چرا مردم آمریکا از بایدن و دولتش ناراضی هستند؟

سقوط پی در پیِ آمار‌های مرتبط با میزان محبوبیتِ مردمی “جو بایدن” رئیس جمهور آمریکا، عملا شخصِ وی و حزب دموکرات را با یک بحران اساسی رو به رو کرده و جدای از اینکه آینده سیاسی و اجتماعی آمریکا را با عدم قطعیت‌های قابل توجهی مواجه ساخته، تشدید هر چه بیشتر مشکلات و بحران‌های داخلی این کشور و تعمیق شکاف‌ها در آمریکا را نیز بیش از پیش محتمل کرده است.

بیش از یک سال از آغازِ ریاست جمهوری “جو بایدن” در ایالات متحده آمریکا می‌گذرد. وی در جریان کارزار انتخاباتی خود برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا، سعی کرد چهره‌ای قانونمدار و مبادی آداب از خود نشان دهد و ضمن محکوم کردن رویه‌های جنجالی و خارج از قانون و عرفِ ترامپ، با سر دادن شعار “آمریکا بازگشته است/America is Back” (به معنای اینکه چهره‌ای به اصطلاح قانونمدار قرار است بار دیگر رئیس جمهور آمریکا شود) سعی کرد تا رای دهندگان آمریکایی را مجاب کند که ترامپ را کنار بزنند و وی را به کرسی ریاست جمهوری آمریکا برگزینند.

در این راستا، بایدن توانست در جریان انتخابات جنجالی ۲۰۲۰ آمریکا، ترامپ را شکست دهد و به کاخ سفید راه یابد. با این حال، هر چه از ریاست جمهوری بایدن گذشت، وی در عمل به وعده‌های اصلی خود ناکام و ناکام‌تر شد. وخیم شدن آمار‌های اقتصادی در آمریکا بویژه در بحثِ نرخ تورم در این کشور (که اکنون آمریکا با چشم انداز تورم ۷ درصدی رو به رو است)، اوجگیری مجدد اپیدمی ویروس کرونا در این کشور و بالا رفتن تلفات انسانیِ این بحران، و در نهایت مجموعه‌ای از شکست‌های دولت بایدن در عرصه سیاست خارجی که از جمله مهمترین آن‌ها می‌توان به عقب نشینی خفت بار از افغانستان، عدم عمل کردن بایدن به وعده خود مبنی بر بازگشت بی، چون و چرا به توافق برجام، و تضعیف موضع بین المللی آمریکا در برابر روسیه و چین در مسائل کلان بین المللی اشاره کرد، همه و همه، پله پله محبوبیت بایدن را نزد افکار عمومی آمریکا کاهش دادند.

البته که کهولت سن بایدن و ایجاد این درک در آمریکایی‌ها که وی رئیس جمهوری ناتوان از حیثِ سلامتی فیزیکی است و اقدامات و تبلیغاتِ حزب جمهوریخواه آمریکا و حتی برخی دموکرات‌های ناراضی از رویه‌ها و سیاست‌های بایدن نیز تا حدی موجب تضعیف وی در عرصه سیاست داخلی (و البته سیاست خارجی) آمریکا شده است که نتیجه نهایی آن، کاهش میزان محبوبیتِ مردمی وی بوده است.

*پایگاه خبری “گاردین” در مطلبی، وضعیت بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا را از حیث محبوبیت مردمی بسیار دشوار و ناامید کننده ارزیابی کرده و ناکامی‌های بایدن در زمینه‌های اقتصاد آمریکا، مهار پاندمی کرونا در این کشور و شکست‌های متعدد سیاست خارجی وی را اصلی‌ترین دلایلی دانسته که عملا او را به یکی از غیرمحبوب‌ترین روسای جمهور تاریخ این کشور تبدل کرده اند.

در این راستا اخیرا “موسسه گالوپ” در جدیدترین نظرسنجی خود در ماه ژانویه سال ۲۰۲۲، از کاهش قابل توجه میزان محببویت مردمی بایدن به رقم ۴۰ درصد خبر داده است. نهاد موسوم به Real Clear Politics نیز در جدیدترین نظرسنجی خود، ضمن تایید روند نزولی محبوبیت مردمی بایدن، به این نکته اشاره کرده که اکنون تنها ۴۲.۳ درصد از رای دهندگان آمریکایی از عملکرد بایدن رضایت دارند و بیش از ۵۰ درصد از آمریکایی‌ها از وی ناامید شده اند.

وب سایت مطرحِ Five Thirty Eight نیز در جدیدترین نظرسنجی خود، میزان محبوبیت مردمی بایدن را در شیبی نزولی و در سطح ۴۴.۹ درصد ارزیابی کرده است. این در حالی است که پایگاه خبری مشهور “یو اس‌ای تودی” در جدیدترین مطلب خود با استناد به داده‌های نظرسنجی اش، میزان محبوبیت مردمی بایدن را صرفا ۳۳ درصد می‌داند و معتقد است بحران پاندمی کرونا و اقتصاد آشفته آمریکا، حقیقتا بایدن را وارد دوره‌ای از بحران کرده اند.

*جدیدترین نظرسنجی موسسه “گالوپ” در ماه ژانویه ۲۰۲۲ که حاکی از کاهش محبوبیت مردمی بایدن از رقم ۵۷ درصد در ابتدای شروع به کار وی در اوایل سال ۲۰۲۱ به ۴۰ درصد در ژانویه ۲۰۲۲ (یک سال بعد) است.

*نظرسنجی موسسه Real Clear Politics در مورد میزان محبوبیت مردمی بایدن که حکایت از اوج گیری روند عدم رضایت مردم آمریکا از رئیس جمهور کشورشان دارد.

*نظرسنجی موسسه معتبرِ Five Thirty Eight که از غلبه آمار‌های مرتبط با نارضایت مردمی از عملکرد بایدن در مقایسه با آمار‌های رضایت از وی خبر می‌دهد.

مجموع این آمار‌ها وقتی با توجه به تنش‌های سیاسی و اجتماعی جاری در جامعه آمریکا مورد ارزیابی قرار گیرند، عملا نشان می‌دهند که بایدن در موقعیتی ویژه قرار دارد که حتی کوچترین تحرک و اقدام وی هم می‌تواند تبعات گسترده‌ای را با خود به همراه داشته باشد. این در حالی است که اساسا برای بیرون آمدن از یک شرایط بحرانی، رهبران سیاسی نیاز به داشتنِ پشتوانه‌های قوی و محکم حمایت سیاسی و مردمی دارند. پشتوانه‌هایی که به آن‌ها کمک می‌کنند تا در شرایط بحرانی، تصمیم گیری کنند و به نوعی راهی را جهت خروج از بحران شناسایی کرده و به اوضاع سر و سامان دهند.

این در حالی است که آمریکای کنونی به هیچ عنوان در چنین شرایطی قرار ندارد و حتی برخی جریان‌های سیاسی واجتماعی در جامعه آمریکا، با علمِ به وضعیت نه چندان مساعد این کشور، عملا در حال انداخن پوست موز زیر پای رئیس جمهور این کشور در مسائل مختلف هستند (هدف اصلی آن‌ها در این زمینه نیز تضعیف موقعیت دموکرات‌ها در انتخابات میاندوره‌ای آمریکا در سال ۲۰۲۲ و انتخابات ریاست جمهوری این کشور در سال ۲۰۲۴ است).

مسئله‌ای که در عمل مردم آمریکا را در چهارچوب دموکراسیِ آمریکایی، صرفا به بازیگرانی بی اهمیت تبدیل کرده که بایستی بنشینند و تماشاگرِ نزاع‌های کنشگران و احزاب سیاسی عمده در این کشور باشند. مساله‌ای که در نهایت، هیچ دستاوردی جز تضعیف موقعیت داخلی و بین المللی آمریکا به همراه نخواهد داشت. موضوعی که البته از سوی برخی تحلیلگران سرشناس حوزه روابط بین الملل نظیر “فرانسیس فوکویاما” و یا “توماس هامر دیکسون” مورد هشدار قرار گرفته و آن‌ها قویا نسبت به پوسیده شدن از درونِ دموکراسی و آنچه قدرت آمریکایی خوانده می‌شود هشدار داده اند.