کارشناسان معتقدند سخنان اخیر بنیامین نتانیاهو، درباره دو گزینه «توافق لیبی یا اقدام نظامی» علیه ایران، بیش از آن‌که بیان‌گر قدرت باشد، تصویری عریان از سردرگمی استراتژیک تل‌آویو است؛ سردرگمی‌ای که با شکست‌های پیاپی نظامی، دیپلماتیک و حتی بی‌اعتباری در کاخ سفید آشکارتر از همیشه شده است.
آیا نتانیاهو در جایگاهی هست که ایران را تهدید کند؟
کارشناسان معتقدند سخنان اخیر بنیامین نتانیاهو، درباره دو گزینه «توافق لیبی یا اقدام نظامی» علیه ایران، بیش از آن‌که بیان‌گر قدرت باشد، تصویری عریان از سردرگمی استراتژیک تل‌آویو است؛ سردرگمی‌ای که با شکست‌های پیاپی نظامی، دیپلماتیک و حتی بی‌اعتباری در کاخ سفید آشکارتر از همیشه شده است.
گروه سیاسی خبرگزاری فارس: «بی‌تردید، مقایسه شرایط جمهوری اسلامی ایران با وضعیت لیبی، قیاسی نابجا و بی‌اساس است.» این سخنان را محسن پاک آیین دیپلمات سابق کشورمان در گفت‌وگو با فارس در رابطه با اظهارات اخیر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی گفته است که در قبال ایران دو گزینه را متصور کرده: «یا رسیدن به توافقی شبیه توافق لیبی، یا اقدام نظامی».
کارشناسان معتقدند سخنان اخیر بنیامین نتانیاهو، درباره دو گزینه «توافق لیبی یا اقدام نظامی» علیه ایران، بیش از آن‌که بیان‌گر قدرت باشد، تصویری عریان از سردرگمی استراتژیک تل‌آویو است؛ سردرگمی‌ای که با شکست‌های پیاپی نظامی، دیپلماتیک و حتی بی‌اعتباری در کاخ سفید آشکارتر از همیشه شده است.
تجربه نه‌چندان دور رژیم صهیونیستی در حوزه‌های نظامی و دیپلماسی به‌روشنی نشان می‌دهد که این رژیم فاقد ابتکار و اقتدار در این عرصه‌هاست؛ او سربازی بیش نیست که در برابر اراده فرمانده خود، بی‌چون‌وچرا مطیع است؛ همان‌گونه که در دیدار اخیر نتانیاهو با ترامپ در کاخ سفید، این وابستگی و تبعیت آشکار شد.
حملات جمهوری اسلامی ایران به مواضع رژیم صهیونیستی ــ که بنا به اذعان کارشناسان برجسته امنیتی و اطلاعاتی، و تحلیلگران ارشد منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، هیمنه نظامی اسرائیل را در هم شکست ــ نماد روشنی از فروپاشی اعتبار نظامی این رژیم به شمار می‌رود.
ناکامی کامل صهیونیست‌ها در طراحی و اجرای حمله‌ای مستقیم علیه ایران، وجه دیگر این شکست بزرگ در برابر جمهوری اسلامی ایران است.
در عرصه دیپلماسی نیز، پذیرش بی‌چون‌وچرای شروط جنبش حماس در موضوع تبادل اسرا و ناگزیر شدن به نشستن بر میز مذاکره با مقاومت فلسطین، شکست آشکار رژیم صهیونیستی در میدان دیپلماسی را به‌روشنی عیان ساخت.
شکست سنگین تبلیغاتی، اطلاعاتی و نظامی رژیم در حمله به ایران
آلستر کروک، دیپلمات باسابقه و عضو پیشین ام‌آی۶، فاش کرد که اسرائیل در قالب برنامه‌ای سه‌مرحله‌ای قصد عملیات علیه ایران را داشت، اما «در میانه راه عقب نشست» و سپس با ادعاهای ساختگی، آن را پیروزی جلوه داد: «برنامه‌ای سه‌مرحله‌ای وجود داشت، اما اسرائیلی‌ها آن را در میانه راه لغو کردند و بعد طوری رفتار کردند که انگار چنین برنامه‌ای اصلاً وجود نداشته. گفتند «ما موفق شدیم، به تهران پرواز کردیم، پدافند را سرکوب کردیم، اهداف را بمباران کردیم و توان موشکی ایران را از بین بردیم»—در حالی که هیچ‌کدام از این‌ها واقعیت ندارد؛ فقط تبلیغات و بزرگ‌نمایی است.»
حتی تحلیلگران آمریکایی مانند آندره مارتیانوف، این عملیات را به سخره گرفتند.
مارتیانوف، نویسنده و تحلیلگر نظامی نیز درباره این عملیات مطرح کرد: «اسرائیل نمی‌تواند با این موشک‌ها به ایران ضربه بزند؛ عرب‌های سنی دهه‌هاست که توسری خور بوده‌اند و ناگهان شما یک دولت شیعه دارید آن‌هم با یک فناوری پیشرفته که خودش ساخته است.»
از طرفی، لری جانسون، تحلیلگر سابق سیا، گفت: «ایرانی‌ها می‌گویند همه‌کاری که می‌توانستید انجام دهید، همین بود؛ اسرائیل با یک حریف سرسخت روبرو شده است، با این مقایسه اسرائیل باید بیدار شود و بگوید شاید ما آنقدر که فکر می‌کردیم خوب نیستیم.»
همچنین تحلیلگران صهیونیست مانند عزام ابوالعدس، به شکست کامل حمله اذعان کردند: «خودم به چشم اصابت موشک‌های بالستیک ایرانی به پایگاه‌های اسرائیلی را دیدم اما تنها دلیل ادعاها در مورد کیفیت حمله اسرائیل به ایران فقط اظهارات خود اسرائیلیهاست که ابهامات زیادی در مورد آن وجود دارد.»
شکست‌های نظامی؛ از تبلیغات بی‌پایه تا افتضاح‌های اطلاعاتی
در مقابل، واکنش نظامی ایران در عملیات «وعده صادق ۱ و ۲» کاملاً نقطه‌زن و دقیق بود؛ شبکه CNN گزارش می‌دهد خلبانان آمریکایی در شب عملیات از حجم بالای پرتابه‌ها شوکه شده‌اند؛ یکی از خلبانان آمریکایی در این باره گفته است: «توقع این مقیاس از حمله را نداشتیم.»
ژنرال، مارک کمیت دستیار سابق وزیر خارجه آمریکا نیز اذعان می‌کند: «به هیچ‌وجه نمی‌توان توانایی موشکی ایران را رد یا انکار کرد زیرا ما این توانایی را در شب حمله به اسرائیل دیدیم.»
رسانه‌های عربی نیز درباره وعده صادق 2 چنین گفتند: «شبکه الجزیره: حمله‌ای با تلفات نظامی از اسرائیل»؛ «العربی: عاجز ماندن اسرائیل و متحدانش در رهگیری موشک‌های ایرانی»؛ «الحدث: اصابت موشک‌های ایرانی به جنگنده‌های F35 در پایگاه نواتیم»؛ «الغد: ایران متحدانش در منطقه را هرگز رها نمی‌کند»؛ «اسکای‌نیوز: سانسور تحمیلی اسرائیل از خسارات حمله ایران.»
فاجعه‌بار است. در ماجرای تبادل اسرا، رژیم صهیونیستی ناچار شد تمام شروط مقاومت فلسطین را بپذیرد.
در جریان تبادل اسرا، جنبش حماس با هیبتی مثال‌زدنی و سازماندهی‌ای چشمگیر پا به میدان نهاد؛ چنان‌که به نوشته روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز»، نه‌تنها صهیونیست‌ها، بلکه حتی ساکنان غزه نیز از این سطح از آمادگی و نمایش قدرت شگفت‌زده شدند.
این نمایش صلابت و ابتکار، خشم سنگینی را در میان صهیونیست‌ها برانگیخت، تا آنجا که برخی از آن‌ها در رسانه‌های عبری‌زبان با لحنی اعتراض‌آمیز اعلام کردند که حماس حق ندارد چنین نمایشی از قدرت و غرور داشته باشد. در پی این رویداد، موجی از استعفا در میان مقامات ارشد رژیم صهیونیستی به راه افتاد، و بعدها گزارش‌هایی منتشر شد که برخی مسئولان این رژیم در نشست‌های مربوط به تبادل اسرا و آتش‌بس، از شدت خشم و تحقیر، اشک ریخته‌اند.
اسموتریچ وزیر سابق دارایی رژیم صهیونیستی که از جمله مقامات مستعفی رژیم است، در خصوص آتش بس و تبادل اسیران گفته بود: «تبادل اسرا اثبات کرد که اسرائیل به زانو در می آید و در این شرایط مجبور به پذیرش شکست خواهد شد؛ شکست اسرائیل به هنگام اسارت یهودیان بزرگ ترین ضربه استراتژیک تل آویو در روند تبادل اسرا است. ضربه ای که از بازگشت حماس به غزه و هر ضربه دیگری بسیار خطرناک تر است. این موضوع منجر به ایجاد خطر برای یهودیان در سراسر جهان خواهد بود.»
تحقیر در کاخ سفید؛ از مذاکره با ایران تا احضار نتانیاهو
در دیدار اخیر نتانیاهو با ترامپ نیز همه چیز از پیش روشن بود؛ صهیونیست‌ها امیدوار بودند دیدار به ابتکار نتانیاهو برگزار شده، اما آنچه واقعاً اتفاق افتاد، تحقیر سیاسی آشکاری بود.
روند این جلسه به گونه‌ای بوده است که واکنش‌های منفی صهیونیست‌ها را در پی داشته و در فضای مجازی عبری زبانان، موجی از تمسخر علیه نتانیاهو به راه افتاده است.
واکنش فضای مجازی عبری‌زبانان نیز جالب بود؛ یکی از کاربران با انتشار تصویر این دیدار نوشت: «وقتی من درباره مذاکره با ایران صحبت می‌کنم، تو فقط لبخند بزن و ساکت باش!»
خبرنگار و مجری تلویزیونی صهیونیست نیز در رابطه با واقعیت این دیدار اینگونه نوشت: «این یک تسلیم کامل است. ما فکر می کردیم که نتانیاهو درخواست ملاقات کرده است. اماحالا معلوم شد که ترامپ او را احضار کرده تا به او اطلاع داده که مذاکرات مستقیم با ایران در حال شروع است، سپس او را جلوی دوربین ها نشانده و در عمل مقدمات مذاکره مستقیم با ایران را با گرفتن مشروعیت [اجباری از] اسرائیل، فراهم کرده است»
پاک آیین در پایان گفت: «سخنان اخیر بنیامین نتانیاهو نه‌تنها ناشی از ناآگاهی و تحلیل غلط او از تحولات منطقه‌ای و جایگاه ایران است، بلکه از منظر افکار عمومی جهانی نیز پذیرفته نیست و صرفاً یک ترفند تبلیغاتی و رسانه‌ای تلقی می‌شود که فاقد پشتوانه واقعیت است؛ آنچه در آستانه مذاکرات شاهد آن هستیم، مجموعه‌ای از فضاسازی‌های روانی و عملیات رسانه‌ای است که با هدف تحت‌تأثیر قرار دادن روند گفتگوها صورت می‌گیرد.»
