آیا ماسک و ترامپ با یکدیگر اختلاف پیدا خواهند کرد؟

رابطه میان ایلان ماسک و دونالد ترامپ نمونه‌ای از هم‌پوشانی ثروت و قدرت در سیاست آمریکا است. این همکاری که بر اساس منافع مشترک شکل گرفته، پتانسیل بالایی برای ایجاد تغییرات کلان دارد؛ اما تضاد‌های شخصیتی، اختلاف در اهداف و رقابت بر سر مرکز توجه می‌تواند منجر به جدایی‌ای پرتنش و بی ثبات کننده آنها شود.

 

در سال ۱۹۷۲، هنری کسینجر با سردبیر مجله تایم تماس گرفت و «التماس» کرد که نام او را از فهرست «مردان سال» مشترک آن مجله حذف کنند. شریک او در این عنوان، ریچارد نیکسون وزیر خارجه وقت بود. هنری کسینجر بعد‌ها اذعان کرد: «اینکه من هم‌سطح رئیس‌جمهور ایالات متحده قرار بگیرم، تقریباً برایم حکم خودکشی داشت.» با این حال، مجله تایم به درخواست‌های ناامیدانه او وقعی نگذاشت و در نهایت، هر دو نفر روی جلد مجله ظاهر شدند.

 

اکنون، در حالی که هشت هفته به آغاز دومین دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ باقی مانده است، چنین نقشی به ایلان ماسک واگذار شده است. جی‌دی ونس، معاون رئیس‌جمهور ترامپ، تقریباً از دید عموم ناپدید شده، اما ایلان ماسک در همه جا حضور دارد؛ از مصاحبه‌های مارالاگو برای انتخاب مقامات ارشد دولت تا ملاقات‌های نیمه‌محرمانه با سفیر ایران در سازمان ملل. او در هر گوشه از پروژه‌های ترامپی حضور دارد. حتی افتخاری ویژه نیز برای او در نظر گرفته شده است: هر بار که وارد اتاق غذاخوری مارالاگو می‌شود، آهنگ معروفش «Space Oddity» از دیوید بویی، پخش می‌شود. در همین حال، ترامپ که شخصاً کنترل آیپد پخش موسیقی را بر عهده دارد، معمولاً با آهنگ غیرمنتظره کمپین خود به نام «YMCA» از گروه ویلج پیپل، معرفی می‌شود.

 

ایلان ماسک؛ قدرت پشت پرده دولت ترامپ

 

رسانه‌ها اکنون ایلان ماسک را «قدرت پشت پرده» در دولت ترامپ می‌نامند، عنوانی که ایلان ماسک با شور و شوق از آن استقبال می‌کند. هرچند ثروت خیره‌کننده ایلان ماسک که پس از انتخابات به بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار رسیده است، چشم‌ها را خیره می‌کند، اما این قدرت سیاسی اوست که در پیشاپیش پرشتاب‌ترین دوران ریاست‌جمهوری امپراتوری در تاریخ مدرن آمریکا، اهمیتی کم‌نظیر یافته است. دونالد ترامپ، که معمولاً حاضر نیست در مرکز توجهات کسی را با خود شریک کند، نکته‌ای را با ما در میان می‌گذارد که شاید ایلان ماسک هنوز به آن پی نبرده باشد: «او بیش از حد به خورشید نزدیک شده است.»

 

ایلان ماسک همه‌جا همراه ترامپ است؛ با او غذا می‌خورد، پرواز می‌کند، گلف بازی می‌کند و حتی زمانی که ترامپ در مارالاگو نیست، همچنان در آنجا حضور دارد. هفته گذشته، دونالد ترامپ با کنایه گفت: «او عاشق اینجاست. نمی‌توانم از اینجا بیرونش کنم. انگار اینجا خانه‌اش است.» سپس با لبخندی افزود: «و می‌دانید؟ من هم از بودنش اینجا خوشم می‌آید.»

 

ترامپ بدهی بزرگی به ایلان ماسک دارد. علاوه بر ۱۱۹ میلیون دلاری که ایلان ماسک از ثروت شخصی خود برای حمایت از کمپین ترامپ هزینه کرده، او به شکلی غیرمستقیم یک کمک مالی ۴۴ میلیارد دلاری نیز انجام داده است. این کمک، واگذاری پلتفرم رسانه اجتماعی خودش یعنی ایکس برای پیشبرد اهداف دونالد ترامپ را شامل می‌شود. جهت‌گیری آشکار الگوریتم‌های این پلتفرم، موج گسترده مهاجرت لیبرال‌ها به بلواسکای را به دنبال داشته است؛ پلتفرمی که از ماه سپتامبر توانسته تعداد کاربران خود را بیش از دو برابر کرده و به حدود ۲۰ میلیون نفر برساند.

 

تلاش ایلان ماسک برای نفوذ در انتصاب وزیر خزانه‌داری

 

برای درک حرکات بعدی ترامپ، اکنون پست‌های ایلان ماسک تقریباً به همان اندازه روشنگر هستند که توییت‌های شبانه و جنجالی ترامپ در دوران نخستین ریاست‌جمهوری‌اش بودند. جایگاه برجسته ماسک در سلسله‌مراتب قدرت، به‌خوبی در عکسی که این روز‌ها به‌طور گسترده منتشر شده، قابل مشاهده است: ماسک در کنار ترامپ داخل هواپیمای رئیس‌جمهور منتخب نشسته است. روبه‌روی آنها، دونالد ترامپ جونیور و رابرت اف کندی جونیور حضور دارند و همگی مشغول خوردن غذای بیرون‌بر مک‌دونالد هستند. پشت سر آنها، مایک جانسون، رئیس مجلس نمایندگان و سومین نفر در صف ریاست‌جمهوری، تلاش می‌کند در قاب عکس جای بگیرد. اما جی‌دی ونس، نفر دوم در صف جانشینی، در این جمع غایب است.

 

در دنیای ترامپ، هر اقدامی که توجه را از «مرد بزرگ» منحرف کند، اغلب برای برانگیختن اختلاف کافی است. ترامپ که همواره به مبالغه درباره تعداد دفعاتی که تصویرش روی جلد مجله تایم رفته شهرت دارد (معیاری که اکنون قدیمی و بی‌اعتبار به نظر می‌رسد)، به‌وضوح درگیر رقابت‌های سیاسی داخلی است. یکی از این رقابت‌ها به تلاش‌های ماسک برای انتصاب هاوارد لوتنیک، مدیرعامل کانتور فیتزجرالد، به‌عنوان وزیر خزانه‌داری بازمی‌گردد. اما در نهایت، لوتنیک به‌جای این سمت، به یک موقعیت کلیدی در وزارت بازرگانی دست یافت. هنوز مشخص نیست چه کسی وزارت خزانه‌داری را در اختیار خواهد گرفت. اگر این سمت به اسکات بسنت، مدیر ارشد سابق سرمایه‌گذاری جورج سوروس، واگذار شود، نشان خواهد داد که ماسک همیشه در تحمیل خواسته‌هایش موفق نیست. ماسک پیش‌تر با لحنی تند بسنت را نماینده «وضعیت موجود» خوانده بود؛ وضعیتی که به باور او آمریکا را به «ورشکستگی» می‌کشاند.

 

نفوذ رسانه‌ای ماسک؛ هم‌سطح با ترامپ یا رقیبی برای کنگره؟

 

در عین حال، منافع ماسک در چین نیز به شکل قابل‌توجهی برجسته است. با وجود کارخانه بزرگ تسلا در شانگهای، ماسک با سیاست جدایی اقتصادی از چین که در میان اعضای دولت ترامپ به‌شدت طرفدارانی دارد، مخالف است. این موضع، او را به استثنایی قابل‌توجه در میان اعضای این دولت بدل کرده است.

 

ایلان ماسک و ویوک راماسوامی قرار است به‌عنوان رؤسای مشترک نهادی که به‌اصطلاح «دولت بهره‌وری» نامیده می‌شود، فعالیت کنند. این نهاد، نه یک دپارتمان رسمی دولتی است و نه جایگاه قانونی مشخصی دارد، اما ادعا می‌کند مأموریتش بازنگری در عملکرد آژانس‌های واشنگتن و کاهش هزینه‌هاست. هرچند این نهاد فاقد قدرت رسمی است، اما نفوذ رسانه‌ای ماسک به‌گونه‌ای است که در جهان امروز به جز ترامپ همتایی ندارد؛ البته ترامپ تنها کسی است که می‌تواند ادعای صدایی بلندتر از او داشته باشد. با این حال، اگر ماسک، همان‌طور که پیش‌بینی می‌شود، به این نتیجه برسد که قدرت رسانه‌ای‌اش توان رقابت با اختیارات کنگره در زمینه کنترل بودجه را ندارد، بعید است به‌آسانی عقب‌نشینی کند. در نهایت، ترامپ مجبور خواهد شد میان ماسک و دیگر نیرو‌های موثر تصمیم بگیرد. اما نباید به‌راحتی روی پیروزی ماسک حساب باز کرد. در مجموع، این وضعیت شبیه به تماشای سانحه‌ای است که نه تنها اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد، بلکه با سرعت در حال وقوع است.

 

نفوذ یک سرمایه‌دار بر رئیس‌جمهور؛ سطحی از قدرت بی‌سابقه و پایان گریزناپذیر

 

هانا، تو تصاحب توییتر توسط ایلان ماسک را پوشش دادی و شاهد بودی که چگونه او تمامی قواعد موجود را زیر پا گذاشت. ماسک ۸۰ درصد از کارکنان توییتر، از جمله ناظران محتوای آن، را اخراج کرد و اکنون آن تجربه را الگویی برای اصلاح دولت فدرال ایالات متحده می‌داند. این وضعیت چه چیزی درباره مدت همکاری او با ترامپ به ما می‌گوید؟ آیا می‌توان آن را با دوره‌ای دیگر در تاریخ آمریکا مقایسه کرد که در آن یکی از ثروتمندترین افراد زمانه در کنار رئیس‌جمهور وقت نقشی کلیدی ایفا کرده باشد؟

 

رویکرد ایلان ماسک در کاهش هزینه‌های توییتر، به نظر شتاب‌زده و متمرکز بر نتایج کوتاه‌مدت بوده است. پس از اخراج گسترده کارکنان، شرکت ناچار شد از برخی از کارمندان اخراج‌شده، که مشخص شد دانش حیاتی برای اداره این پلتفرم دارند، درخواست کند که بازگردند. در موارد دیگر، حتی کارکنان گاهی از پرداخت پول به تأمین‌کنندگان خودداری می‌کردند. یکی از منابع، فضای حاکم در دفتر ماسک را این‌گونه توصیف کرد: او مدام می‌گفت: «بگذارید شکایت کنند!» (و پیش‌بینی درست بود: برخی از آنها واقعاً شکایت کردند.)

 

برای اجرای سخت‌ترین تصمیماتش در ایکس، ایلان ماسک به گروه کوچکی از اطرافیان وفادار خود تکیه کرد؛ افرادی که برای اثبات تعهدشان گاهی شب‌ها روی زمین دفتر مرکزی توییتر می‌خوابیدند. اکنون ماسک به دنبال جذب همان نوع وفاداری در فهرست فرصت‌های شغلی شرکت «دوج» است. او در این فهرست «انقلابیون کوچک‌دولتی با ضریب هوشی بسیار بالا» را می‌طلبد؛ افرادی که حاضر باشند «بیش از ۸۰ ساعت در هفته برای کاهش هزینه‌های نه‌چندان جذاب» کار کنند.

 

با این حال، انتقال از کنترل یک پلتفرم خصوصی به رویارویی احتمالی با کنگره – و مهم‌تر از آن، «مدیریت کردن ترامپ» – به مهارت و حساسیتی نیاز دارد که برای ماسک چندان آشنا نیست. آیا او خواهد توانست زبان خود (یا توییت‌هایش) را مهار کند و به یک همراه وفادار تبدیل شود؟ در نشستی صوتی که ماسک پیش از انتخابات روی پلتفرم ایکس با رئیس‌جمهور منتخب برگزار کرد، تلاش او برای کنترل برخی از اظهارات صریح‌تر ترامپ آشکار بود، هرچند این تلاش‌ها نتیجه‌ای نداشت.

 

تصور چنین سطحی از نفوذ یک سرمایه‌دار بر رئیس‌جمهور، به‌ویژه فردی از سیلیکون ولی با شخصیت خودمحور، دشوار است. با توجه به رفتار‌های غیرقابل‌پیش‌بینی و ظاهراً پارانویایی هر دو طرف، جدایی آنها گریزناپذیر به نظر می‌رسد. تنها سوال این است که این جدایی تا حد چه اندازه بی ثبات کننده خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید