نشریه آمریکایی نشنال اینترست که در زمینه روابط بینالملل کار میکند با انتخاب تیتر فوق تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که چرا رژیم اسرائیل با گذشت دو هفته از عملیات وعده صادق ۲ هنوز به ایران پاسخی نداده است. این اندیشکده آمریکایی مینویسد: در پی حمله موشکی گسترده ایران در اول اکتبر، رژیم اسرائیل با یک تصمیم پیچیده در مورد چگونگی واکنش موثر بدون تشدید به یک درگیری منطقهای گسترده دست و پنجه نرم میکند. کاخ سفید خواستار خویشتن داری برای جلوگیری از اخلال در بازارهای جهانی انرژی یا تحریک خصومتهای بیشتر شده است. با این حال، تحلیلگران اسرائیلی معتقدند که ایران ممکن است برنامه تسلیحات هستهای خود را تسریع کند.
ایلان برمن معاون ارشد اندیشکده شورای سیاست خارجی آمریکا در واشنگتن دی سی مینویسد:
اسرائیل گزینههای خود را برای ایران بررسی میکند: مردم خاورمیانه، و در واقع جهان، با نگرانی منتظر پاسخ اسرائیل به رگبار عظیم موشکی ایران در اول اکتبر به اسرائیل هستند. کاخ سفید که از یک جنگ منطقهای گستردهتر میترسد، فشار زیادی (البته عمدتاً آرام) بر اورشلیم وارد میکند تا اقدامات تلافیجویانهاش را به چیزی «متناسب» محدود کند که نه برنامه هستهای ایران و نه سایتهای انرژی آن را هدف قرار نمیدهد.
ضعف بازدارندگی رژیم صهیونیستی
نویسنده مطلب دو عامل افزایش قیمت جهانی انرژی و دستیابی ایران به سلاح هستهای را دو مانع اصلی میداند و ادامه میدهد:
محاسبات خود اسرائیل پیچیده است. بدیهی است که انجام هیچ کاری یک گزینه پیش رو ندارد، البته آیت اللههای ایران جرأت میکنند تا حملات مستقیم بیشتری را بدون نگرانی از انتقام انجام دهند. پاسخ بسیار ضعیف اسرائیل نیز همین مشکل را خواهد داشت و نمیتواند به اندازه کافی تهران را از پاسخ بیشتر باز دارد. چرا تلاش جدیتر برای هدف قرار دادن زیرساختهای نفتی ایران باعث افزایش قیمتهای جهانی انرژی میشود، و تأثیر معناداری بر برنامه گسترده هستهای ایران، یک تلاش بسیار پیچیده است.
در همین راستا، عامل دیگری نیز مطرح است و ممکن است در شکلدهی به نحوه پاسخ نهایی اسرائیل تعیینکننده باشد. این اعتقاد به شدت در میان تحلیلگران اسرائیلی مطرح است که ما اکنون در پرتگاه «دوی سرعت» ایران برای ساخت بمب هستیم؛ و اگر به مراکز هستهای ایران حمله کنیم ممکن است ایران به شدت به سمت تسلیحات هستهای پرتاب شود.
چالشهای پیش روی ایران
نشنال اینترست در توضیح این مطلب اظهار میکند:
برای درک چرایی این امر، لازم است بدانیم که، ایران، سال گذشته یک بسته استراتژیک ترکیبی در دست اقدام داشته است. مطمئناً، کمپین ۷ اکتبر که توسط حماس، که خود یکی از نمایندگان مهم ایران است، انجام شد، میتواند در چندین سطح موفق تلقی شودچرا که توانسته است برای طولانی مدت به آسیب ناپذیری اسرائیل خدشه وارد کند. همچنین به قطع روابط عادی سازی توافقنامه آبراهام ۲۰۲۰ کمک قابل توجهی کند؛ و منجر به انزوای عمیق دولت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در صحنه جهانی شود.
این مجله آمریکایی معتقد است البته مسئله توافقنامه آبراهام علیرغم خواستههای ایران، اساساً از مسیر خارج نشده است، و امیدها همچنان وجود دارد که زودتر از اینها – شاید حتی از طریق نوعی پیمان عادیسازی عربستان و اسرائیل – دوباره شتاب خود را به دست آورند. در همین شرایط، ارتش ایالات متحده که در سالهای اخیر بهعنوان بخشی از رقابت با چین بهطور جدی به سمت اقیانوس هند و اقیانوس آرام حضور جدی داشت، در بزرگترین حضور خود از زمان جنگ دوم خلیجفارس دو دهه پیش به این منطقه عقبنشینی کرده است و حضور جدی ندارد؛ و مهمتر از همه این که موفقیتهای اخیر رژیم اسرائیل علیه حزبالله، نماینده اصلی جمهوری اسلامی، نقش کلیدی ایران را حذف کرده است.
ایلان برمن معتقد است: برای بیش از یک دهه، تهران مجدانه تلاش کرده است تا زرادخانهای برای راکتها و موشکهای کوتاهبرد حزبالله ایجاد کند – به این دلیل که اگر اسرائیل زمانی به تأسیسات هستهای ایران حمله کند، موشکهای حزبالله بر سر اسرائیل پرتاب شود.
اکنون، با حذف رهبران ارشد حزبالله توسط رژیم اسرائیل، از بین رفتن کادرهای شبهنظامی و هدفگیری هوایی گستردهاش از پایگاههای موشکی این گروه، اعتبار این تهدید به شدت مخدوش شده است.
احتمال تغییر استراتژی هستهای ایران
در انتهای یادداشت این اندیشکده روابط بین المللی آمریکایی آمده است: همه اینها ناظران اسرائیلی را متقاعد کرده است که رهبری ایران در شرف چرخش در مسیرخود است و از استراتژی طولانی مدت خود برای پیشرفت فزاینده هستهای به سمت یک حرکت تمام عیار برای دستیابی به بمب اتمی تغییر مسیر داده است.
این مسئله منجر به آن میشود که پاسخ اسرائیل، با تردید روبرو شود. زمانی که در نهایت رژیم بخواهد حمله کند به این استدلال توجه میکند که هدف قرار دادن مراکز هستهای ایران برای چقدر دشوار است. به عبارت دیگر، اسرائیل اکنون به همان انتخاب سرنوشتسازیای فکر میکند که نیکلا سارکوزی، رئیسجمهور سابق فرانسه در سال ۲۰۰۷ مطرح کرد: یا “بمب ایران یا بمباران ایران”