عراقچی امروز به پاکستان می رود. خبری است ساده اما اگر این سفر بتواند برای بخشی از مسائل موجود در روابط دو کشور برون رفتی پیدا کند سفر بسیار مهمی خواهد بود
اولین سوال این است که مگر ما در روابط با پاکستان مساله یا مسائلی داریم؟
باید بگویم که بله! علیرغم روابط بسیار خوب سیاسی و تشریفاتی که بین دو کشور وجود دارد و واژه های” ملت و دولت دوست و برادر” در گفتارها و نوشتارهای مقامات و رسانه های دو کشور فراموش نمی شود اما واقعیت آن است که هر دو کشور در روابط دو جانبه از مسائل مهمی در رنج هستند که حتما باید برای آنها ورای تعارفات معمول دیپلماتیک راه حلی پیدا شود.
یکی از مهمترین مسائل موجود بین دو کشور بحث اعتماد است که علیرغم تمام کلمات مثبتی که در مذاکرات بین مقامات دو کشور مبادله می شود بر روابط دو کشور سایه افکنده است.
ریشه این بی اعتمادی یا کم اعتمادی به گذشته باز می گردد و عواملی هم خارج از اراده دو کشور بر دامن زدن به این بی اعتمادی یا کم اعتمادی تاثیر گذاشته اند.
اگر به حادثه ای که در بهمن ماه سال گذشته بین دو کشور رخ داد و متاسفانه مبادله آتشی صورت گرفت توجه کنیم با وجودی که این مساله خیلی سریع و تند به ابتکار دو وزارت خارجه ایران و پاکستان بدون کمک عنصر سومی حل و فصل گردید و روابط دو کشور همسایه را ترمیم نمود ولی باید متوجه باشیم که ریشه وقوع آن حادثه و آثار بعدی آن هنوز در روابط دو کشور باقی است که باید حتما به آن توجه شود.
امروز هر دو کشور ایران و پاکستان از مساله ای به نام تروریسم در رنج هستند و مشکلات پاکستان در این خصوص به مراتب بیشتر از ایران است. مقامات هر دو کشور بخوبی می دانند که امنیت در مرزهای مشترک آنها مساله راهبردی برای هردو کشور است و توسعه ایالت بلوچستان پاکستان همچنین توسعه استان سیستان و بلوچستان ایران برای هر دو کشور موضوعاتی حساس و بسیار مهم هستند. هر دو کشور در مذاکرات دوجانبه مقامات سیاسی و امنیتی و نظامی به این موضوع معترف بوده و راهکارهای مختلفی را برای همکاری با هم تعریف کرده و حتی اسناد مهمی هم امضاء و مبادله کرده اند اما همچنان در اجرای توافقات حرکتها بطئی و کند است که باید تحرکی جدی به اجرای آن توافقات داده شود. انتظار می رود در سفر دکتر عراقچی یکی از مسائل مورد توجه به بخش توافقات امنیتی بین دو کشور باشد زیرا که تحرک در این بخش می تواند موجب موجب افزایش اعتماد شده و بر سایر عرصه های روابط تاثیر مثبت بگذارد.
مساله مهم دیگر در روابط بین دو کشور مساله خط لوله گاز IP است که هر دو طرف ضمن آن که بر اهمیت آن معترف بوده و بر اجرایی شدن آن تاکید دارند ولی با توجه به نحوه ورود دوگانه به موضوع و اولویت بندی مسائل آن به مشکل رسیده اند. خوب است یکبار دیگر فلسفه اولیه تصمیم گیری برای این خط لوله گاز را به یاد آوریم که هر دو کشور بر مساله تاثیر خط لوله گاز بر حسن روابط همسایگی دو کشور تاکید داشتند و بنیان حقوقی قرارداد بیشتر بر نگاهی راهبردی بر روابط متکی بود تا یک قرارداد صرف اقتصادی. لذا مناسب است هر دو کشور بار دیگر اهمیت خط لوله گاز را در فضای راهبردی روابط دو کشور مورد بررسی قرار داده تصمیمات مقتضی اتخاذ کنند. به زبان ساده تر فلسفه تصمیم گیری در قرارداد خط لوله گاز برای توسعه روابط دو کشور بود نه آن که خود عامل اختلاف شود.
مساله مهم سوم که خود از اجزای متعددی تشکیل شده مسائل اقتصادی و در راس آنها تجارت ترجیحی و حتی تجارت آزاد بین دو کشور است که علیرغم مذاکرات طولانی هنوز نتیجه خاصی بدست نیامده است. با آن که دست اندرکاران اقتصادی دو کشور به مکمل بودن اقتصاد ایران و پاکستان معترفند و توسعه روابط اقتصادی بین ایران و پاکستان را به نفع هر دو کشور می دانند اما موانع بروکراتیک مذاکرات همچنان باقی است و باید تحرک جدیدی به مذاکرات اقتصادی و تشکیل کمیسیون مشترک اقتصادی داده شود.
مساله چهارم که باید در روابط دو کشور مورد توجه قرار گیرد مسائل فرهنگی است. دو کشور فرهنگی ایران و پاکستان با وجود تمام مشترکات فرهنگی، اجتماعی، دینی و تاریخی متاسفانه به دلایلی که خوب آسیب شناسی نشده در بخش همکاریهای فرهنگی با مشکل مواجه هستند و عرصه ای که می تواند موجب توسعه و شکوفایی روابط شود متاسفانه از عوامل کم اعتمادی بین دو کشور شده که لازم است بطور جدی مورد توجه قرار گیرد و راه کارهایی برای اعتمادسازی در همکاریهای فرهنگی پیدا شود.
خوشبختانه روابط دو کشور در سطوح بین المللی و منطقه ای خصوصا در بحث مسائل مربوط به فلسطین و مقابله با جنایات رژیم صهیونیستی روابط خوبی است و همکاریهای شایان توجهی بین دو کشور وجود دارد که البته زمینه های زیادی برای گسترش آنها هم هست که باید مورد توجه قرار گیرند.