فارن پالیسی: سوریه؛ نخستین دردسر دولت دوم دونالد ترامپ خواهد بود

معضل به خوبی می تواند به عنوان اولین چالش سیاست خارجی در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ باشد، زیرا رئیس جمهور بین جناح انزواطلب حزبش و صداهای جنگ طلب تر که مخالفت با ایران را به شعار اصلی خود تبدیل کرده اند گرفتار شده است.

 

پس از نزدیک به پنج سال که جنگ داخلی سوریه به‌عنوان یک درگیری منجمد شناخته می‌شد، آخر هفته گذشته یک فصل جدید و بی‌سابقه در این جنگ ۱۳ ساله رقم خورد. روز چهارشنبه، شورشیان در شمال سوریه یک حمله سریع زمینی علیه نیروهای دولتی آغاز کردند و توانستند در عرض ۷۲ ساعت کلان‌شهر بزرگ حلب را تصرف کنند.یک روز بعد، شورشیان، تل رفعت، آخرین پایگاه مهم نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) با اکثریت کرد و تحت حمایت آمریکا را در شمال غرب سوریه تصرف کردند.

 

فارن پالیسی در گزارشی با این مقدمه می نویسد: اهمیت و سرعت پیروزی شورشیان در حلب را نمی‌توان نادیده گرفت. از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶، هزاران سرباز از طرفین در این شهر در نبردهای خانه به خانه و شدید کشته شدند. این درگیری‌ها تنها برای تصرف خیابان‌هایی کوچک و پیشروی چند متری خطوط مقدم بود. اما شورشیان در دسامبر ۲۰۱۶ پس از مداخله روسیه به سود رژیم بشار اسد از حلب بیرون رانده شدند. این شکست سنگین، مقدمه‌ای بر مجموعه‌ای از شکست‌های تحقیرآمیز برای مخالفان سوریه در طول هشت سال بعد بود.

 

این که کل شهر حلب در هفته گذشته به‌سرعت سقوط کرد، نشان‌دهنده تغییرات گسترده در توازن قدرت جهانی و اولویت‌های بازیگران کلیدی منطقه‌ای به‌ویژه روسیه و ایران است. برخلاف سال ۲۰۱۶، در زمان پیشروی اولیه شورشیان در هفته گذشته، نیروهای نظامی روسیه، به‌ویژه نیروی هوایی قدرتمند آن، تقریباً هیچ مداخله‌ای برای حفاظت از نیروهای دولتی انجام ندادند و به شورشیان اجازه دادند تا از استحکامات خود در استان ادلب ۲۰ مایل بدون مقاومت به‌سمت حلب پیشروی کنند.

 

روسیه تنها پس از تصرف حلب حملات هوایی خود را آغاز کرد تا پیشروی شورشیان را که به سمت جنوب و عمق قلمروهای دولتی در حال گسترش بود و به ورودی‌های شهر حما در مرکز کشور نزدیک می‌شد، متوقف کند.

 

به‌نظر بسیاری، عدم اقدام سریع روسیه در سه روز اول این کارزار قابل توجیه نیست، به‌ویژه با توجه به اینکه نیروی هوایی روسیه طی یک سال گذشته مکرراً علیه یک شورش سطح پایین گروه داعش در صحرای مرکزی سوریه، منطقه‌ای کم‌اهمیت‌تر و دور از پایگاه بزرگ حمیمیم روسیه در سواحل سوریه، وارد عمل شده است.

 

برخلاف آن، حلب و ادلب در مجاورت حمیمیم، یکی از بزرگترین پایگاه‌های نظامی روسیه در خارج از اتحاد جماهیر شوروی سابق، قرار دارند. این پایگاه از سال ۲۰۱۸ برای انتقال تسلیحات و هزاران مزدور و سرباز روس به مناطق جنگی در آفریقا مورد استفاده قرار گرفته است. اکنون، پیشروی سریع شورشیان در هفته گذشته، این پایگاه و دیگر دارایی‌های کلیدی روسیه در این منطقه را بیشتر تهدید خواهد کرد.

 

اینکه روسیه فوراً مداخله نکرد، باعث شد بسیاری محاسبات کرملین را زیر سؤال ببرند، از جمله اینکه آیا روسیه به‌عمد از نیروی خود استفاده نکرده تا اسد را مجبور به پیگیری اهداف سیاسی خاصی، به‌ویژه نزدیکی با ترکیه، کند. ترکیه آخرین حامی نیروهای شورشی سوریه است.

 

از سال ۲۰۲۲، روسیه میانجی‌گری مذاکرات بین اسد و رئیس‌جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، را برعهده داشته است. اردوغان به‌دنبال رسیدن به یک راه‌حل سیاسی است که بازگشت ۴.۷ میلیون پناهجوی سوری در ترکیه به خانه‌هایشان را ممکن کند و حمایت اسد را برای مقابله با نیروهای دموکراتیک سوریه تحت حمایت آمریکا جلب کند

 

برای روسیه، یک راه‌حل سیاسی بین‌المللی پذیرفته‌شده می‌تواند به رفع تحریم‌های سوریه کمک کند و امکان سرمایه‌گذاری بیشتر در بازسازی این کشور را فراهم آورد. بازسازی سوریه طبق برآوردها صدها میلیارد دلار هزینه خواهد داشت و شرکت‌های روسی می‌توانند از این تلاش‌ها بهره‌مند شوند.

 

اما علی‌رغم این تلاش‌ها، اسد و اردوغان هنوز دیداری نداشته‌اند یا مذاکراتی مؤثر آغاز نکرده‌اند، ظاهراً به‌دلیل اختلافات ادامه‌دار درباره وضعیت ده‌ها هزار نیروی نظامی ترکیه که همچنان در سوریه حضور دارند.

 

نافرمانی اسد از ورود جدی به مذاکرات باعث شده بسیاری گمان کنند که روسیه و ترکیه از پیش از حمله شورشیان به حلب اطلاع داشته‌اند و اجازه داده‌اند این اتفاق رخ دهد تا اسد را به میز مذاکرات بیاورند. طبق گزارش‌های رسانه‌ای منطقه‌ای، اندکی پیش از حمله شورشیان، اسد به مسکو سفر کرده بود تا درباره از سرگیری مذاکرات با ترکیه گفتگو کند.

 

به‌هرحال، عوامل دیگری نیز در پیروزی شورشیان دخیل بودند، از جمله خلأ ناشی از خروج برخی از حامیان دولت اسد، به‌ویژه ایران و حزب‌الله لبنان. نیروی انسانی حزب‌الله و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در ماه‌های اخیر به‌شدت کاهش یافته است، چراکه این نیروها به‌دنبال جنگ اسرائیل با حزب‌الله در لبنان مجدداً مستقر شده‌اند.

 

شورشیان با استفاده از این خلأ و نبود نیروهای کلیدی ایران و حزب‌الله، حملات خود را گسترش دادند و مناطق وسیعی را بازپس گرفتند. در همین حال، تنش‌ها میان ترکیه، آمریکا و بازیگران دیگر در سوریه همچنان ادامه دارد، درحالی‌که احتمال درگیری‌های بیشتر در آینده باقی است

 

مشاوران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران حداقل از فوریه 2012 کمپین هایی را علیه شورشیان سوری رهبری کرده اند. برای 11 سال بعد، این نیروها به عنوان نیروهای شوک در خدمت دولت بشار اسد بودند و مواضع رهبری را در خطوط مقدم در سراسر کشور گرفتند.

 

نویسنده این مطلب در ادامه ادعا می کند که اخیراً، نیروهای حزب الله و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از 7 اکتبر 2023، زمانی که اسرائیل حملات هوایی علیه رهبران هر دو گروه را همزمان با جنگ خود علیه حماس در نوار غزه افزایش داد، شروع به عقب نشینی از سوریه کردند و یا می توان گفت که حضور نظامی خود در این کشور را محدود ساختند.

 

پس از آغاز حمله اسرائیل به لبنان در ماه سپتامبر، هزاران شبه‌نظامی تحت حمایت حزب‌الله و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران دوباره در لبنان مستقر شدند و از خطوط مقدم اصلی در سوریه دور شدند و در عوض مسیرهای قاچاق اسلحه در امتداد مرز سوریه و لبنان را تقویت کردند.

 

علاوه بر از دست دادن نیروی انسانی مورد حمایت ایران، در ماه مه 2024، نیروهای لشکر 25 نخبه رژیم اسد نیز مجبور شدند به دور از خط مقدم شورشیان، این بار به سمت صحرای مرکزی سوریه مستقر شوند تا شورش داعش را که امسال در این منطقه ظهور کرده ، سرکوب کنند.

 

بدون حمایت این نیروهای کلیدی، یگان‌های ارتش سوریه که همچنان در خط مقدم باقی مانده‌اند، تا حد زیادی خود را در برابر پیشروی‌های شورشیان هفته گذشته بی‌دفاع می‌بینند که عمدتاً توسط هیات تحریر الشام (HTS)، یک شاخه سابق القاعده که کنترل استان ادلب و کنترل آن را در دست دارد، صورت گرفته است.

 

پس از تصرف حلب، هیات تحریر الشام و متحدانش به فشارهای خود به سمت جنوب، شرق و شمال ادامه دادند و تقریباً تمام مناطق از دست رفته از سال 2018 را پس گرفتند و ادعای مالکیت مناطق جدیدی از جمله شهرهای شیعه نشین نبل و زهرا را داشتند. این مناطق مدت‌ها به عنوان قوی‌ترین پایگاه احساسات طرفدار رژیم در روستاهای نزدیک حلب شناخته می شد.

 

در 30 نوامبر، ارتش ملی سوریه (SNA)، یکی دیگر از ائتلاف شورشیان مستقر در حومه شمال حلب، کمپین خود را برای تصرف پایگاه نیروهای دموکراتیک سوریه در تل رفعت آغاز کرد و در طول نبرد با هیات تحریر الشام متحد شد تا یک شورش پیوسته ایجاد کند.

 

از 2 دسامبر، شورشیان به سمت جنوب پیشروی کردند تا به ورودی حماه برسند و درگیری ها در اطراف کوه زین العابدین در حومه شمالی شهر ادامه دارد. در سراسر کشور، هواداران شورشیان در شهرهای اطراف شهر بزرگ حمص و بخش‌های روستایی جنوب سوریه نیز حملات پراکنده‌ای را علیه نیروهای رژیم انجام داده‌اند.

 

حمله برق آسای شورشیان سوری در سراسر حلب، دردسر قابل توجهی برای دولت ترامپ در آینده ایجاد خواهد کرد، به ویژه با توجه به حمایت ایالات متحده از نیروهای دموکراتیک سوریه، که نیروهای آن روز یکشنبه پس از اشغال شهر و شهرهای اطراف آن از سال 2016 شکست خوردند و از تل رفعت اخراج شدند.

 

با این حال، تصرف تل رفعت تنها آغازی برای جاه طلبی های بزرگتر ترکیه در سوریه است، که شامل بیرون راندن نیروهای دموکراتیک سوریه از تمام مناطقی است که این گروه کنترل می کند.

 

در سال 2018، در اولین دوره ریاست جمهوری خود، ترامپ از تمایل خود برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه خبر داد و این کار را بعداً در سال 2019 پس از حمله مشترک ترکیه و ارتش ملی سوریه به نیروهای دموکراتیک سوریه انجام داد که دومی را مجبور کرد از کنترل شهرهای کلیدی در امتداد مرز سوریه و ترکیه چشم پوشی کند. . اکنون، به دنبال دستاوردهای اخیر هیات تحریر الشام و شبه نظامیان شورشی ارتش ملی سوریه ، نیروهای دموکراتیک سوریه و ایالات متحده تحت فشار بیشتری از سوی آنکارا برای خروج از سوریه قرار خواهند گرفت.

 

چنین عقب نشینی احتمالاً باعث احیای مجدد داعش می شود، که چارلز لیستر، کارشناس سوریه گزارش می دهد که میزان حملات آن در سراسر کشور از سال 2023 سه برابر شده است. احیای مجدد این گروه عمدتاً به دلیل خلاء ایجاد شده توسط عقب نشینی نیروهای تحت حمایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و نیروهای روسی امکان پذیر شد.

 

نیروهای دموکراتیک سوریه تحت حمایت ایالات متحده برای متوقف کردن جریان حملات دولت اسلامی بسیار مهم بوده است. اگر این گروه مجبور به مقابله با نیروی شورشی با حمایت نیروی هوایی ترکیه شود، چنین روندی ممکن است بدتر شود.

 

گفته می شود، اگر ترکیه، HTS یا ارتش ملی سوریه حملات جدیدی را علیه سایر مناطق تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه به ویژه در اطراف شهر منبج – انجام دهند، نیروهای آمریکایی یا مجبور خواهند شد با نیروهای شورشی بسیار قوی تر و قدرتمندتر با حمایت نیروی هوایی ترکیه مقابله یا عقب نشینی کنند.

 

ترامپ در واشنگتن تحت فشار قابل توجهی قرار خواهد گرفت تا از گزینه دوم اجتناب کند، که از هر سه بازیگر دعوت می کند تا حملات جدیدی را به قلمرو نیروهای دموکراتیک سوریه انجام دهند، مشابه کمپین ترکیه و ارتش ملی سوریه در سال 2019 و تصرف حلب توسط هیات تحریر الشام در آخر هفته.

 

قلمرو نیروهای دموکراتیک سوریه که تا عمق صحرای شرق سوریه امتداد دارد، همچنین در مجاورت مناطقی است که تعداد قابل توجهی از نیروهای ایرانی را در خود جای داده است که می توانند از عقب نشینی ایالات متحده برای تصرف قلمرو جدیدی برای خود سوء استفاده کنند.

 

این معضل به خوبی می تواند به عنوان اولین چالش سیاست خارجی در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ باشد، زیرا رئیس جمهور بین جناح انزواطلب حزبش و صداهای جنگ طلب تر که مخالفت با ایران را به شعار اصلی خود تبدیل کرده اند گرفتار شده است.

دیدگاهتان را بنویسید