رژیم صهیونیستی با سوء استفاده از خلاء قدرت در سوریه در حال نابود کردن زیرساخت‌ها و مراکز مهم است. در نخستین روز از تصرف سوریه، رژیم صهیونیستی پروژه توسعه‌طلبانه خود را در این کشور آغاز کرد و با زیر پا گذاشتن توافق سال ۱۹۷۴ با سوریه، وارد جنوب این کشور شد و مناطق جدیدی از آن را اشغال کرد.
پس از این که هفتم آذرماه، رژیم صهیونیستی آتش‌بسی که با وساطت برخی کشور‌ها مانند آمریکا و فرانسه برقرار شده بود را از سر استیصال پذیرفت، بلافاصله نتانیاهو در اظهاراتی عجیب مدعی شد که «بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه با آتش بازی می‌کند و حملات در لبنان متوقف، اما در شمال سوریه شروع شده است.» همانطور که ماهیت این رژیم نشان می‌داد، در عمل به آتش‌بس پایبند نبوده و تاکنون بیش از ۵۰ بار آن را نقض کرده است، اما همزمان با این اظهارات، گروه تروریستی موسوم به تحریرالشام با نقض توافق آتش‌بس در روند آستانه و با چراغ سبز رژیم صهیونیستی از پناهگاه خود بیرون آمد. این گروه تروریستی بعد از تحت کنترل درآوردن بعضی از استان‌های سوریه، روز گذشته شهر دمشق را به تصرف خود درآورد. عوامل متعددی واقعیت میدانی سوریه را تغییر داده است که از آن جمله می‌توان نقش رسانه در خلق و هدایت بحران، نقش بازیگران خارجی در ایجاد و حمایت از بحران و سوء استفاده از خلأ قدرت را در آن دخیل دانست.
نقش رسانه در بحران سوریه
تمرکز اتاق عملیات تروریست‌های تکفیری و متحدان خارجی آن‌ها به انعکاس رسانه‌ای اقداماتشان یکی از نکات مهمی است که در تحولات میدانی سوریه باید مورد توجه قرار گیرد. تنها اندکی پس از آغاز فتنه جدید تروریست ها، ابومحمد الجولانی رهبر گروه تروریستی تحریرالشام در کسوتی جدید رونمایی و تصویر او با شمایل و پوششی متفاوت منتشر شد. پس از آن، جولانی در حالی با شبکه تلویزیونی سی ان ان در کمال آزادی مصاحبه کرد که وی از متهمان اصلی پروندۀ یازده سپتامبر بود و پلیس اف بی آی برای یافتن او ۱۰میلیون دلار جایزه تعیین کرده بود. در ادامه، معاون جولانی نیز با نشریه تایمز اسرائیل مصاحبه کرد. از طرف دیگر، خبرنگاران ترکیه‌ای از اشغال مناطقی فیلم و خبر تهیه کردند که هنوز تروریست‌ها به آن‌ها نزدیک هم نشده بودند. نیرو‌های تروریستی از همان آغاز حملات، از پلتفرم‌های مجازی، هوش مصنوعی و از طریق ساخت کلیپ‌های پیشرفته؛ تصویری از حمایت‌های مردمی و پیشرفت در خاک سوریه را به رسانه‌های حامی خود ارسال می‌کردند که نشان می‌داد حامیان گروه‌های تروریستی به نقش رسانه توجه خاصی داشته اند.
نقش بازیگران خارجی در سوریه
این تحلیل که علل و ریشۀ اتفاقات سوریه در نارضایتی مردم و ضعف ارتش سوریه منحصر شود، تحلیل ضعیفی است چرا که نقش اصلی را در این زمینه بازیگران خارجی با نیابت آمریکا بر عهده دارند. باوجود این آمریکا طبق روال همیشه موضع «به ما ارتباطی ندارد» را اتخاذ کرده است، چرا که آمریکایی‌ها همواره در پاسخ به اقدامات تجاوزکارانه خود در جهان همین سیاست را در پیش گرفته اند. در این صورت باید پرسید تروریست‌های حاضر در سوریه از کجا تسلیح می‌شوند؟ انواع تسلیحات، سوخت، ترابری، غذا و هر آنچه که تروریست‌ها برای تصرف سوریه نیاز داشتند، از کجا تأمین شد؟
غیر از مثلث عبری، عربی، آمریکایی و نقش مهم ناتو، یکی از فعال‌ترین بازیگران در صحنه سوریه، ترکیه و اوکراین هستند. همان طور که نشریه اوکراینی “کیِف پست” در گزارشی مبسوط و معنادار، از نقش اوکراین در ارائه آموزش به تروریست‌های تکفیری توسط افسران اوکراینی در سوریه پرده برداشت و ترکیه نیزبا ایفای نقش جلوگیری از حملات ارتش سوریه و با پیش بردن اهداف رژیم صهیونیستی و آمریکا در سوریه، توانست بازیگری موثری در این میان داشته باشد. تروریست‌ها و متحدان خارجی آن‌ها سعی کردند با طرح روایت‌های دروغین، در میان مردم سوریه و نیرو‌های مسلح و دستگاه‌های امنیتی این کشور اختلاف بیندازند و موجب تضعیف روحیه آن‌ها شوند.
سوء استفاده از خلأ قدرت
رژیم صهیونیستی با سوء استفاده از خلاء قدرت در سوریه در حال نابود کردن زیرساخت‌ها و مراکز مهم است. در نخستین روز از تصرف سوریه، رژیم صهیونیستی پروژه توسعه‌طلبانه خود را در این کشور آغاز کرد و با زیر پا گذاشتن توافق سال ۱۹۷۴ با سوریه، وارد جنوب این کشور شد و مناطق جدیدی از آن را اشغال کرد. رژیم صهیونیستی تنها به اشغال سرزمینی سوریه بسنده نکرده و همزمان با عملیات زمینی در قنیطره، جنگنده‌های صهیونیستی، مقر‌های نظامی سوریه را منهدم کرده و حملات سنگینی به سامانه‌های پدافند هوایی، انبار‌های موشک، کارخانه‌های توسعه و تولید و همین طور مراکز علمی و تحقیقاتی در منطقه را آغاز کرده است. در حالی که تروریست ها، نیرو‌های نیابتی رژیم صهیونیستی هستند، رسانه‌های اسرائیلی مدعی اند که این تجاوزگری، از روی احتیاط و پیشگیری به منظور جلوگیری از تلاش احتمالی شورشیان مسلح سوری برای حمله به رژیم صهیونیستی صورت می‌گیرد.
پیامدهای این تجاوزگری
سوریه پس از اسد وارد مرحلۀ سخت سهم‌خواهی و تقسیم غنائم شده است. با آغاز حملات در سوریه، نام برخی از گروه‌های تروریستی و معارض، بار دیگر در صحنه این کشور مطرح شده است. غیرازتحریرالشام که بعد از تغییر نام وجدایی از القاعده تلاش کرد ائتلافی از دیگر گروه‌های مسلح شورشی تشکیل دهد و جبهه‌ای واحد علیه دولت سوریه تأسیس کند، جنبش موسوم به احرارالشام، جبهه ملی برای آزادی که ائتلافی متشکل از معارضان سوری ارتش آزاد سوریه و شامل گروه‌های تشکیل دهنده جبهه ملی برای آزادی همچون لشکر شام، ارتش آزاد ادلب، لشکر یکم ساحل، ارتش دوم، لشکر دوم ساحل، ارتش نخبگان، لشکر یکم پیاده نظام، ارتش النصر، لشکر شهدای اسلام – داریا، گردان الحریه و لشکر ۲۳ می‌شوند و همین طور گروه مسلح ارتش ملی سوریه یا همان (الجیش الوطنی السوری) که مورد حمایت ترکیه است و گروه‌های دیگر، همگی سهمی از قدرت را خواهان هستند و احتمال این که سهم خواهی به سمت درگیری‌های خونین پیش برود، کم نیست.
تغییر معادلات حامیان تحریرالشام
حامیان تحریرالشام، امروز در بحران‌های داخلی و خارجی خود بیش از پیش، درگیر هستند. آمریکا پس از طوفان الاقصی، تاوان سختی برای حمایت و همسویی با رژیم صهیونیستی می‌پردازد. رویکرد حمایتی جو بایدن از سیاست‌های جنگ طلبانه نتانیاهو، وجهه بین المللی آمریکا و شخص بایدن را تخریب کرده و منجر به گسترش بحران‌های عمیق در سیاست داخلی آمریکا شده است. سی ان ان در این باره می‌نویسد: «حملات ارتش اسرائیل به غزه که با ادعای پاسخ به حملات این گروه مقاومت در ۷ اکتبر (۱۵ مهر ۱۴۰۲) انجام شد، شکاف‌ها را در جامعه و سیاست داخلی آمریکا آشکارتر و گسترده‌تر کرده است. واشنگتن طی چندین دولت در کاخ سفید در میانجیگری (به اصطلاح) صلح خاورمیانه مشارکت داشته است. اما مناقشه اسرائیل و فلسطین هرگز به یک موضوع سیاسی داخلی برای این کشور تبدیل نشده بود. موضوعی که به نظر می‌رسد پس از عملیات طوفان الاقصی بسیار جدی شده است.»
فرانسه، دیگر حامی تروریست ها، درحال گذران بحران سیاسی مستمری است که از زمان انحلال پارلمان این کشور توسط امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه و برگزاری انتخابات زودهنگام، همزمان با رای عدم اعتماد مجلس ملی به دولت تشکیل یافته، آغاز شده است. اما اوضاع انگلیس بهتر از آمریکا و فرانسه نیست. دولتِ نخست‌وزیر انگلیس از حزب کارگر، «کر استارمر»، این روز‌ها در سایه افزایش مالیات‌ها و کاهش کمک هزینه‌های عمومی، با افت شدید محبوبیت مواجه است و حالا نیز با درخواست صد‌ها هزار نفر از معترضانی که خواهان برگزاری انتخابات زودهنگام هستند، روبه‌روست. ترکیه نیز با تورم اقتصادی، شرایط سختی را بر مردم کشورش تحمیل کرده. این وضعیت در شرایطی روی داده که ارزش هر ۱ دلار آمریکا به مرز بی‌سابقه ۳۵ لیره در این کشور رسیده است. همه اینها در حالی است که دولت اردوغان پس از کسب پیروزی در انتخابات سال ۲۰۲۳ میلادی، وعده داده بود که ارزش دلار را از ۲۰ لیره پایین‌تر بیاورد. همین طور، افزایش نرخ دلار و ارتباط اقتصاد ترکیه با بازار‌های آمریکا و اروپا، باعث شده که قیمت طلا به شکل مهارناپذیری دچار نوسان شود. در ۹ ماه نخست سال ۲۰۲۴ میلادی همچنین تعداد شرکت‌های تعطیل شده ۲۳ درصد افزایش یافته است. روزانه به طور متوسط ۲۱ هزار پرونده جدید به ادارات اجرای احکام و مصادره اموال ارائه می‌شود و تعداد کل پرونده‌های ورشکستگی به ۲۳ میلیون مورد رسیده است. به همین دلیل، اتحادیه طلا و جواهرفروشان تصمیم گرفته به مدت ۱۵ روز، کل بازار طلای ترکیه را تعطیل کند و بازگشایی بازار به روز‌های پس از انتخابات آمریکا موکول شود.
بدتر از همه، اوضاع رژیم صهیونیستی است که مدت‌هاست برای بقا دست و پا می‌زند. رژیمی که نتوانسته شهرک‌های خود را ایمن کند و در لبنان و غزه به اهداف خود نرسیده، در سوریه چه می‌کند؟ ناتوانی رژیم جعلی برای مقابله با مقاومت، آوار سنگین بحران اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، نظامی، بحران در ارتش و بدنۀ نظامی رژیم و نفرت افکار عمومی نسبت به صهیونیست‌ها تنها بخشی از باتلاقی است که رژیم در آن دست و پا می‌زند.
