ایران نسبت به دوره اول ترامپ اهرم‌های فشار بیشتری در اختیار دارد

پس از پیروزی مجدد دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا موضوع راهبرد وی در قبال ایران به بحثی داغ در محافل رسانه‌ای داخلی تبدیل شد. بلافاصله خبر دیدار ایلان ماسک با نماینده ایران در سازمان ملل گمانه‌زنی‌ها را به اوج خود رساند که البته این خبر بلافاصله توسط سخنگو و وزیر امور خارجه ایران تکذیب شد. با این حال، ترامپ کمتر از دو ماه دیگر به کاخ سفید بازخواهد گشت و با توجه به وعده‌هایی که داده باید راهبرد خود در حوزه سیاست خارجی را مشخص کند.

گروهی از تحلیلگران بر این باورند که ترامپ 2024 با 2016 تفاوت دارد و احتمالا با هوشمندی بیشتری تصمیم‌گیری خواهد کرد اما ترکیب افراد پیشنهادی برای حضور در کابینه گویای مسئله دیگری است. تا اینجای کار دشمنی با ایران و حمایت افراطی از رژیم صهیونیستی نقطه اشتراک اکثر افراد پیشنهادی است. دکتر یوسف عزیزی –تحلیلگر مسائل بین الملل- در گفتگو با ایسکانیوز به سوالاتی در مورد راهبرد دولت جدید ترامپ در قبال ایران پاسخ داد.بیشتر بخوانید:

انتشار خبر دیدار با ماسک برای ارزیابی واکنش‌های ایران بود؟/ تعامل با تهران لازمه هر گونه اقدام در خاورمیانه

عزیزی در مورد اخباری که در ارتباط با دیدار نماینده ایران در سازمان ملل با ایلان ماسک مطرح شد، گفت: بیانیه اولیه دفتر نمایندگی ایران در نیویورک بیاینه مبهمی بود و مشخص نمی‌کرد که این دیدار انجام شده یا نه اما بعد از حدود یک و نیم تا دو روز پس از اعلام این خبر در رسانه‌های آمریکایی، وزیر امور خارجه و سخنگوی این وزراتخانه ماجرا را تکذیب کردند.

وی با تاکید بر اینکه اظهارنظر در این مورد سخت است، اظهار کرد: به نظر می‌رسد ارتباطاتی شروع شده اما سطح آن هنوز مشخص نیست؛ زیرا آقای ترامپ هم برای دولت دوم خود وعده‌هایی داده و در مصاحبه‌های خود آن را اعلام و بلافاصله پس از پیروزی تماس‌های خود را آغاز کرده است. این کارشناس با اشاره به اینکه ترامپ هنوز صراحتا در مورد ایران صحبت نکرده تصریح کرد: بعید نیست که بین ایران و تیم ترامپ ارتباطاتی برقرار شود البته نمی‌توان این دیدار را رسمی محسوب کرد؛ زیرا دولت ترامپ اول بهمن روی کار می‌آید و برای دیدن اینکه چه اتفاقی رخ خوماهد داد باید کمی صبورتر باشیم.

تبادل اطلاعات با طرف‌های غربی از طریق افراد با سوابق ضدامنیتی

عزیزی البته در خصوص سابقه خبرنگار ایرانی‌الاصل نیویورک تایمز که اولین بار این خبر را منتشر کرد، گفت: این خبرنگار در زمان اغتشاشات 1401 در ایران اخبار و شایعاتی در مورد وضعیت سلامتی رهبر انقلاب اسلامی بیرون داد. وی افزود: با توجه به اینکه نیویورک تایمز یک رسانه معتبری است و اعتبار اخبار آن بیشتر توسط کادر رهبری چک می‌شود، مشخص بود که در آن شرایط این کار با اهداف امنیتی و براندازی انجام می‌شد.

به اعتقاد این کارشناس مسائل بین الملل، به نظر می‌رسد این خبر نیز کذب بوده و با هدف تخریب هرگونه ارتباط احتمالی با ایران انجام شده باشد. وی همچنین به یک جنبه دیگر از این ماجرا پرداخت و گفت: اگر واقعا در داخل ایران مسئولینی هستند که با وجود سابقه ضدامنیتی این خبرنگار هنوز با آنها همکاری می‌کنند، باید متوجه اشتباه خود باشند و از طریق افرادی با این سابقه اقدام به تبادل اطلاعات با طرف‌های غربی نکنند.

عزیزی در خصوص فضای تصمیم‌سازی در آمریکا گفت: معمولا مشاور امنیت ملی بیش از وزرای خارجه و دفاع روی رئیس جمهور تاثیر دارند و به دلیل نزدیکی دفترش به رئیس جمهور در کاخ سفید، معمولا بیشتر گزارش تحلیلی به رئیس جمهور می‌دهند. وی با تاکید بر اینکه وزن مشاور امنیت ملی بیش از سایر مقامات است، خاطر نشان کرد: در دوران اول ترامپ شاهد بودیم که داماد او کوشنر به صورت رسمی و غیر رسمی در مورد صلح خاورمیانه تاثیرات بسیار زیادی بر روی ترامپ داشت و باید پذیرفت که مشاوران می‌توانند ذهنیت رئیس جمهور را تغییر دهند.

به اعتقاد عزیزی نفس صحبت کردن با یک مشاور عالی بد نیست اما در مورد ایلان ماسک -اگر واقعا دیداری انجام شده باشد- باید توجه داشت که شان و سطح سیاسی دو طرف یکی نیست. وی افزود: ایلان ماسک در مورد مسائل منطقه و خاورمیانه واقعا بی‌اطلاع است و اگر هم دیداری انجام شده احتمالا با این هدف بوده که از ایران بخواهند در این حدود 8 هفته مانده به استفرار دولت جدید در ۲۰ ژانویه، حرکت جدیدی در خاورمیانه و علیه اسرائیل انجام ندهد تا مثلا آتش‌بس به نتیجه برسد.

این کارشناس مسائل بین الملل با اشاره به اینکه ایران در یک سال گذشته پس از 7 اکتبر تا کنون چندین بار فریب آمریکایی‌ها را خورده که اگر پاسخ ندهد، آتش بس می‌شود، اظهار کرد: در تمام این مدت که به ایران گفته می‌شد شما جواب ندهید، شما حرفی نزنید عملا خود آمریکا در حال حمایت صد درصدی و حداکثری از اسرائیل بوده و آنها هم اهداف خود را دنبال می‌کردند.

دست برتر ایران در تحولات منطقه

وی در خصوص راهبرد ترامپ در قبال ایران در چهار سال دوم دولتش گفت: ممکن است ترامپ از ۴ سال دولت اول خود به ویژه در مورد ایران درس گرفته و فهمیده باشد که نمی‌تواند ایران را با تحریم و فشار پای میز مذاکره بیاورد. عزیزی تصریح کرد: ایران همیشه آماده گفتگو و مذاکره بوده اما این مذاکرات هم باید در چارچوب احترام دو طرفه و متقابل باشد و هم اینکه از سطح برابری برقرار شود تا دو طرف به درک مشترکی برسند؛ اما اگر مذاکره بخواهد دستوری و از قبل نوشته شده باشد، مورد پذیرش جمهوری اسلامی ایران نیست.

عزیزی با اشاره به اینکه قدرت موشکی و هسته‌ای ایران در سال پایانی دولت ترامپ از قبل بیشتر شد، تصریح کرد: حتی در آن زمان هم فشارهای اقتصادی ترامپ به نتیجه نرسید و البته بخشی از مشکلات آن زمان مربوط به ضعف‌های دولت ایران بود اما اکنون وضعیت ایران تفاوت کرده و از نظر مبادلات بین المللی، فروش نفت، صادرات غیر نفتی و سایر حوزه‌ها شرایط بهتری از ۴ سال پیش دارد.

وی افزود: در زمینه هسته‌ای، موشکی و منطقه‌ای نیز اکنون دست ایران بالاتر است و عملا می‌شود گفت ایران در همه پرونده‌ها دارای کارت بازی بالاتر و اهرم‌های فشار بیشتری در اختیار دارد و می‌تواند راحت با کارت‌های خود بازی کند. به اعتقاد عزیزی از آنجایی که بر اساس قوانین آمریکا این دوره آخرین دوره ریاست جمهوری ترامپ است، احتمالا او ترجیح می‌دهد پرونده ایران را به نتیجه برساند و از هزینه بیشتر پرهیز کند.

مذاکره بی‌هدف با آمریکا خطاست

از نظر این کارشناس مسائل بین الملل، ترامپ مجبور خواهد بود که به شرق آسیا و چین تمرکز کند او در دوره اول خود معترض بود که نیروهای آمریکایی در نقاط غیر اولویت‌دار آمریکا درگیر شده و هزینه‌های بسیار زیادی برای آن پرداخت می‌کنند. وی افزود: دولت ترامپ تنها از راه تعامل مثبت با ایران می‌تواند منطقه را به ثبات برساند و وعده‌های خود را عملیاتی کند. عزیزی در پاسخ به کسانی که خواهان گفتگو به ترامپ هستند گفت: مسئله ایران هیچ وقت گفتگو کردن یا نکردن نبوده است؛ متاسفانه برخی در داخل مذاکره را برای مذاکره می‌خواهند و این چیز بدی است. یعنی فکر می‌کنند صرفا برویم مذاکره کنیم مشکلات حل می‌شود یا می‌توانند بروند در داخل تبلیغات بکنند.

این کارشناس با تاکید بر اینکه مسئله اصلی برای مغز متفکر و تصمیم گیرندگان ارشد در داخل کشور هدف نهایی از مذاکرات است، تصریح کرد: برای انجام مذاکرات نتیجه بخش باید از قبل تمهیداتی اندیشیده و فهم مشترک ایجاد شود؛ وقتی دو طرف هنوز به درک و فهم مشترکی نرسیدند انجام یک مذاکره هیچ دلیلی ندارد و عملا هم برای ایران منفعتی ندارد و موجب سوء استفاده طرف آمریکایی می‌شود.

وی به عنوان مثال به دیدار ترامپ با رهبر کره شمالی اشاره کرد که صرفا اهداف تبلیغاتی داشت، و افزود: ایران اهل اینگونه بازی رسانه‌ای نیست و فریب نمی‌خورد. به اعتقاد عزیزی، هر دو حزب و کنگره آمریکا یک سیاست واحد برای ایران دارند که مهار است و هرگونه توافق با ایران هزینه بسیار زیادی برای رئیس جمهور می‌گذارد. و این مسئله در دوره اوباما و مذاکرات هسته‌ای ثابت شده است.

عزیزی با بیان اینکه هرگونه مذاکره باید امتیازی برای ایران هم داشته باشد، اظهار کرد: حضور نیروهای آمریکایی در سوریه، عراق و اقلیم کردستان این کشور مشکل بزرگ امنیتی برای ایران ایجاد کرده و مذاکره در این خصوص و پاک سازی منطقه از حضور آنها اتفاق خیلی حیاتی برای ایران محسوب می‌شود و مشکل بزرگ امنیتی را حل می‌کند. وی افزود: با توجه به خطای ترامپ در ترور سردار سلیمانی و اینکه ایران عملا اعلام کرده که به دنبال خروج آمریکا از منطقه است، خروج نیروهای آمریکایی از عراق و سوریه می‌تواند تا حدی پوششی برای خطای قبلی ترامپ [در ترور سردار سلیمانی] باشد و اهدافی که شهید سلیمانی می‌خواست به آن برسد.

از نظر عزیزی، طرف ایرانی نباید صرفا به دنبال برداشتن تحریم زیرا این مسئله در دولت بعدی آمریکا می‌تواند تغییر کند و یا با استفاده از مسائل دیگر از جمله حقوق بشر و تروریسم بازگردانده شود. وی افزود: نکته نهایی این است که ایران باید از برجام تجربه کسب کرده باشد. بله می‌شود با آمریکا وارد یک فرایند مذاکره شد اما حتما محدود و حتما مقطعی خواهد بود. لذا تجربه برجام نشان داد که گره زدن همه مسائل و زندگی مردم و دولت به مذاکره اشتباه محض است.

این کارشناس مسائل بین الملل همچنین اظهار کرد: اگر توافقی با آمریکا شکل بگیرد، احتمالا آنها از ایران می‌خواهند روابطش را با چین کاهش دهد و باید مراقب بود که هرگونه توافق با آمریکا تاثیری بر روابط ایران با چین، روسیه و یا سایر سازمان‌ها مانند بریکس و یا شانگهای نداشته باشد و همچنین این را در ذهن داشته باشیم که توافق با آمریکا می‌تواند موقتی باشد و بنابراین نباید راه‌های دور زدن تحریم‌ها را بست.

شود این مورد اشکال دارد. ولی یک ارتباطی که بدانیم محدودیت آن چیست و بدانیم موقتی عزیزی همچنین تاکید کرد که ایران باید پلن «بی» داشته برای بعد از امضای قراردادها داشته باشد و از تجربیات برجام درس بگیرد.

این کارشناس مسائل بین الملل در پاسخ به سوالی در ارتباط با تحولات منطقه و دادن امتیازات سیاسی از سوی ترامپ به نتانیاهو برای پذیرش آتش بس گفت: ترامپ به نتایناهو گفته که تا روز تحلیفش در ۲۱ ژانویه باید به جنگ پایان دهد و تا آن زمان هر جنایتی که می‌خواهد انجام دهد، در واقع به این دلیل است که آتش بس یک برگ برنده‌ای برای ترامپ باشد؛ او می‌خواهد نشان دهد که حتی نامش می‌تواند بر تحولات جهانی تاثیرگذار باشد.

وی با اشاره به جنگ اوکراین افزود: ترامپ بهتر از هر کسی می‌داند تمرکز نیروهای آمریکایی در اروپا و غرب آسیا عملا مانع تمرکز بر چین و شرق آسیا می‌شود؛ زیرا وقتی ۴۰ تا ۴۵ درصد از کل نیروهای ناوگان دریایی آمریکا در یک سال اخیر برای چندین بار به خاورمیانه می‌آیند تا از اسرائیل در برابر یک گروه کوچک دفاع کنند، در سیاست آمریکا در شرق آسیا تداخل ایجاد می‌کند.

احتمال الحاق کرانه باختری به اسرائیل به عنوان یک امتیاز سیاسی

به اعتقاد این کارشناس، آمارها نشان می‌دهد آمریکا عملا نمی‌تواند در سه جبهه بجنگد و برای متحدانش سلاح بفرستد و این امر به نفع چین تمام می‌شود. عزیزی بر ایان باور است که ترامپ با توجه به شخصیت نماشی که دارد، برای راضی نگه داشتن لابی اسرائیل ممکن است ضمیمه شدن کرانه باختری به خاک اسرائیل را امریکا رسمی بکند و دیگر به عنوان سرزمین اشغالی پس ازجنک 1963-1973 به آن نگاه نکند و آن را یک امتیاز برای اسرائیل در نظر بگیرد.

از نظر عزیزی انتخاب هاکبی به عنوان سفیر آینده اسرائیل احتمالا در همین راستا انجام شده است. هر چند که معادلات روی زمین بر تحولات آتی تأثیر گذار هستند و ناتوانی اسرائیل در دستیابی به اهدافش کار را پیچیده‌تر کرده است و ضمیمه شدن کرانه باختری به اسرائیل حتی برای نتایاهو هم می‌تواند یک دستاورد باشد.

 

دیدگاهتان را بنویسید