مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل، اندیشکده معتبر آمریکایی این تحلیل را به طرح جدید سیاست خارجی آمریکا در دوره ترامپ اختصاص دادهاست. که به اختصار به نکات مهم آن اشاره خواهیم کرد.
همکاری دو حزبی در سیاست خارجی: پیشنهاد میشود که دموکراتها و جمهوریخواهان اختلافات خود را کنار بگذارند و به یک اجماع جدید برای سیاست خارجی دست یابند. این اجماع باید نگرانیهای رایدهندگان ترامپ درباره سیاستهای اقتصادی و مهاجرت و همچنین نگرانیهای رایدهندگان هریس درباره شراکتهای بینالمللی را مد نظر قرار دهد.
تأثیرات جنگهای جهانی و بحرانهای اقتصادی بر سیاست خارجی: محیط امنیتی جهانی در سال 2024 تغییرات بزرگی کرده است. جنگها در اروپا، خاورمیانه و آفریقا افزایش یافتهاند و خطر درگیریهای بزرگتر در آسیا و اقیانوسیه وجود دارد.
این جنگها بر نگرانیهای اقتصادی مانند تورم و مهاجرت اثر گذاشته و در نتیجه، دولت بعدی باید روی سیاستهای اقتصادی و مهاجرت تمرکز کند.
استفاده از دیپلماسی و استراتژی اقتصادی: رئیسجمهور ترامپ میتواند از دیپلماسی شخصی و تعاملات سطح بالا برای حل و فصل درگیریهای جهانی استفاده کند، مشابه آنچه در توافق ابراهیم اتفاق افتاد.
دولت ترامپ باید استراتژیهای اقتصادی را برای ارتقای منافع آمریکا طراحی کند. این شامل استفاده از سیستم مالیاتی برای تقویت رشد اقتصادی و اشتغال در داخل آمریکا و همچنین ایجاد توافقات تجاری با شرکای مختلف برای مقابله با تهدیدات چین است.
کشورهایی که دارای سبد اقتصادی هستند مانند ایران و کره شمالی هنوز هم می توانند توانایی های سایبری قوی را داشته باشند.
چالشهای ژئوپلیتیکی و فناوری: روندهایی مانند کاهش هزینههای حملات دقیق و گسترش قابلیتهای سایبری کشورهایی مانند ایران و کره شمالی میتواند توازن قدرت را تغییر دهد.
آمریکا باید در شرایطی که با چالشهایی مانند افزایش بدهی و پیر شدن جمعیت مواجه است و باید به مدرنیزه کردن ارتش و بهبود فناوریهای دفاعی بپردازد.
ضرورت اصلاحات در ساختار امنیت ملی: بهمنظور افزایش کارایی، باید اصلاحات در ساختار بوروکراسی امنیت ملی ایالات متحده صورت گیرد. استفاده از هوش مصنوعی و سیستمهای بدون سرنشین میتواند به بهبود تحلیلهای استراتژیک و کاهش هزینههای نظامی کمک کند.
اصلاحات در امنیت ملی باید بهگونهای باشد که به جای حذف کلی این ساختار، آن را تقویت و بهروز کند.
یکی از بزرگترین تهدیدها برای آینده ایالات متحده، بیعملی است. مناقشات حزبی و تفرقه داخلی، بهویژه در برابر تهدیدات خارجی، میتواند به بیثباتی منجر شود.
در نهایت، بر اساس این استراتژیها و سازشها، ایالات متحده میتواند بهطور مؤثرتر با چالشهای جهانی و داخلی روبهرو شود و سیاستهای اقتصادی، امنیتی و خارجی خود را در راستای منافع ملت و دموکراسیهای جهانی بهبود بخشد.