات متحده در حال وقوع و هدف دستورات ریاست جمهوری آمریکا کاهش چشمگیر اندازه، هزینه و نقش دولت است. اگرچه برخی از این سیاست‌ها در دادگاه به چالش کشیده می‌شوند. ده‌ها هزار کارگر دولتی (به عقیده ترامپ مازاد) شغل خود را از دست داده، کمک‌های خارجی آمریکا و بسیاری از هزینه‌های خارج از کشور متوقف شده است. اف‌بی‌آی، سیا و سایر آژانس‌هایی که از ایالات متحده در داخل و خارج محافظت می‌کنند در حال مشاهده کاهش بودجه خود هستند و گزارش شده که قرار است هزینه های دفاعی نیز کاهش یابد.

ایالات متحده از توافقنامه تغییرات اقلیمی پاریس و سازمان بهداشت جهانی خارج شده و به دلیل اختلاف با دولت میزبان (آفریقای جنوبی)، گویا از حضور در نشست وزرای خارجه G-20 نیز خودداری کرده است. دونالد ترامپ؛ رییس‌جمهوری آمریکا به‌طور آشکار کانادا، مکزیک، دانمارک، پاناما و کلمبیا را تهدید کرده که اگر خواسته‌های او را برآورده نکنند، با اقدامات سخت‌گیرانه مواجه خواهند شد و تلاش دولت او برای اخراج مهاجران غیرقانونی به کشورهای خود به اصطکاک با سایر دولت‌ها می‌افزاید.

راس فهرست تغییرات عمده سیاست ترامپ، معکوس کردن سیاست گذشته ایالات متحده است که به ریشه‌های ناتو در بیش از 75 سال پیش باز می‌گردد. آن زمان آمریکا، خود را ملزم به حمایت قوی از متحدان اروپایی در برابر تهدید اتحاد جماهیر شوروی در حال گسترش (و امروز روسیه) می‌دانست و امروز تماس ترامپ با پوتین و توبیخ رئیس جمهور اوکراین؛ ولودیمیر زلنسکی و حمایت از اظهارات رهبران سیاست خارجی و دفاعی دولت، نشان دهنده پایان احساس رهبری ایالات متحده در حمایت از اوکراین در مقاومت در برابر تجاوز روسیه است.

گرم شدن روابط میان روسیه و ایالات متحده با آغاز مذاکرات مربوط به اوکراین، پیش بینی نشست رهبران چین و آمریکا، کاهش ادعایی در هزینه‌های دفاعی ایالات متحده، تعرفه‌های اعلام شده (پیش‌بینی‌شده)، و افزایش فشار ایالات متحده برای تقسیم بار بیشتر توسط متحدان و شرکا در سرمایه گذاری بودجه‌ای ناتو، همگی مقدمه‌ای است برای پیش بینی روابط و شکل گیری الگویی جدید میان آمریکا و حوزه اقیانوس هند-آرام و همچنین با اروپا است.

نظم آسیا-اقیانوسیه

آنچه واضح‌تر است، این است که اقدامات دولت ترامپ چالش تعیین گزینه‌ها و استراتژی‌های روشن سیاست در نظم هند-اقیانوس آرام را بدتر می‌کند که در حال حاضر عمیقا، آرامشی قبل از طوفان است و این منطقه بر خلاف اروپا و خاورمیانه ظاهرا در صلح باقی می‌ماند و در نتیجه ممکن است توجه بین‌المللی کمتری را به خود جلب کند تا زمانی که منافع استراتژیک چین و آمریکا با یکدیگر برخورد کند.

نظرسنجی‌ها در سال گذشته نگرانی گسترده‌ای را در میان دولت‌های منطقه و مفسران نسبت به روابط پرتنش و مسائل مورد مناقشه نشان داده است. مهم‌تر از همه، تضاد منافع امنیتی، اقتصادی و حاکمیتی قدرت‌های پیشرو جهان یعنی؛ ایالات متحده و چین، باعث رقابت بی‌وقفه در آسیا، مرکز جغرافیایی چین و ایالات متحده در جهان شده و رقابت این قدرت‌های بزرگ به عنوان عامل تعیین کننده اصلی پویایی منطقه‌ای کنونی ظاهر شده است.

بسیاری از ارزیابی‌های رقابت بنیادین چین و ایالات متحده را نشان می‌دهند. رقابت به عنوان هدایت کننده پویایی‌های منطقه‌ای، ایجاد نظم دوقطبی آسیایی مشابه چارچوبی که برای دهه‌ها در طول جنگ سرد حاکم بود. در مقابل، دیگر تحلیلگران چین را به عنوان یک کشور صعودی می‌بینند و با یادآوری نظمی که در هزاره قبل در چین امپراتوری حاکم بود، ایجاد یک نظم جدید چین محور را پیش بینی می‌کنند.

اما امروز، هنجارها، استانداردها و چارچوب‌هایی که بر نظم آسیایی در قرن بیست و یکم تأثیر می‌گذارند به دلایلی که فراتر از چین و ایالات متحده است، در نوسان هستند. به عنوان مثال، چشم انداز رشد مستمر اقتصادهای صادرات محور هند و اقیانوس آرام اکنون با افزایش تعرفه‌ها و محدودیت‌های تجاری تحمیل شده توسط ایالات متحده و سایر کشورهای توسعه یافته، در پاسخ به تأثیر منفی رویه‌های تجارت آزاد بر اقتصاد و جوامع آنها در دوران جهانی شدن که بلافاصله پس از پایان جنگ سرد انجام شد، به چالش کشیده شده است.

این دولت‌ها به‌طور فزاینده‌ای از چین در اتخاذ سیاست‌ها و شیوه‌های سخت‌گیرانه حمایت‌گرایانه و صنعتی پیروی می‌کنند تا از رشد اقتصادی کشورهای خود محافظت کنند، به گونه‌ای که مانع از دسترسی به بازاری شود که قبلا بسیاری از اقتصادهای هند و اقیانوس آرام صادرات محور از آن برخوردار بودند.

همچچنین، از دیگر چالش‌های مهم نظم منطقه‌ایف می‌توان به تحریکات مداوم کره شمالی در بحبوحه ساخت سلاح‌های هسته‌ای و جنگ داخلی طولانی مدت در میانمار اشاره کرد. هر دو تا حل‌وفصل فاصله دارند و محرک‌های مهمی در محاسبات بسیاری از دولت‌های منطقه هستند.

در همین حال، دولت‌های منطقه‌ای کلیدی در کره جنوبی، تایوان و فیلیپین، سیاست‌ها را با اولویت‌های سیاست خارجی بسیار متفاوت تقسیم می‌کنند و بر عدم قطعیت‌ها در مورد اینکه چگونه انتخابات آینده به‌طور اساسی سیاست‌های خارجی آنها را تغییر می‌دهد، می‌افزاید.

اما بیش از هر چیز، حمله جسورانه روسیه به اوکراین، نگرانی‌های منطقه‌ای را افزایش داده است که چین، متحد اصلی روسیه، ممکن است همین کار را برای تصاحب نظامی تایوان انجام دهد. جنگ اوکراین به شدت اقیانوس هند و اقیانوس آرام را تقسیم کرده است. با همکاری ژاپن، کره جنوبی، سنگاپور و استرالیا با ناتو و ایالات متحده علیه مسکو و چین، در حالی که هند، ویتنام و دیگران به دنبال حفظ روابط خوب با مسکو هستند، جنگ‌های جاری در اوکراین و خاورمیانه تا حد زیادی از چین و ایالات متحده جدا مانده است.

در سوی دیگر اما حمایت واشنگتن از جنگ اسرائیل در غزه، جوامع با اکثریت مسلمان در جنوب و جنوب شرق آسیا را علیه ایالات متحده کرده است.

قدرت نفوذ قدرت‌های منطقه‌ای نیز تعیین کننده نظم منطقه است. ژاپن و هند بیش از هر قدرت دیگری به جز ایالات متحده و چین در امور منطقه‌ای اهمیت دارند. آنها به طرق مختلف جدا از چین و آمریکا بر منطقه تأثیر می‌گذارند. زمانی که اولین دولت ترامپ موافقتنامه تجاری و اقتصادی شراکت ترانس پاسیفیک (TPP) را رد کرد، توافقی که ایالات متحده قبلا از آن حمایت کرده بود، ژاپن را در ایجاد موفقیت آمیز توافقنامه جامع و مترقی برای مشارکت ترانس پاسیفیک (CPTPP) رهبری کرد.

پس از حمله روسیه به اوکراین، دولت بایدن، نخست وزیر هند؛ نارندرا مودی را تحت فشار قرار داد تا از روابط عمیق با روسیه عقب نشینی کند و از اوکراین حمایت کند، اما مودی بر روابط نزدیک هند با روسیه پوتین پافشاری کرد و قدرت‌های میانی نیز مانند کره جنوبی و استرالیا از مکانیسم‌های دوجانبه و فرعی در میان راه‌های دیگر برای تقویت منافع خود استفاده می‌کنند، در حالی که کشورهای آسیای جنوب شرقی با قدرت پیشرو اندونزی که از سیاست خارجی جدید و پویا تحت ریاست جمهوری؛ پرابوو سوبیانتو، بهره می‌جوید از گروه‌های منطقه‌ای به رهبری آسه‌آن در میان دیگر ابزارها برای تقویت اولویت‌های خود استفاده می‌کنند.

در این شرایط، دوام درازمدت تغییرات بزرگ در واشنگتن زیر سوال می‌رود؛ چراکه آنها ایالات متحده را از رویه‌های گذشته در مسیری جدید و هنوز به وضوح تعریف نشده در میان مناقشات قابل توجه می‌بینند.

دیدگاهتان را بنویسید