بلافاصله پس از توافق آتشبس در غزه نیروهای نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی حملات بسیار گستردهای در کرانه باختری آغاز کرده و به نظر میرسد این حملات زمینه ساز تحولاتی مهم و نقشههای اسرائیل برای آینده منطقه است.
همزمان با اعلام آتشبس در غزه در 21 ژوئن، شاهد افزایش حملات نیروهای صهیونیستی در کرانه باختری بودهایم و رئیس سرویس امنیتی شین بت اسرائیل نیز تاکید کرده که تمرکز رژیم بر گروههای فلسطینی در کرانه باختری متمرکز شدهاست. اسرائیل میگوید که قصد دارد گروههای مسلح مستقر در کرانه باختری را نابود کند و نگران تبدیل شدن این منطقه به کانون بعدی حملات علیه رژیم است.
کرانه باختری منطقهای است که شهرکسازی غیرقانونی یهودیان همچنان ادامه دارد و بسیاری از اسرائیلیها در این منطقه از توافق صورت گرفته برای آتش بس غزه ناخرسند هستند. زیرا آنها کرانه باختری را به عنوان «منطقهای از اسرائیل» و شهر فلسطینی نابلس را به عنوان مکانی که خداوند زمین را به یهودیان داده است، توصیف میکنند.
حملات اسرائیل به کرانه باختری که تحت عنوان « حملات نظامی دیوار آهنین» نامگذاری شده، صدمات بسیاری به فلسطینیان وارد کرده است. صحنههایی که از اردوگاه پناهندگان جنین شاهد هستیم، شامل خانههای ویران شده، حمله به نقاط حساس شهر، کشتار بی امان، هدف قرار دادن غیرنظامیان با هوپیماهای بدون سرنشین، بسیار آشنا هستند. در واقع در این منطقه همان اتفاقی در حال وقوع است که در غزه شاهد بودهایم.
کوچ اجباری ساکنان کرانه باختری
نیروهای اسرائیلی در این حمله که منعکس کننده تاکتیکهای مورد استفاده در غزه است، دست کم 30 فلسطینی را کشته، 50 نفر دیگر را زخمی و هزاران نفر را مورد حمله قرار دادهاند. گفته میشود که هدف رژیم کوچ اجباری جمعیت کرانه باختری و شهرکسازی در آنجاست. به خصوص که درست قبل از اجرای آتشبس غزه، اسرائیل کاتز-وزیر دفاع اسرائیل- برنامههایی را برای آزادی شهرکنشینانی که تحت بازداشت اداری هستند، اعلام کرد.
شذا عبدالصمد -تحلیلگر سیاست در اندیشکده الشبکه- به آنادولی گفت: یورش مداوم و در حال گسترش به جنین و اردوگاه آن نشان میدهد رژیم اسرائیل از همان بازی که در غزه دنبال کرده، استفاده میکند که شامل تخریب زیرساختهای حیاتی، تخریب خانهها، محرومیت از دسترسی به مراقبتهای بهداشتی، جابجایی اجباری جمعیت است.
ایهاب ماهارمه -محقق مرکز عربی برای تحقیقات و مطالعات سیاسی در دوحه قطر- نیز این نظر را تکرار و گفت: «آنچه در حال رخ دادن است به وضوح با هدف تغییر جغرافیایی و جمعیت شناسی اردوگاه جنین و اردوگاههای فلسطینی صورت میگیرد و شبیه به عواقب پس از انتفاضه دوم است که هزاران پناهنده در ان آواره شدند».
او همچنین در ادامه گفت: اقدامات رژیم صهیونیستی در اردوگاه جنین به منظور تحملناپذیر کردن زندگی برای فلسطینیها، سوق دادن آنها به ترک سرزمین خود و تکه تکه کردن تداوم سرزمینی فلسطینیها، صورت میگیرد.
وی افزود: «این راهبرد با سیاستهای حقوقی و نظامی اسرائیل که برای کنترل جمعیت فلسطین و در عین حال توسعه شهرکهای اسرائیلی طراحی شده است، تقویت میشود». او توضیح داد که اسرائیل با آغاز عملیات در مناطق مختلف در زمانهای مختلف، تضمین میکند که هیچ منطقهای نمیتواند به طور کامل بازیابی شود یا به بسیج مؤثری علیه سیاستهای استعماری اسرائیل بپردازد.
ماهارمه همچنین بر نقش حمایت سیاسی و نظامی غرب تأکید کرده و گفت: «این طرح برای تقویت کنترل اسرائیل بر کرانه باختری به عنوان بخشی از پروژه الحاق شهرک نشینان-استعماری و سنگ بنایی برای بین بردن سنگرهای مقاومت کلیدی در اردوگاه جنین است» و همچنین ابزاری است که برای «تحکیم تسلط نظامی اسرائیل بر دیگر شهرها و اردوگاههای کرانه باختری و افزایش شهرکسازی» عمل میکند و بدین وسیله اسرائیل را قادر میسازد تا اقدامات جدیدی از جمله گسترش شهرکسازی و اقدامات نظامی سختتر را انجام دهد.
توسعهطلبی صهیونیستها با روی کار آمدن ترامپ
همچنین موضوع حمله به اردوگاه جنین باعث شد تا تحلیلگرانی از جمله شذا عبدالصمد این پیش بینی را ارائه کنند که حملا توسعه طلبانه اسرائیل که همزمان با روی کار آمدن دونالد ترامپ نیز انجام گرفته، زمینه را برای الحاق کرانه باختری فراهم میکند. وی افزود: هدف این حمله احتمالا راضی کردن شهرک نشینان اسرائیلی و رهبران شهرک نشینان در ائتلاف نتانیاهو، در ازای توافق آتش بس شکننده در غزه و با حمایت مورد انتظار دولت جدید آمریکا است.
در واقع میتوان گفت تصاویر مربوط به آزادی گروگان در شهر غزه، افکار عمومی اسرائیلی را که از افسانه پیروزی کامل را در سر داشتند، شوکزده کرده و اسرائیل نیاز دارد تا این جماعت را بار دیگر به شور و شوق بکشاند و آنها را نیز راضی نگه دارد. در این رابطه نیز گلدبرگ -کارشناس اسرائیلی- در یک اظهار نظر این عمل اسرائیل را یک عمل ناامیدانه در دستگاه اسرائیل توصیف کرده. او معتقد است: با خارج شدن غزه از دست اسرائیل و حضور محدود در سوریه و لبنان، کرانه باختری تنها منطقهای است که اسرائیل میتواند عضله نظامی خود را در آن منعطف کند. دلیل اصلی این است که این دولت، که بسیار راستگرا و بسیار امنیتی است، نیاز دارد تا به حامیان خود و مردم اسرائیل نشان دهد که در حال مبارزه با تروریسم است».
تلاش برای حذف هویت فلسطینی
با توجه به اینکه بسیاری میدانند این اقدامات با حمایت بیچون و چرای ترامپ در حال انجام است و برخلاف تبلیغات ترامپ مبنی بر اینکه خواستار آتش بس در خاورمیانه است، واقعت در میدان نبرد جور دیگر است و تقریبا هیچ کس اکنون نمیتواند با این واقعیت که همه قطعات پازل برای تکرار رابطه رؤیایی بین آمریکا و اسرائیل در حال آمده شدن است، مخالفت کند.
ترامپ در دوره قبل به اسرائیل اجازه داد بلندیهای جولان اشغالی را ضمیمه کند، همچنین پیمان ابرهیم و انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس را عملی کرد و این بار نیز ترامپ برای دومین و آخرین دوره ریاست جمهوری خود فردی مانند مایک هاکبی را به عنوان سفیر در منطقه منصوب کرده که معتقد است چیزی به نام یک فلسطینی وجود ندارد.
او حتی سال گذشته در مصاحبهای حمایت خود را از ادعاهای اسرائیل در کرانه باختری نشان داد. او گفت: «وقتی مردم از اصطلاح «اشغال شده» استفاده میکنند، میگویم: «بله، اسرائیل زمین را اشغال میکند، اما این سرزمینی است که خدا 3500 سال پیش به آنها داده است. این سرزمین آنهاست».
همچنین پیت هگست-وزیر دفاع آمریکا- نیز گفت باید معبد سوم بر روی ویرانههای مسجد الاقصی ساخته شود. همچنین در تیم ترامپ استیو ویتکاف را نیز داریم که به عنوان فرستاده ویژه در خاورمیانه میخواهد «مردم غزه را به اندونزی منتقل کند». خود ترامپ نیز به وفور به صراحت گفته است که برای سرنوشت هفت میلیون فلسطینی هیچ ارزشی قائل نیست.
مرگ طرح دو دولتی با روی کار آمدن ترامپ
حتی گانتز-رئیس شورای شهرکهای منطقهای رژیم صهیونیستی- نیز با اشاره به اینکه دوره ترامپ با بایدن متفاوت است با اطمینان از پیوند بین اسرائیل و آمریکا سخن میراند. او از زبان ترامپ میگوید: «هم در اسرائیل و هم در ایالات متحده، آنها میدانند که ما باید حاکمیت را در اینجا اعمال کنیم. این یک روند است. نمیتوانم به شما بگویم که فردا خواهد بود. اما از نظر من، رؤیای راه حل دو دولتی مرده است». راه حل دو دولتی موضوعی است که توسط بایدن حمایت میشد.
در واقع ترامپ و تیم او نیز همراستا با نتانیاهو و افراط گرایان راست به دنبال پاکسازی نژادی و قومی و از بین بردن مردم فلسطین هستند و تحلیلگران نیز اذعان دارند حملات اسرائیل بدون حمایت آمریکا صورت نمیگرفت. اگر بخواهیم به طور واقع بینانه نگاه کنیم ترامپ به هیچ عرب، اعم از ثروتمند یا فقیر اهمیت چندانی نمیدهد. همدلی او با عربستان سعودی نیز تا جایی است که محمد بن سلمان –ولیعهد عربستان- مایل به باز کردن کیف پول خود باشد.
چیزی که روشن است هدف اسرائیل فشار آوردن به فلسطینیان برای ترک کرانه باختری است. همچنین هدف حملات وحشیانه اسرائیل، قبل از هر چیز، کشتن شادی و امیدی است که پس از اجرای آتش بس غزه در دل فلسطینیها پدید آمد. اسرائیل از طریق این حمله که با حمایت آمریکا صورت گرفت میخواهد فلسطینیها را از فکر مخالفت با گسترش پروژه صهیونیستی در سرزمینهایشان باز دارد. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، با چسبیدن به ائتلاف دولتی و وزیر دارایی افراطی خود، اسموتریچ ، که به آتش بس غزه اعتراض کرده بود، پاداش میدهد و به او اجازه میدهد جنگ خود را در کرانه باختری آغاز کند. در واقع او میخواهد با جنگی روانی مقاومت مردم را بشکند غافل از اینکه در کرانه باختری نیز همچون غزه شکست خواهد خورد.