راه حل سعودی برای ایران و منطقه؟

1. تصورات اولیه اسرائیل و استراتژی در قبال کشورهای خلیج‌فارس: در دهه گذشته، به‌ویژه پس از توافق‌های ابراهیم در سال ۲۰۲۰، اسرائیل باور داشت که توان نظامی، اطلاعاتی و فناوری‌اش می‌تواند برایش متحدانی در کشورهای خلیج‌فارس فراهم کند.

2. اسرائیل امیدوار بود که توان نظامی‌اش به کشورهای عربی به‌ویژه عربستان سعودی فشار بیاورد تا روابط خود را با تل‌آویو عادی کنند.

3. اسرائیل همچنین فکر می‌کرد که در صورت وقوع جنگ با ایران، کشورهای عربی، به‌ویژه عربستان سعودی، با توجه به تهدید ایران، به سمت همکاری بیشتر با اسرائیل حرکت خواهند کرد.

4. پیش‌بینی اشتباه اسرائیل: نزدیکی عربستان و ایران: برخلاف آنچه اسرائیل پیش‌بینی کرده بود، جنگ غزه و تنش‌های منطقه‌ای باعث نزدیکی بیشتر عربستان سعودی و ایران شد.

5. عربستان سعودی به‌طور فعال از آرمان تشکیل دولت فلسطینی حمایت کرده است و با وجود فشارهای اسرائیل، همچنان به روابط خود با ایران ادامه داده و در تلاش است تا راه‌حل‌های امنیتی برای خلیج‌فارس را با ایران هماهنگ کند.

6. عربستان سعودی روابط خود را با چین تقویت کرده و از سوی دیگر، در مذاکرات با ایالات متحده و ایران برای دستیابی به تضمین‌های امنیتی در حال تلاش است.

7. عربستان سعودی می‌خواهد نقش رهبری در منطقه خلیج‌فارس را به‌ویژه در زمینه امنیت و تشکیل دولت فلسطینی به‌دست گیرد.

8. ریاض در تلاش است تا از طریق حمایت از تشکیل دولت فلسطینی، کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس (بحرین، کویت، عمان، قطر، امارات) را برای مقابله با تهدیدات ایران و اسرائیل متحد کند.

9. در کنار این، عربستان سعودی از ایالات متحده و سایر قدرت‌های جهانی انتظار دارد تا از روند راه‌حل دو دولت حمایت کنند.

10. عربستان سعودی به‌دنبال تضمین‌های امنیتی از ایران است که می‌تواند شامل پیمان عدم تجاوز باشد. این تضمین‌ها برای عربستان مهم‌تر از اطلاعات نظامی است که اسرائیل می‌تواند در برابر حملات ایران ارائه دهد.

11. عربستان سعودی در حال گسترش روابط خود با ایران است و به‌طور همزمان، تلاش دارد با اسرائیل برای تضمین امنیت منطقه‌ای وارد همکاری‌های مشترک شود، اما همچنان به شرط ایجاد دولت فلسطینی آماده به عادی‌سازی روابط است.

12. اسرائیل امیدوار بود که تشدید تنش‌ها در منطقه، به ویژه جنگ‌ها با ایران و گروه‌های متحدش، کشورهای خلیج‌فارس را تحت فشار قرار دهد تا به‌طور رسمی با اسرائیل وارد همکاری شوند. با این حال، این اقدامات باعث شد که عربستان سعودی بیشتر به دنبال تقویت روابط خود با ایران و چین باشد و همچنین حمایت خود را از فلسطینیان و تشکیل دولت فلسطینی اعلام کند.

13. مقامات اسرائیلی و آمریکایی از تمایل عربستان به ادامه روابط با ایران و تشکیل دولت فلسطینی شگفت‌زده شده‌اند.

14. سعودی از سپتامبر ۲۰۲۴، تغییر رویکردی جدی در سیاست خود اتخاذ کرده است. این کشور ابتدا در پشت‌پرده مذاکرات با اسرائیل و ایالات متحده در خصوص عادی‌سازی روابط بود، اما اکنون به‌طور علنی از تشکیل دولت فلسطینی حمایت کرده است.

15. محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، در سخنرانی خود در شورای مشورتی عربستان به‌صراحت اعلام کرد که عادی‌سازی روابط با اسرائیل تنها در صورتی امکان‌پذیر است که دولت فلسطینی تشکیل شود.

16. همچنین، فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان، در اکتبر ۲۰۲۴، این پیام را تکرار کرده و اعلام کرد که عادی‌سازی روابط با اسرائیل به شرطی خواهد بود که به آرمان فلسطین احترام گذاشته شود.

17. عربستان سعودی در حال ایجاد ائتلاف‌های جدید با کشورهای دیگر از جمله ایران و کشورهای خلیج‌فارس است که خواهان ایجاد دولت فلسطینی هستند.

18. در اکتبر ۲۰۲۴، شورای همکاری خلیج‌فارس و ایران جلسه‌ای غیررسمی برگزار کردند که نشان‌دهنده همگرایی بیشتر این کشورها در زمینه حمایت از فلسطینیان و مخالفت با حملات اسرائیل به غزه بود.

19. همچنین، عربستان سعودی نشست‌های مهمی برای حمایت از فلسطین در سطح جهانی برگزار کرده و در تلاش است تا حمایت کشورهای دیگر از راه‌حل دو دولت را جلب کند.

20. اسرائیل امیدوار است که با تشدید اقدامات نظامی، موازنه قدرت را در منطقه به نفع خود تغییر دهد، اما این اقدامات باعث شد که عربستان سعودی و کشورهای خلیج‌فارس به سمت تقویت روابط خود با ایران حرکت کنند.

21. عربستان سعودی به‌دنبال این است که نقش میانجی‌گری بین ایران و اسرائیل را ایفا کرده و با استفاده از تضمین‌های امنیتی از تهران، فشار را بر اسرائیل برای پایان دادن به تنش‌ها وارد کند.

22. ایالات متحده باید این تغییرات را به‌عنوان فرصتی برای کاهش تنش‌ها و ایجاد یک نظم بهتر منطقه‌ای مورد استقبال قرار دهد.

23. نتیجه‌گیری: عربستان سعودی در موقعیت منحصر به فردی قرار دارد که می‌تواند به توقف جنگ‌ها و بحران‌ها در خاورمیانه کمک کند.

24. اگر عربستان سعودی بتواند روابط کاری با ایران و اسرائیل برقرار کند، می‌تواند نقش مهمی در کاهش تنش‌ها و تسهیل روند صلح ایفا کند.

25. واشنگتن باید درک کند که تقویت عربستان سعودی و حمایت از سیاست‌های آن در راستای راه‌حل دو دولت برای فلسطینیان به نفع امنیت منطقه و کاهش تهدیدات ایران و اسرائیل خواهد بود.

ماریا فانتاپی و بدر السیف در نشریه فارین افرز نوشتند: در طول دهه گذشته، و به‌ویژه پس از امضای توافق‌نامه‌های ابراهیم در سال ۲۰۲۰، اسرائیل تصور می‌کرده که توان نظامی، اطلاعاتی، و فناوری اش می‌تواند برایش در میان کشور‌های خلیج‌فارس متحدانی بخرد.

در ادامه این مطلب آمده: در ماه‌های اخیر، مقامات اسرائیلی به این باور رسیده‌اند که افزایش تنش می‌تواند توازن منطقه‌ای را به نفع آنها تغییر دهد: یک جنگ گسترده‌تر بین اسرائیل و ایران و متحدان آن می‌تواند کشور‌های عرب، به‌ویژه عربستان سعودی را وادار کند تا در نهایت به‌طور کامل با اسرائیلی‌ها هم‌پیمان شوند. رهبران اسرائیل فکر می‌کردند اگر جنگ خاورمیانه را فرا بگیرد، واکنش‌های ایران و متحدانش به تحریکات اسرائیل می‌تواند آشتی شکننده بین کشور‌های هحاشیه خلیج‌فارس و تهران را تضعیف کند و اعراب، به‌ویژه عربستان سعودی را به تضمین‌های امنیتی از سوی متحد اصلی اسرائیل، یعنی ایالات متحده وابسته سازد. مقامات اسرائیلی اعتقاد داشتند که مخالفت رهبران عرب با عملیات اسرائیل در غزه و تلاش‌های دیپلماتیک آنها در حمایت از فلسطینیان در نهایت نگرانی اصلی آنها نیست؛ بلکه منافع خود آنهاست که در اولویت است. بنابراین، افزایش تنش توسط اسرائیل تأیید خواهد کرد که ایران تهدید اصلی برای همسایگان عربش است و کشور‌های خلیج‌فارس چاره‌ای جز اینکه خود را بیشتر به اسرائیل نزدیک کنند ندارند. بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل این محاسبه را به‌صراحت در سخنرانی ماه سپتامبر خود در سازمان ملل بیان کرد. وی از کشور‌های خلیج‌فارس به‌عنوان «شرکای عرب صلح» اسرائیل یاد کرد و خواستار اتحاد عربستان با تل آویو برای مقابله با «نقشه‌های شوم ایران» شد.

با این حال، فرضیات اسرائیل نادرست از آب درآمده است. در واقع، جنگ اسرائیل در غزه و منطقه در حال نزدیک کردن عربستان سعودی و ایران به یکدیگر است. عملیات اسرائیل برخی از دشمنان عربستان سعودی مانند حوثی‌ها در یمن و حزب‌الله در لبنان را هدف قرار داده است، اما چشم‌انداز یک جنگ همه‌جانبه در خاورمیانه و تسلط اسرائیل بر منطقه، عربستان سعودی را به اقدام واکنشی واداشته است. ریاض به‌شکلی فعال به آرمان تشکیل کشور فلسطینی متعهد شده و تلاش کرده است تا گزینه‌های استراتژیک خود را متنوع نگه دارد. این کشور از یک سو با ایالات متحده و از سوی دیگر با ایران و چین در تعامل است. افزایش تنش‌های اسرائیل با ایران و متحدانش بی‌شک تهران را، که از انزوا واهمه دارد وادار خواهد کرد تا مذاکرات امنیتی خود با ریاض را شتاب بخشد و احتمالاً تضمین‌های امنیتی برجسته‌تری به کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس بدهد. برای عربستان سعودی، چنین تضمین‌هایی از هرگونه اطلاعاتی که اسرائیل می‌تواند علیه حملات ایران ارائه دهد، مهم‌تر است.

برای واشنگتن، نزدیک شدن عربستان به ایران ممکن است خبر بدی به نظر برسد. مقامات آمریکایی سال‌هاست که در تلاش برای عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی هستند. اما ایالات متحده باید این چرخش ریاض را به فال نیک بگیرد. اگر عربستان سعودی بتواند روابط کاری با ایران و اسرائیل برقرار کند، این کشور می‌تواند نقش جدید و مفیدی در کاهش تنش‌های خاورمیانه ایفا نماید. این کشور می‌تواند به‌عنوان واسطه‌ای میان طرف‌های رقیب عمل کند و شاید به تبادل آتش فعلی ایران و اسرائیل پایان ببخشد. رویداد‌های سال گذشته خطوط قرمز قبلی، پارامتر‌های بازدارندگی و قواعد سنتی تعامل میان دشمنان را بر هم زده و ریاض در موقعیت منحصر به فرد قدرتمندی برای میانجی‌گری جهت ایجاد یک نظم بهتر منطقه‌ای قرار دارد.

هویت اشتباه

نمایش قدرت نظامی اخیر اسرائیل سه هدف اصلی داشته است: ناتوان کردن ایران و متحدانش، نمایش ارزش اسرائیل به‌عنوان یک متحد برای کشور‌های همسایه، و وادار کردن عربستان به عادی‌سازی روابط دیپلماتیک با اسرائیل با یادآوری وابستگی امنیتی ریاض به واشنگتن. مقامات اسرائیلی امیدوار بودند که تشدید ناامنی‌های منطقه‌ای، عربستان سعودی را تحت فشار قرار دهد تا به تضمین‌های امنیتی ایالات متحده تکیه بیشتری کند—تضمین‌هایی که در حال حاضر بستگی به تمایل ریاض به عادی‌سازی نهایی روابط دیپلماتیک با اسرائیل دارد. رخداد‌های بهار گذشته به ظاهر این محاسبه را تأیید کردند: در حالی که ایران موشک و پهپاد به سمت اسرائیل شلیک کرد، اردن و دیگر کشور‌های خلیج‌فارس با ایالات متحده برای رهگیری آنها همکاری کردند و این تصور را به وجود آوردند که همکاری نظامی مشترک بین اسرائیل و کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس در نهایت در حال شکل‌گیری است. در آن زمان، تشدید تنش‌ها با ایران به نظر نتایج مثبتی برای اسرائیل داشت. با گسترش جنگ به فراتر از غزه، اسرائیل ایران را به واکنشی مستقیم تحریک کرد و همین موضوع کشور‌های خلیج‌فارس را وادار کرد تا به دنبال پناه بردن بیشتر به زیر چتر امنیتی ایالات متحده باشند.

با اینکه عربستان سال‌هاست از جمله از طریق توافق مارس ۲۰۲۳ با میانجیگری چین در تلاش برای احیای روابط با ایران بوده است، مقامات اسرائیلی همواره به جدیت این اقدام‌ها تردید داشته‌اند. ایران، در نهایت از بازیگران غیردولتی‌ای حمایت می‌کند که منافع سعودی را تهدید می‌کنند. ایران همچنین بار‌ها عربستان و دیگر کشور‌های حاشیه خلیج فارس را به دلیل عدم حمایت از تشکیل کشور فلسطینی مورد انتقاد قرار داده است. از سوی دیگر، به‌طرز عجیبی مقامات اسرائیلی و آمریکایی اغلب انتقادات ایران را پذیرفته و درباره پشتیبانی سعودی‌ها از تشکیل یک دولت فلسطینی تردید دارند. آنها معتقدند که رهبران جوان کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس همدلی چندانی با رنج فلسطینی‌ها ندارند. در طول سال گذشته جنگ، شاید دست‌چینی از اقدامات کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس موجب تداوم این فرض شده باشد. برای بسیاری اینگونه به نظر می‌رسید که بحرین و امارات متحده عربی، با حفظ روابط دیپلماتیک خود با اسرائیل، نشان می‌دهند که امنیت ملی خود را بر تشکیل دولت فلسطینی ترجیح می‌دهند؛ همچنین به نظر می‌رسید که عربستان سعودی، از طریق مذاکره برای یک پیمان دفاعی با ایالات متحده که در عین حال راه را برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل نبسته است، همین تمایل را ثابت می‌کند.

عربستان سعودی قصد دارد تبدیل به یک عامل کلیدی تثبیت در خاورمیانه شود.

اما تحلیل اسرائیل از عربستان سعودی، به‌ویژه راهبرد جامع این کشور درک اشتباهی دارند. پیگیری منافع ملی عربستان و حمایت از دولت مستقل فلسطینی هرگز دو موضوع ناسازگار نبودند. هر دو بخشی از استراتژی‌ای بودند که با توافق دفاعی ایالات متحده و عربستان آغاز شد و به دنبال آن بحثی در مورد تشکیل دولت فلسطینی با هماهنگی با دولت خودگردان فلسطینی دنبال شد. با اینکه اولویت عربستان حفظ سرزمین خود از درگیری بوده است، رهبران سعودی معتقدند که برای تضمین امنیت ملی خود باید رهبری منطقه را به دست بگیرند و از تشکیل دولت فلسطینی حمایت کنند. دفاع از تشکیل دولت فلسطینی همچنین به ریاض فرصت می‌دهد تا کشور‌های دیگر شورای همکاری خلیج فارس—بحرین، کویت، عمان، قطر و امارات—را در ایجاد مانعی برای درگیری بین ایران و اسرائیل متحد کند. این موضوع همچنین کمک می‌کند که این کشور نقش خود را به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای و جهانی تجدید نماید.

تغییر راهبردی عربستان

در طی سال گذشته، عربستان گزینه‌های سیاستگذاری خود را باز و متنوع ساخته است. این کشور به تعامل با مقامات آمریکایی بر سر عادی‌سازی روابط با اسرائیل در ازای پیمان دفاعی آمریکا و عربستان ادامه داده است، اما عادی‌سازی را مشروط به تشکیل دولت فلسطینی کرده و همچنان با ایران به گفتگو پرداخته است. این رویکرد چندجانبه نتایج مثبتی به بار آورده است. در ماه اوت، ریاض با استفاده از چشم‌انداز عادی‌سازی روابط با اسرائیل، واشنگتن را قانع کرد تا ممنوعیت فروش سلاح‌های تهاجمی به عربستان را که سه سال اجرا می‌شد، لغو کند. اما با ادامه تعامل با تهران، ریاض توانست عبور امن کشتی‌های سعودی از دریای سرخ را تضمین و تاسیسات نفتی سعودی را در برابر حملات گروه‌های وابسته به ایران محافظت کند.

کشور‌های دیگر خلیج فارس نیز استراتژی مشابهی را دنبال کردند، و بدین ترتیب خطرات امنیتی را خنثی کرده و از فرصت‌های ارائه شده توسط درگیری‌های منطقه‌ای برای تقویت جایگاه خود بهره برداری کردند. قطر با میانجیگری بین حماس و اسرائیل این کار را انجام داد. عمان به میانجیگری خود با حوثی‌ها ادامه داد. امارات متحده عربی از کرسی موقت خود که در سال ۲۰۲۳ در شورای امنیت سازمان ملل به دست آورد، برای فشار برای تصویب قطع‌نامه‌هایی که خواستار آتش‌بس بشردوستانه در غزه بودند، استفاده کرد و روابط خود با اسرائیل را برای ارائه کمک‌های بیشتر بشردوستانه به منطقه و مذاکره برای طرح پس از روز پایان جنگ استفاده کرد.

اما با گسترش درگیری در منطقه، سیاست عربستان سعودی به خطر افتاد و این کشور تغییر مسیر داد. تشدید عملیات اسرائیل در غزه و حملات آن در لبنان، همراه با تبادل آتش بین ایران و اسرائیل در سپتامبر و اکتبر، نشان داد که ایالات متحده قادر یا مایل به کنترل اسرائیل نیست. این تنش‌ها همچنین میزان عزم اسرائیل برای استفاده از قدرت نظامی برای اثبات برتری در منطقه و آشکار کردن نقاط ضعف امنیتی عربستان سعودی را نشان داد و گزینه‌های استراتژیک ریاض را محدود ساخت.

موضع‌گیری جدید عربستان

از ماه سپتامبر، عربستان شروع به حرکت از دیپلماسی آرام و پشت‌پرده به سمت انتقاد عمومی قوی‌تر از اسرائیل و حمایت از تشکیل دولت فلسطینی کرده است. رهبران سعودی نشان می‌دهند که مایل نیستند در اتحاد انحصاری با ایالات متحده و به‌طور ضمنی با اسرائیل گرفتار شوند که آنها را از شکل‌دادن به دیگر اتحاد‌ها بازمی‌دارد. در یک سخنرانی مهم در ماه سپتامبر در شورای مشورتی، محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان به‌صراحت بیان کرد که عادی‌سازی روابط با اسرائیل مشروط به ایجاد یک دولت مستقل فلسطینی خواهد بود. فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان در مقاله‌ای در فاینانشال تایمز در اوایل اکتبر این پیام را تکرار کرد.

همگرایی منطقه‌ای برای فلسطین

رهبران سعودی با میزبانی «نشست فوق‌العاده عربی-اسلامی مشترک درباره تجاوز اسرائیل علیه مردم فلسطین» در نوامبر امسال که نمایندگان بیش از ۵۰ کشور در آن شرکت کردند و خواستار ایجاد دولت فلسطینی شدند تلاش کرده‌اند قدرت خود را در سازماندهی متحدان فلسطینی نشان دهند. آنها همچنین، تلاش‌های خود را فراتر از خاورمیانه گسترش داده و در ماه سپتامبر «ائتلاف جهانی برای اجرای راه‌حل دو دولت» را راه‌اندازی کرده‌اند که در اواخر نوامبر مجددا در بروکسل دیدار خواهد کرد. در واقع، طی ماه‌های اخیر، عربستان یک سری ائتلاف‌های چندجانبه جدید و اتحاد‌هایی با کشور‌هایی که به دنبال ایجاد دولت فلسطینی هستند، را بنا نهاده است.

آرمان تشکیل دولت فلسطینی همچنین هماهنگی بی‌سابقه‌ای میان کشور‌های خلیج فارس (از جمله عربستان) و ایران را ایجاد کرده است. در سوم اکتبر، دوحه از رئیس‌جمهور جدید ایران در نشست گفت‌وگوی همکاری آسیایی استقبال کرد، جایی که رهبران شورای همکاری خلیج فارس همبستگی خود را با فلسطینیان تقویت و تجاوز اسرائیلی‌ها را محکوم کردند. در همان روز، شورای همکاری خلیج فارس میزبان جلسه کم سابقه غیررسمی مشترک وزرای شورای همکاری خلیج فارس با ایران بود. این اولین نشست در طی بیش از ۱۷ سال گذشته بود، که در آن اعضا بر عدم تمایل کشور‌های حاشیه خلیج فارس به اجازه استفاده از سرزمین و حریم هوایی خود برای حمله به ایران تاکید کردند. حتی معاون نخست‌وزیر و وزیر خارجه امارات متحده عربی به تازگی اعلام کرده که امارات متحده عربی “آماده حمایت” از برنامه‌ریزی روز پس از جنگ در غزه “بدون ایجاد دولت فلسطینی” نیست.

چشم‌انداز آینده

اسرائیل به این امید تکیه کرده که تشدید اقداماتش موازنه قدرت را در منطقه دگرگون سازد. تل آویو امیدوار است که در نهایت ایالات متحده به این حرکت بپیوندد و ایران را ضعیف‌تر ساخته، آینده‌ای باثبات در خاورمیانه را تثبیت کند که با ائتلاف‌هایی بین اسرائیل و کشور‌های خلیج فارس انسجام یافته است. این چشم‌انداز ممکن است زیربنای توسعه توافق‌های ابراهیم باشد، اما اکنون پس از پنج سال این توافق دیگر نمی‌تواند راهنمای منطقه‌ی عمیقاً دگرگون شده‌ای باشد. اسرائیل اکنون بیش از آن زمان تمایل دارد از خشونت برای تقویت بازدارندگی خود استفاده کند. عربستان کمتر به ایالات متحده تکیه دارد و با تقویت روابط خود با چین تعاملات خود را متنوع ساخته و گفتگو‌های امنیتی با ایران را تقویت کرده است. موضوع تشکیل دولت فلسطینی دیگر قابل چشم‌پوشی نیست؛ و دولت فلسطینی نمی‌تواند تنها با یک معامله بین اسرائیل و کشور‌های خلیج فارس محقق شود؛ این موضوع به یک آرمان جهانی تحت رهبری عربستان سعودی و پشتیبانی گسترده از سوی کشور‌هایی از جمله ایران تبدیل شده است.

با اینکه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده ممکن است تلاش کند تا بر اساس الگوی توافق‌های ابراهیم عادی‌سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل را دنبال کند، اما عربستان باید با پیشبرد فوری راه‌حل دو دولت، پیش از عادی‌سازی با آن مقابله کند. این ممکن است ترامپ را ناامید کند، اما ایالات متحده باید چنین تلاشی از سوی عربستان را به‌عنوان راهی برای پایان دادن به درگیری‌ای که در حال حاضر منطقه را فرا گرفته، مورد استقبال قرار دهد. در واقع، نوع جدیدی از موازنه‌ای که عربستان و کشور‌های حاشیه خلیج فارس شروع به پیگیری آن کرده‌اند، آنها را به طور روزافزون در موقعیتی مناسب‌تر برای کاهش تنش‌های منطقه‌ای قرار داده است. آنها خود را به‌صورت عاملی پذیرش‌پذیر برای همه بازیگران منطقه‌ای قرار داده‌اند، موقعیتی که نه ایران و نه اسرائیل از آن برخوردار نیستند.

برای حفظ این استراتژی، ریاض نیاز خواهد داشت تا از تهران ضمانت‌های امنیتی مانند یک پیمان عدم تجاوز متقابل دریافت کند. سپس می‌تواند از این تضمین‌ها برای فشار بر اسرائیل استفاده کند تا اذعان نماید که استراتژی تشدید تنش تل آویو با تقویت نمودن روابط بین کشور‌های خلیج فارس و ایران نتیجه معکوس داده و چشم‌انداز‌های عادی‌سازی با عربستان را کاهش داده است. تلاش‌های ریاض برای هماهنگی موضعی منسجم از شورای همکاری خلیج فارس در مورد تشکیل دولت فلسطینی می‌تواند به آرامش تنش‌های منطقه‌ای کمک کند و از ایالات متحده، اروپا و قدرت‌هایی مانند چین و روسیه بخواهد تا از رویکرد آنها برای پایان دادن به درگیری در خاورمیانه حمایت کنند. چنین حمایتی در نهایت می‌تواند به یک عدم درگیری بین اسرائیل و ایران با کشور‌های خلیج فارس به‌عنوان واسطه‌ها منجر شود—نمونه‌ای که نیازمند توقف حملات تحریک‌آمیز اسرائیل و محدود کردن پاسخ‌های تلافی‌جویانه ایران خواهد بود.

فراتر از همه اینها، واشنگتن باید درک کند که یک عربستان سعودی قوی‌تر به نفع همه است، زیرا می‌تواند قدرت ایران را کاهش دهد و اسرائیل را برای صلح با فلسطینیان تحت فشار قرار دهد. با انجام این کار، سعودی‌ها در موقعیتی بی‌همتا قرار می‌گیرند که می‌توانند به توقف جنگی که در سراسر خاورمیانه ویرانی به بار آورده کمک کنند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید