اظهارات نتانیاهو مبنی بر روابط پنهانی با عربستان و طرح مشترک او با ترامپ برای اخراج فلسطینیها از غزه موجب خشم ولیعهد عربستان شده و اکنون به بن سلمان و پادشاهی این فرصت را میدهد که به مرکز اخلاقی و همچنین اقتصادی جهان عرب و اسلام بازگردند.
به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، اظهارات سهشنبه گذشته ترامپ که در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با نتانیاهو در کاخ سفید بیان شد، موضوعاتی را در برداشت که جهان عرب و به خصوص عربستان را مجبور به واکنش کرد. ترامپ از طرحی سخن گفت که بر اساس آن مردم فلسطین باید به اردن و مصر کوچ داده شوند تا او به ساخت و ساز در غزه بپردازد.
نتانیاهو و ترامپ همچنین با مسرت از فراهم بودن شرایط برای ایجاد عادی سازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی سخن گفتند. علاوه بر این نتانیاهو نیز در مصاحبه با کانال 14 با افتخار گفت: ما نزدیک به سه سال روابط پنهانی با هم داشتیم. از طرف ما، به غیر از من، سه نفر از این موضوع اطلاع داشتند. از طرف عربستان نیز تعداد بسیار کمی از افراد درگیر در این موضوع بودند، همانطور که در طرف آمریکایی این اتفاق افتاد. البته در مورد صحت این ادعاها هنوز مدارکی در دست نیست.
تمامی این این اظهارات از سوی نتانیاهو و ترامپ را میتوان یک بازی جدید از سوی این دو دانست که البته هنوز هدف نهایی آن مشخص نیست. زیرا این سخنان نه تنها مردم فلسطین و اعراب بلکه کل دنیا را شگفت زده کرده و جهانیان آنها را دیوانه خواندند.
میتوان اینگونه استدلال کرد که همانگونه که ترامپ طرح هایی برای کانادا، گرینلند و پاناما، دارد و به دنبال یک یک بازی استعماری جدیدی است، به نظر میرسد اسرائیل با حمایت کامل ایالات متحده میخواهد در غرب آسیا همان کار را انجام دهد.
در این میان مهمترین واکنش به اظهارت ترامپ و نتانیاهو را از سوی عربستان شاهد بودهایم، تا جایی که به درگیری لفظی بین آنها منجر شد. این واکنشها نشان میدهد که بن سلمان که زمانی احساس میکرد مسیر او برای رسیدن به قدرت در داخل از طریق تل آویو و واشنگتن است اکنون احتمالا باید تجدید نظر کند.
گفته میشود زمانی که بن سلمان به عنوان ولیعهد منصوب شد، در سال 2017 دیدار مخفیانهای با نتانیاهو داشته است. یک سال بعد نیز او محمود عباس -رئیسجمهور فلسطین- را مورد انتقاد قرار داد و گفت که فلسطینیها باید با اسرائیل مذاکره کنند یا ساکت شوند. او حتی قبل از حمله حماس به اسرائیل نیز امیدوار به عادی سازی روابط بود و به تجارت مخفی با یهودیان ادامه میداد.
دیوید هرست -مفسر و یکی از بنیانگذاران و سردبیر میدل ایست آی – نیز مینویسد برای 15 ماه طولانی، هیچ تظاهراتی در طرفداری از فلسطین در عربستان توسط مقامات تحمل نشد و جشنوارههای متعددی در این کشور در حالی که غزه گریه میکرد، ادامه داشت. حتی برافراشتن پرچم فلسطین یا دعا برای غزه توسط زائران در مکه ممنوع بود. نه تلفات غزه، نه حمله به لبنان و نه عملیات نظامی در کرانه باختری اشغالی، خط عربستان را تغییر نداده بود.
ولیعهد حتی آماده بود تا حدی تحقیر توسط دونالد ترامپ، را نیز تحمل کند. بدین ترتیب که زمانی که از ترامپ در مورد اولین مقصد سفر خارجی او سؤال شد، گفت که عربستان سعودی باید 500 میلیارد دلار در قراردادهایش به آمریکا بپردازد که بعد آن را افزایش داد که ظاهرا ولیعهد عربستان این مورد را نیز پذیرفت.
اما زمانی که ترامپ پس از انتقال دسته جمعی فلسطینیها، طرح خود برای مالکیت غزه را فاش کرد و گفت که لایحه عملیات پاکسازی به کشورهای حاشیه خلیج فارس میرسد و منظور او عربستان سعودی بود، این موضوع ریاض را عصبانی کرد و در واکنش به آن، در همان ساعات اولیه عربستان در بیاینهای اعلام کرد: عربستان سعودی به تلاشهای بی وقفه خود برای ایجاد کشور مستقل فلسطینی با پایتختی بیت المقدس شرقی ادامه خواهد داد و بدون آن روابطی با اسرائیل برقرار نخواهد کرد.
از آن زمان جنگ لفظی بین عربستان و اسرائیل و آمریکا که با امیدواری از برقراری عادی سازی روابط سخن میگفتند شکل گرفته و داغ شد. همچنین نتانیاهو در مصاحبه خود با کانال 14 گفت: اگر سعودیها اینقدر مشتاق تشکیل کشور فلسطینی هستند، میتوانند این کار را در خاک خود انجام دهند. سعودیها میتوانند یک کشور فلسطینی در عربستان سعودی ایجاد کنند؛ آنها زمینهای زیادی در آنجا دارند.
در واکنش نیز ریاض در دومین بیانیه خود که در فاصله کوتاهی از اولی انجام گرفت، در روز یکشنبه اعلام کرد که به طور قاطع اظهاراتی را رد میکند که «هدف آن منحرف کردن توجه از جنایات مستمر اشغالگران اسرائیل علیه برادران فلسطینی در غزه، از جمله پاکسازی قومی آنهاست». در واقع نتانیاهو میخواست با این کار حساسیتهای عربستان را تحقیر کند.
در کنار این واکنشها اواخر روز یکشنبه، پس از پیشنهاد ترامپ برای اسکان مجدد فلسطینیان از نوار غزه، مصر نیز اعلام کرد که میزبان نشست اضطراری سران کشورهای عربی در 27 فوریه خواهد بود تا درباره«تحولات جدید و خطرناک» بحث و گفتگو کنند. آنها از قبل نیز مخالفت خود را از طرح های نتانیاهو و ترامپ اعلام کرده بودند. همچنین ملک عبدالله -پادشاه اردن- نیز قصد دارد تا به واشنگتن سفر کرده و پیام جهان عرب را به ترامپ ابلاغ کند.
در واقع اکنون که جهان عرب یکصدا به اظهارات ترامپ و نتانیاهو واکنش نشان دادهاند، به نظر میرسد عربستان نیز باید در تصمیمات خود برای عادی سازی روابط با نتانیاهو و خواستههای بیپایان آمریکا و رژیم صهیونیستی ایستادگی کند. زیرا کشورهای عربی به تنهایی قادر به این نیستند که به خواستههای ترامپ جواب رد دهند. دلیل اصلی این است که هر کدام از آنها از منظر اقتصادی و نظامی به شدت به آمریکا وابستهاند و تنها راه آنها همراهی کردن و پرهیز از دودستگی است.
به خصوص که تا امروز، نتانیاهو به بن سلمان و محمد بن زاید -رئیس امارات متحده عربی- میگفت که با آنها به عنوان متحدان خود برخورد خواهد کرد اما حالا او میگوید که به زور صلح را بر آنها تحمیل خواهد کرد، که این رابطه برابر نیست و وقتی اسرائیل همه چیز را فتح کند، جهان عرب به سمت او خواهد آمد. همه اینها اکنون سیاست خارجی عربستان را وادار میکند تا به قول هرست «عربستان و بن سلمان به پنج دهه قبلتر یعنی به دوران ناسیونالیستی عرب ملک فیصل برگردد» تا بدین ترتیب جهان عرب را متحد در برابر اسرائیل ببینیم.
زیرا اکنون همه این کشورها مورد تهدید هستند. به خصوص که در کنار رهبران رژیم صهیونیستی و آمریکا، افرادی مانند دانیلا وایس- رهبر جنبش شهرک نشینان – از بیان گستره سرزمینی سرزمینی که خداوند به یهودیان وعده داده ابایی ندارند. وایس در خصوص گسترده سرزمین یهود میگوید: «این وعده خدا به پدران قوم یهود است. یعنی سه هزار کیلومتر. تقریبا چیزی به اندازه بیابان صحرا – بزرگترین بیابان گرم و غیر قطبی جهان-، که شامل عراق و سوریه و بخشی از عربستان سعودی است.
باید گفت همراهی عربستان با دیگر کشورهای عربی در این مقطع حتی به نفع عربستان نیز است. در واقع کنار گذاشتن اسرائیل و فاصله گرفتن از ترامپ اکنون به بن سلمان و پادشاهی این فرصت را میدهد که به مرکز اخلاقی و همچنین اقتصادی جهان عرب و اسلام بازگردند.