اقتصاد ایران FATF نمی‌خواهد

در شرایطی که مسیر جهانی اقتصاد به سرعت درحال تغییر است، هنوز برخی FATF را کلید برون‌رفت از مشکلات می‌دانند؛

در حالی که اقتصاد ایران با چالش‌های فراوانی دست‌وپنجه نرم می‌کند، برخی اصرار دارند پذیرش FATF و مذاکره با غرب راه‌حل مشکلات است. با این حال، تجربه‌های اخیر نشان داده‌اند که با برنامه‌ریزی دقیق، استفاده از ابزارهای نوین و اصلاح ساختارهای مدیریتی، می‌توان بدون نیاز به این ابزارهای منسوخ از موانع عبور کرد. در این گزارش، به بررسی ظرفیت‌های داخلی و جایگزین‌های مؤثر برای تقویت اقتصاد کشور پرداخته می‌شود.

سال‌هاست که بحث‌های سیاسی و اقتصادی بر سر چگونگی عبور از چالش‌های اقتصادی کشور در جریان است. پذیرش FATF و مذاکره با غرب به‌عنوان دو محور اصلی این بحث‌ها، موافقان و مخالفان خود را دارد. اما در مقابل، شواهد نشان می‌دهد که با بهره‌گیری از برنامه‌ریزی مدون و استفاده از ابزارهای مالی نوین، بسیاری از مشکلات می‌توانند به شیوه‌ای بومی و بدون وابستگی به غرب حل شوند.

پذیرش FATF؛ چه کسانی اصرار دارند و چرا؟

برخی افراد و جریان‌های سیاسی همچنان بر این باورند که مشکلات کشور تنها از طریق پذیرش FATF و مذاکره با کشورهای غربی حل می‌شود. این گروه معتقدند پیوستن به FATF می‌تواند راه را برای سرمایه‌گذاری خارجی و تعامل اقتصادی باز کند. با این حال، تجربه‌های پیشین مانند برجام، که بسیاری از امیدها به آن بسته شده بود، نشان دادند که چنین ابزارهایی غالباً دستاورد ملموسی برای کشور به همراه نداشته‌اند.

تجربه دولت سیزدهم؛ حل مشکلات بدون FATF

دولت سیزدهم موفق شد بدون نیاز به FATF، دستاوردهایی را رقم بزند که در گذشته غیرممکن به نظر می‌رسید. از جمله این دستاوردها می‌توان به واردات واکسن کرونا، فروش نفت و دریافت درآمدهای حاصل از آن اشاره کرد. این در حالی است که دولت پیشین حتی مسائل ساده‌ای مانند تأمین آب آشامیدنی یا واردات واکسن را به FATF و برجام گره زده بود.

تحول در نظام مالی جهان و کاهش تأثیر FATF

یکی از مهم‌ترین دلایلی که پذیرش FATF را بی‌اثر می‌کند، تغییرات بنیادین در نظامات مالی جهان است. ظهور ابزارهایی مانند رمزارزها و شبکه‌های پرداخت غیرمتمرکز، تأثیر تحریم‌ها و سازوکارهایی مانند FATF را به‌شدت کاهش داده است. امروز کشورها می‌توانند بدون وابستگی به دلار یا سیستم‌های مالی غربی، به تجارت و مبادلات اقتصادی خود ادامه دهند.

حتی آمریکا هم، که خود طراح بسیاری از این ابزارها بوده است، در تلاش است با استفاده از رمزارز ملی، سلطه دلار را حفظ کند. با این حال، افزایش استفاده از رمزارزها در کشورهایی مانند چین و روسیه، نشانه‌ای از کاهش تدریجی تأثیر دلار و نظامات پیرامونی آن است.

نقش برنامه‌ریزی و مدیریت داخلی

اقتصاد ایران نیازمند اصلاحات ساختاری، برنامه‌ریزی دقیق و مدیریت کارآمد است. بسیاری از مشکلات موجود ناشی از ضعف مدیریتی، نبود جوان‌گرایی و ناآشنایی مدیران با ابزارهای نوین مالی است.

برای نمونه، یکی از مشکلات اصلی کشور، دخالت بیش‌ازحد دولت در صنایع مختلف است. دولت همچنان از خصوصی‌سازی برخی بخش‌های اقتصادی مانند خودروسازی امتناع می‌کند و این موضوع به کاهش کیفیت تولیدات صنعتی و افزایش قیمت‌ها منجر شده است. در مقابل، در حوزه‌هایی که دولت باید به‌طور مستقیم نقش‌آفرینی کند، مانند کنترل قیمت کالاهای اساسی و مدیریت معیشت مردم، ضعف‌های جدی مشاهده می‌شود.

مدیریت‌های فرسوده و لزوم جوان‌گرایی

یکی دیگر از عوامل اصلی ناکارآمدی در اقتصاد کشور، حضور مدیران فرسوده و ناآشنا با شرایط اقتصادی مدرن است. این مدیران که اغلب به روش‌های قدیمی پایبند هستند، نمی‌توانند خود را با تغییرات سریع جهانی تطبیق دهند. در چنین شرایطی، جوان‌گرایی و استفاده از نیروهای متخصص و آشنا به ابزارهای جدید مالی می‌تواند تحول بزرگی در اقتصاد کشور ایجاد کند.

چرا FATF دیگر کارآمد نیست؟

تحریم‌ها و ابزارهایی نظیر FATF اگر در گذشته تأثیرگذار بودند، امروزه دیگر چنین نقشی ندارند. بسیاری از کشورها با ایجاد سازوکارهای مالی جدید و بهره‌گیری از فناوری‌های مدرن، توانسته‌اند تأثیر تحریم‌ها را به حداقل برسانند. در این میان، اصرار بر پذیرش FATF نه‌تنها به حل مشکلات کمکی نمی‌کند، بلکه می‌تواند به‌عنوان ابزاری برای محدود کردن اقتصاد کشور عمل کند.

پیشنهادها برای عبور از مشکلات اقتصادی

1. توسعه ابزارهای مالی نوین: استفاده از رمزارزها و شبکه‌های پرداخت غیرمتمرکز می‌تواند تأثیر تحریم‌ها را کاهش دهد و اقتصاد کشور را تقویت کند.

2. جوان‌گرایی در مدیریت: حضور مدیران جوان و آشنا به فناوری‌های روز، می‌تواند مسیر تحول اقتصادی کشور را هموار کند.

3. تقویت بخش خصوصی: کاهش دخالت دولت در صنایع مختلف و واگذاری آن‌ها به بخش خصوصی، کیفیت تولید و رقابت‌پذیری را افزایش خواهد داد.

4. افزایش تعاملات با کشورهای غیرغربی: همکاری با کشورهایی که از نظام دلارزدایی حمایت می‌کنند، می‌تواند فرصت‌های جدیدی برای تجارت بین‌المللی ایجاد کند.

5. آموزش و آگاهی‌بخشی: ارتقای دانش اقتصادی و آشنایی با فناوری‌های جدید، از مدیران تا بدنه اجرایی کشور، گامی اساسی در جهت تقویت اقتصاد است.

نتیجه‌گیری

در نهایت، آنچه برای اقتصاد ایران اهمیت دارد، نه پذیرش FATF و مذاکره با غرب، بلکه برنامه‌ریزی دقیق، اصلاح ساختارهای مدیریتی و استفاده از ظرفیت‌های داخلی و ابزارهای نوین است. تجربه دولت سیزدهم نشان داده است که می‌توان بدون وابستگی به نظام‌های مالی غربی، مسیر پیشرفت را طی کرد. اکنون زمان آن رسیده است که به جای اتکا به روش‌های قدیمی، نگاهی نوین به چالش‌ها و فرصت‌های اقتصادی کشور داشته باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید