مهم‌ترین تأثیرات سیاست‌های احتمالی ترامپ در حوزه انرژی و تجارت جهانی

با اتمام شمارش آرا در ایالت اریزونا ترامپ با کسب 312 رای الکترال با قاطعیت رئیس جمهور آمریکا شد و این به معنای شکست سنگین برای دموکرات ها محسوب می شود. در واقع وی با وعده «اول آمریکا» دوباره به کاخ سفید راه یافت. او قصد دارد با کاهش مالیات‌ها، افزایش اشتغال، سخت‌گیری بیشتر روی معاملات با چین از طریق افزایش تعرفه‌ها، صنایع داخلی را تقویت کند و به وعده خود جامه عمل بپوشاند اما این هدف ترامپ تنها اقتصاد آمریکا را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد، بلکه اثراتش می‌تواند تمام نقاط جهان را دربرگیرد. بسیاری از مقام‌های کشورها در پیام تبریک به ترامپ احساسات زیادی به خرج داده‌اند، چون نگران موضع‌گیری او در قبال قوانین تجاری بین‌المللی و کنوانسیون‌های محیط زیستی و… هستند. چون رویکرد ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوریش برای همگان مشخص شد که در حوزه انرژی قوانین سخت‌گیرانه‌ای نداشت تا غول‌های نفتی آمریکا بازار جهانی را تسخیر کنند، حتی اگر این مسأله منجر به فشار مضاعف به اروپا شود، اصلا برای او مهم نیست. بر همین مبناست که پوتین بعد از انتخاب ترامپ به اروپایی‌ها پیشنهاد داده با اوکراین برای انتقال گاز مذاکره کنند تا شاید از اروپا در مقابل سیاست‌های آمریکامحورش در سرمای زمستان محافظت شود.

از طرف دیگر هدف ترامپ از افزایش قیمت سوخت و رشد ارزش جهانی دلار، سود بیشتر برای آمریکاست اما احتمالا قیمت کالاهای اساسی و مواد اولیه افزایش می‌یابد، آن هم در شرایطی که نرخ تورم در بازارهای جهانی همچنان بالاست و بسیاری از سرمایه‌گذارها در کشورهای نوظهور خوشبین بودند که تورم روند نزولی خواهد داشت اما با تغییر روند آنها با چالش‌های جدی مواجه می‌شوند.

بررسی دوره قبل ریاست‌جمهوری ترامپ نشان می‌دهد، برخی صنایع آمریکایی در آن زمان خیلی رشد کردند. بخش‌های انرژی، دفاعی و ساخت‌وساز با کاهش قوانین سخت‌گیرانه و افزایش بودجه‌های دولتی مواجه شدند در نتیجه اوضاع خوبی پیدا کردند ولی کشاورزی و صنایع خودرو خیلی ضربه خوردند، چون جنگ تجاری و تعرفه‌ها فشار زیادی بر این محصولات وارد کرد، حتی فروشگاه‌های خرده‌فروشی سنتی هم با مشکلات زیادی روبه‌رو شدند.

در سطح جهانی سیاست‌های ترامپ تأثیر زیادی بر قیمت‌ها گذاشت. صنعت نفت و انرژی آمریکا رشد کرد و به یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان نفت تبدیل شد، تعرفه‌ها باعث افزایش قیمت‌ها در بازارهای فولاد و آلومینیوم شد و به اقتصاد کشورهای صنعتی آسیب زد و کشورهای مصرف‌کننده با هزینه بیشتری روبه‌رو شدند. همین مسأله باعث شده بعد از انتخاب ترامپ بار دیگر مقامات اتحادیه اروپایی در مجارستان گرد هم آیند تا به فکر راه‌حلی برای تقویت اروپا بدون حمایت آمریکا باشند.

جنگ تجاری با چین و اعمال تعرفه‌های بالاتر برای برخی محصولات، تجارت جهانی را با تغییراتی روبه‌رو می‌کند، زیرا چین برای فروش محصولات خود در بازارهای جدید دست به دامپینگ می‌زند. البته با توجه به مشکلات اقتصادی و سیاسی چین و فشارهای جهانی، منطقه خاورمیانه می‌تواند جایگزین مناسبی برای آسیای جنوب شرقی باشد و فرصت‌های جدیدی برای سرمایه‌گذاری ایجاد کند. ‌در این سناریو، کشورهای حاشیه خلیج‌فارس با تکیه بر منابع طبیعی و موقعیت استراتژیک خود، نقش مهمی در تجارت انرژی ایفا می‌کنند که این موضوع موجب رشد سهام در این کشورها خواهد شد. این موضوع در کوتاه‌مدت یک شوک کوچک به اقتصاد وارد می‌شود، اما در میان‌مدت و بلندمدت قطعا به نفع اقتصاد و بورس ایران خواهد بود، چراکه اقتصاد ایران کامودیتی‌محور است. ایران باید به جذب سرمایه‌گذاری از کشورهای عضو بریکس و شانگهای اقدام و حتی برخی کشورهای اروپایی را می‌تواند به سرمایه‌گذاری در ایران تشویق کند.

 

از طرف دیگر هدف ترامپ تضعیف دلار تحت تاثیر تحریم‌های خارجی نیست. بلوک بریکس نیز تهدیدی علیه دلار محسوب می‌شود به همین دلیل هرگونه سیاستگذاری که منجر به تقویت جبهه شرقی شود به زیان ترامپ خواهد شد. بو‌یژه اینکه کشورهای اروپایی ممکن است برای دور شدن از چالش‌های تامین انرژی احتمالا استراتژی جدیدی در قبال ایران و روسیه تدوین کنند.

 

همچنین تغییرات در سیاست‌های اقتصادی آمریکا و حمایت از تولید داخلی با افزایش تعرفه‌ها، رشد تولید و مصرف بالای نفت را به همراه خواهد داشت، در نتیجه فرصتی برای کشورهای نوظهور و کشورهای نفتی حاشیه خلیج‌فارس فراهم می‌شود تا بتوانند بازارهای صادرات نفت خود را توسعه دهند.

با توجه به اینکه انتخابات آمریکا تعیین تکلیف شده و دولت منفعل کنونی آمریکا درگیر حاشیه‌های حزبی شده است، اثرات حضور ترامپ از همین هفته احتمالا بازار را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و کشورهای رقیب مانند چین به سرعت برای جلوگیری از افت بیشتر پول ملی خود از محرک‌های اقتصادی جدید رونمایی می‌کنند.

البته اقتصاد ایران فعلا واکنشی نسبت به ترامپ نداشته و دلار تحت تاثیر ریسک‌های ژئوپلیتیک به اندازه کافی رشد کرده است و ادامه این روند احتمالا می‌تواند بر بازارهای مالی تاثیر بگذارد اما سناریوهایی درباره تغییر رویکرد ترامپ در قبال ایران وجود دارد و همین مسأله باعث شده بازارها در ایران کمی با احتیاط عمل کنند اما به نظر می‌رسد نوسانات اقتصادی دوره ترامپ زیاد خواهد بود. در ۱۰ سال گذشته هرگاه دلار چه در بازار آزاد و چه نیما رشد کرده با کمی تأخیر یا همگام با آن بازار سرمایه هم رشد داشته است. ریسک حضور ترامپ در ریاست‌جمهوری آمریکا موجب افزایش قیمت دلار و در پی آن افزایش موقت بازار سرمایه خواهد شد ولی بقیه بازارها خود را سریع‌تر با موضوع افزایش نرخ ارز هماهنگ می‌کنند نظیر آنچه در این چند ماه در بازار ارز و طلا و سکه دیدیم. به طور کلی سیاست‌های ترامپ و بسته محرک چین تاثیر مثبتی بر اقتصاد کامودیتی‌محور ایران دارد و ترکیب این دو می‌تواند وضعیت خوبی برای بازار و بورس ایران ایجاد کند، مگر اینکه سناریوی تشدید تحریم‌ها شرایط دیگری را رقم بزند، البته با توجه به آمادگی، ایران دیگر چندان تحت تاثیر تحریم نخواهد بود.

به طور کلی ترامپ فعلا بر مسند قدرت ننشسته و ممکن است ریسک‌های سیاسی را قوی‌تر و جدی‌تری داشته باشد و حال بازارهای موازی و رقیب بهتر شود. با این حال پیش‌بینی اینکه چه چیزی در انتظار بازار و اقتصاد ما است کاملا وابسته به دولت ایران است نه ترامپ و آمریکا و هر جای دیگر. این سیاست‌گذاری‌های کلان داخلی مسؤولان است که مسیر بازار را روشن می‌کند. با ترامپ یا بی‌ترامپ حتی با رشد دلار آزاد یک سیاست‌گذار در حوزه اقتصاد می‌تواند ضربات جبران‌ناپذیری به بازار و اقتصاد وارد کند. بنابراین سرنوشت بازار و اقتصاد را نه این شخص، بلکه سیاست‌های اتخاذشده از سوی دولت برای مواجهه با رفتار ترامپ تعیین می‌کند. اثر این سیاست‌هاست که تعیین‌کننده مسیر بازار است.

اکثر کارشناسان پیش‌بینی کرده بودند اگر ترامپ مجددا بعد از ۴ سال به ریاست‌جمهوری آمریکا برسد احتمال افزایش نرخ ارز و متعاقب آن طلا و سکه زیاد است اما این پیش‌بینی‌ها یک روز بعد از انتخابات به گونه‌ای دیگر رقم خورد، به طوری که نه‌تنها قیمت‌ها صعودی نشد بلکه کاهش هم داشت.

 

حال بعد از گذشت چند روز از انتخاب ترامپ به عنوان رئیس‌جمهو جدید آمریکا، اگر چه برخی از بازارهای دیگر مثل رمزارزها جهشی بودند، با افت نرخ ارز و حتی طلا در بازارهای جهانی این پیام به بازار مسکن مخابره شده است که احتمال اینکه سرمایه‌ها این بار وارد بازار مسکن شوند بسیار زیاد است.

 

برخی کارشناسان مسکن بر این باورند که نباید از بازار مسکن انتظار واکنش سریع همانند بازار ارز و طلا داشت. این بازار، بر خلاف سایر بازارها دیر از خواب بیدار می‌شود و وقتی رونق می‌گیرد تا حدودی می‌تواند خود را با سایر بازارهای موازی تطبیق دهد و به نوعی عقب‌ماندگی‌اش را نیز جبران می‌کند.

هر چند برخی کارشناسان نیز بالا رفتن ریسک سرمایه‌گذاری در بازار مسکن را این طور تحلیل می‌کنند که این افزایش ریسک باعث شده سرمایه‌گذاری در بازار مسکن جذابیت خود را از دست بدهد و این موضوع برای اقتصاد مسکن و آینده کشور بسیار بسیار پرخطر است، بنابراین با وجود ترامپ بازار مسکن باز هم در ثبات نسبی قیمتی خواهد ماند. آنچه بدیهی است تمام شوک‌های تورمی که به واسطه بودجه و اتفاقاتی که در کشور طی 3-2 ماهه اول سال رخ داده، آثار خود را روی بازار مسکن نشان داده است اما تا همین امروز اتفاق جدیدی رخ نداده و بازار مسکن در یک ثبات قرار دارد.

دیدگاهتان را بنویسید