بریکس، مهمترین گروهی به شمار می آید که قادر به رقابت با گروه ۷ است که ۶۰درصد از ثروت جهانی را به خود اختصاص داده است. سهم بریکس در اقتصاد جهانی به ۳۱.۵درصد رسیده که بیش از سهم ۳۰.۷درصدی گروه۷ است. مقایسه گروه بریکس به گروه 7 نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران می تواند دشمنی غرب با ایران را به حداقل ممکن برساند و سهم خود از تجارت جهانی را افزایش دهد و عملا تحریم های غرب را به چالش بکشاند.
طرح «پل بریکس» (BRICS Bridge)، ابتکار کشورهای عضو گروه بریکس – شامل برزیل، روسیه، هند، چین، و آفریقای جنوبی – برای ایجاد شبک های اقتصادی و مالی مستقل است که هدف اصلی آن کاهش وابستگی به دلار آمریکا در تجارت جهانی و تقویت ارزهای ملی این کشورها است. این طرح به عنوان بخشی از سیاستهای جدید اقتصاد جهانی، نه تنها تلاشی برای «پل بریکس» واکنشی است به سیاستهای سلطه جویانه آمریکا و استفاده ی ابزاری این کشور از تحریمهای اقتصادی برای کنترل و تضعیف رقبای خود. ایالات متحده در سالهای اخیر به طور گستردهای از نظام تحریمهای اقتصادی برای اعمال فشار بر کشورهایی که سیاستهای مستقل تری را دنبال میکنند، بهره گرفته است.
نمونه هایی از این رویکرد را میتوان در تحریمهای گسترده علیه کشورهایی چون ایران، روسیه، چین و حتی تهدید به تحریمهای اقتصادی برای برخی از کشورهای همپیمان دید. این تحریمها معمولاً با هدف محدود کردن دسترسی کشورهای هدف به بازارهای جهانی، کاهش توان اقتصادی آنها، و در نهایت اعمال فشار برای تغییر سیاستهای داخلی و بین المللی آنها به کار میرود. گروه بریکس از زمان تأسیس در سال ۲۰۰۹، به دنبال تقویت همکاری اقتصادی و مالی بین اعضا بوده است، اما طرح پل بریکس به عنوان یک تحول مهم، به دنبال آن است که استفاده از ارزهای محلی در مبادلات تجاری و اقتصادی بین اعضا و شرکای تجاری آنها افزایش یابد. از دلایل اصلی برای این تغییر، سلطه دلار آمریکا در بازارهای مالی جهانی و نقش آن در اقتصاد بین المللی است.
از آنجا که دلار به عنوان ارز اصلی ذخیره جهانی و واحد حساب بین المللی مطرح است، کشورهای بریکس معتقدند که این وضعیت به آمریکا امتیازهای نامتناسبی اعطا کرده است و به آن کشور اجازه میدهد تا از طریق تحریم ها و فشارهای اقتصادی، به راحتی سیاستهای خود را بر کشورهای دیگر تحمیل کند. با افزایش استفاده از ارزهای ملی در معاملات تجاری، بریکس در واقع در حال ایجاد یک «پل مالی» است که میتواند کشورهای عضو را از نیاز به دلار برای مبادلات تجاری بینیاز کند. به این ترتیب، کشورهایی مانند چین و روسیه که اغلب هدف تحریم های اقتصادی آمریکا قرار میگیرند، میتوانند با جایگزینی ارزهای محلی، از اثرات تحریمها بکاهند. همچنین، این اقدام میتواند هزینه های تبدیل ارز را کاهش داده و به پایداری اقتصادی کشورهای بریکس کمک کند. یکی از ابزارهای کلیدی برای اجرای این طرح، بانک توسعه بریکس (NDB) است که با هدف تأمین مالی پروژههای توسعه ای و سرمایه گذاری در کشورهای عضو، ایجاد شده است. این بانک به کشورها امکان میدهد تا به ارزهای ملی خود وام بگیرند و وابستگی به دلار را در پروژه های بزرگ توسعه ای و زیرساختی کاهش دهند.
همچنین این بانک به عنوان یک مکانیسم حمایتی برای تثبیت اقتصاد کشورهای عضو و شرکای تجاری آنها عمل میکند. چین، به عنوان بزرگترین اقتصاد بریکس و یکی از بزرگترین مدافعان این طرح، تلاش زیادی برای توسعه استفاده از «یوان» به عنوان ارز جایگزین دلار در تجارت بین المللی کرده است. چین از طریق پیمانهای دوطرفه با کشورهای مختلف، تلاش دارد تا ارز خود را در بازارهای جهانی ترویج دهد. روسیه نیز پس از تحریمهای گسترده غرب در پی بحران اوکراین، به شدت به دنبال کاهش وابستگی به دلار و استفاده از روبل در معاملات تجاری خود بوده است.
طرح پل بریکس همچنین برای بسیاری از کشورهای دیگر که عضو این گروه نیستند، جذاب به نظر میرسد. کشورهایی مانند ایران، ترکیه، و برخی کشورهای آفریقایی که به دلیل تحریمها یا سیاستهای آمریکا به دنبال راههای جایگزین برای تجارت هستند، از طرحهایی مانند پل بریکس استقبال میکنند. این طرح به آنها فرصتی میدهد تا با کشورهایی که از لحاظ اقتصادی همسو هستند، به طور مستقل از نظام مالی مبتنی بر دلار آمریکا، به تجارت بپردازند. این حرکت بریکس نشاندهندهی آغاز یک تحول عمیق در نظم اقتصادی جهانی است که در آن نقش دلار و تسلط مالی آمریکا رو به افول میرود و امکان شکل گیری یک نظم چندقطبی فراهم میشود. این نظم چندقطبی به کشورهای مختلف اجازه میدهد تا با تقویت روابط اقتصادی با یکدیگر، وابستگی خود به دلار و سلطه مالی غرب را کاهش دهند و یک سیستم اقتصادی هم بسته و مقاوم در برابر تحریمها ایجاد کنند.در نهایت، طرح پل بریکس نه تنها برای کاهش وابستگی به دلار، بلکه به عنوان ابزاری برای شکلدهی به یک سیستم مالی جهانی مستقل از آمریکا مطرح است. این طرح، اگرچه در مراحل اولیه خود قرار دارد، اما چشمانداز آیندهای چندقطبی را نشان میدهد که در آن ارزهای مختلف به طور همزمان در تجارت جهانی نقش دارند و هژمونی دلار در این نظام کمرنگتر خواهد شد.