حمله اسرائیل به ایران؛ دو راهی خطرناک بی‌بازگشت!

بر اساس گزارش «واشنگتن پست»، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، به دولت بایدن اطلاع داده است که به جای حمله به تأسیسات نفتی یا هسته‌ای ایران، قصد دارد عملیات محدودی را علیه زیرساخت‌های نظامی این کشور انجام دهد. به گفته دو منبع مطلع، این تصمیم با هدف مهار تنش و جلوگیری از برافروخته شدن یک جنگ تمام‌عیار اتخاذ شده است.

پس از حمله موشکی ایران به اسرائیل، منطقه خاورمیانه در انتظار پاسخ اسرائیل به سر می‌برد. نگرانی‌ها در حال افزایش است که این پاسخ می‌تواند به جنگ سایه بین دو کشور پایان دهد و نقطه شروع یک درگیری نظامی آشکار و عیان باشد. این تحولات در شرایطی برای ایالات متحده رخ داده‌اند که کمتر از یک ماه به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است. رئیس‌جمهور جو بایدن به‌صراحت اعلام کرده که از حمله اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران پشتیبانی نخواهد کرد.

بیش از هفت هفته تنش و سکوت، بنیامین نتانیاهو و جو بایدن روز چهارشنبه در گفت‌وگویی تلفنی به تبادل نظر پرداختند. در این تماس، نخست‌وزیر اسرائیل برنامه خود برای حمله به زیرساخت‌های نظامی ایران را مطرح کرد. این اطلاعات از سوی یک مقام آمریکایی و یک منبع آگاه از مذاکرات ارائه شده است که هر دو به‌دلیل حساسیت موضوع، خواستار حفظ هویت خود شده‌اند. یک منبع آگاه اعلام کرده است که حمله اسرائیل به ایران پیش از انتخابات آمریکا در ۵ نوامبر انجام خواهد شد، زیرا تأخیر در این اقدام ممکن است از سوی ایران به‌عنوان نشانه‌ای از ضعف تلقی شود.

بر اساس گزارش روزنامه واشنگتن پست، زوهار پالتی، مدیر پیشین اطلاعات موساد در اظهاراتی تأکید کرد که: «نتانیاهو باید میان درخواست‌های واشنگتن برای خویشتن‌داری و فشار افکار عمومی اسرائیل برای اقدامی قاطعانه، تعادلی ظریف برقرار کند. ایران دیگر از خویشتن‌داری گذشته خود فاصله گرفته است. هرچند اسرائیل بدون حمایت تسلیحاتی آمریکا توان ادامه مبارزه را نخواهد داشت، اما در نهایت این اسرائیل است که با پذیرش ریسک، می‌داند چگونه مأموریت خود را به‌درستی به انجام برساند. وقتی دفعه قبل پاسخ دادیم، پیام ما به درستی منتقل نشد. حالا دیگر گزینه‌ای میان خویشتن‌داری یا انتقام باقی نمانده و انتخاب روشن است.»

گیل تلشیر، استاد علوم سیاسی در دانشگاه عبری اورشلیم و مرتبط با مقامات ارشد دفاعی اسرائیل، بیان کرد: «ارتش اسرائیل ترجیح می‌دهد فرماندهان نظامی ایران را هدف قرار دهد، زیرا این رویکرد نه‌تنها از آسیب‌دیدن غیرنظامیان جلوگیری می‌کند، بلکه مانع از شعله‌ور شدن یک جنگ گسترده در منطقه می‌شود. این نوع نگرش با آنچه در ذهن نتانیاهو می‌گذرد، همخوانی ندارد.»

بر اساس گزارش نشریه فایننشال تایمز، مقامات ارشد آمریکا هشدار داده‌اند که توان آنها در «تأثیرگذاری» بر تصمیمات اسرائیل محدود است، هرچند ایالات متحده همچنان بزرگ‌ترین متحد و تأمین‌کننده اصلی کمک‌های نظامی به این کشور به‌شمار می‌رود. واشنگتن انتظار دارد واکنش اسرائیل به ایران محدود و کنترل‌شده باشد، چراکه اسرائیل تمایلی به گسترش درگیری با ایران ندارد.

بر أساس گزارش روزنامه وال استریت ژورنال، ناتان ساکس، مدیر مرکز سیاست خاورمیانه مؤسسه بروکینگز، اظهار داشت: «تصمیم نتانیاهو تا حدی برای دولت بایدن «اطمینان‌بخش» بوده است. با این حال، پاسخ اسرائیل به‌احتمال زیاد با هدف وارد کردن خسارات سنگین به تهران برنامه‌ریزی شده است. در حمله ۱ اکتبر، برخی از موشک‌های ایران که سایت‌های نظامی و اطلاعاتی اسرائیل را هدف قرار داده بودند، موفق به نفوذ در سامانه دفاع موشکی اسرائیل شدند و هرچند تنها خسارات جزئی به بار آوردند، اما نگرانی‌هایی را برانگیختند مبنی بر اینکه حملات بعدی ایران ممکن است مؤثرتر باشد. حمله اخیر ایران نشان‌دهنده یک تهدید واقعی بود و اسرائیل در تلاش است تا با واکنش خود بر قوانین قدیمی تأکید کند: اینکه ایران نباید جرأت حمله مستقیم به اسرائیل را پیدا کند.»

در زمینه زمان‌بندی، به نظر می‌رسد نتانیاهو از سیاست‌های واشنگتن تبعیت می‌کند. یک مقام ارشد پیشین دفاعی اسرائیل که در جریان مشورت‌های امنیتی قرار دارد، بیان کرد: «آمریکا حمایت کامل خود را از اسرائیل و دولت نتانیاهو اعلام کرده، اما تأکید داشته که در شرایط کنونی اولویت با نابودی حزب‌الله است و مقابله با ایران را می‌توان به زمان مناسب‌تری موکول کرد.» وی افزود: «ایالات متحده در حال ارسال سامانه دفاعی تاد و تجهیزات نظامی ضروری است که اسرائیل برای پایان‌دادن به تهدید حزب‌الله به آنها نیاز دارد.»

افزایش هماهنگی اسرائیل با واشنگتن پس از چندین حمله بزرگ صورت گرفت که بدون اطلاع قبلی آمریکا انجام شده بودند. این حملات شامل هدف قرار دادن فرماندهان ایرانی در نزدیکی یک تأسیسات دیپلماتیک در دمشق و ترور اسماعیل هنیه رهبر حماس، در تهران بود؛ اقداماتی که موجب غافلگیری و خشم مقامات آمریکایی شد. بااین‌حال، یک مقام نزدیک به نتانیاهو تأکید کرد که نخست‌وزیر اسرائیل در رابطه با حمله احتمالی به ایران همچنان با مقامات آمریکایی مشورت خواهد کرد، اما منتظر تأیید نهایی واشنگتن نخواهد ماند. نتانیاهو تصمیم‌گیرنده نهایی در خصوص نحوه پاسخ اسرائیل به ایران خواهد بود.

پیچیدگی‌های سیاسی در تهران و واشنگتن نیز نقشی اساسی در این تصمیم داشته است. گیل تلشیر، تحلیلگر سیاسی، تأکید می‌کند که تیم نتانیاهو نسبت به انتخاب مسعود پزشکیان به‌عنوان رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب ایران ابراز نگرانی کرده است؛ چراکه او بر احیای مذاکرات هسته‌ای با غرب اصرار داردتلشیر افزود: «نتانیاهو بر این باور است که با پیروزی احتمالی کامالا هریس در انتخابات آینده آمریکا، توافق هسته‌ای بار دیگر در دستور کار قرار خواهد گرفت؛ از این رو، اکنون را مناسب‌ترین زمان برای جلوگیری از تحقق این سناریو می‌داند.»

به گزارش شبکه الجزیره، واشنگتن با استقرار سامانه دفاع موشکی «تاد» و اعزام نیرو‌های نظامی به اسرائیل موافقت کرده است؛ اقدامی که به نظر می‌رسد با هدف آمادگی برای مقابله با واکنش احتمالی ایران به حمله اسرائیل انجام شده باشد. در مقابل، دونالد ترامپ، نامزد جمهوری‌خواه انتخابات ریاست‌جمهوری، اسرائیل را تشویق کرده است تا «پیش از هر اقدام دیگری، تأسیسات هسته‌ای ایران را هدف قرار دهد.»

بر اساس گزارش الجزیره، اگرچه ترامپ، کوشنر و سایر حامیان سرسخت اسرائیل از حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران استقبال می‌کنند، اما به نظر می‌رسد پیامد‌های احتمالی چنین اقدامی را به‌درستی درک نکرده‌اند. تجربه مشابه در سال ۱۹۸۱، زمانی که اسرائیل به رآکتور هسته‌ای اوسیراک عراق حمله کرد، نشان داد که این‌گونه اقدامات می‌توانند نتیجه‌ای معکوس داشته باشند. آن حمله، برنامه هسته‌ای عمدتاً صلح‌آمیز عراق را به فعالیت‌های مخفیانه سوق داد و صدام حسین را به سرمایه‌گذاری در توسعه سلاح‌های هسته‌ای تشویق کرد. به احتمال زیاد، حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران نیز می‌تواند پیامد‌های مشابهی به همراه داشته باشد.

بر اساس گزارش الجزیره، در سال‌های اخیر، چندین دانشمند هسته‌ای ایران هدف ترور قرار گرفته‌اند. در تازه‌ترین مورد، «محسن فخری زاده» فیزیکدان برجسته و از اعضای ارشد برنامه هسته‌ای ایران توسط اسرائیل ترور شد. اگرچه این ترور‌ها به از دست رفتن برخی از چهره‌های کلیدی برنامه هسته‌ای کشور منجر شده است، اما در عین حال، انگیزه‌ای قوی در میان نسل جدید دانشمندان ایرانی برای پیشبرد علوم هسته‌ای ایجاد کرده‌اند. این پدیده که به‌عنوان «ناسیونالیسم هسته‌ای» شناخته می‌شود، پاسخی به حملات مکرر علیه برنامه هسته‌ای ایران است و عزم ملی برای ادامه این مسیر را تقویت کرده است.

مجله اکونومیست در گزارشی به عنوان «چهار گزینه نظامی اسرائیل برای حمله به ایران» می‌نویسد: در این گزارش چهار گزینه برای حمله اسرائیل به ایران مطرح شده است.

الف) حمله به تاسیسات هسته ای: البته نویسنده به این اشاره می‌کند که به دلیل پراکندگی و استحکام زیرزمینی تاسیسات هسته ای، اسرائیل در این زمینه با دشواری زیادی همراه است و نیازمند این است که از موشک‌های سنگر شکن استفاده کند.

ب) حمله به بنادر و پایانه‌های نفتی؛ اسرائیل در این گزینه می‌تواند ضربه اقتصادی به اقتصاد ایران وارد می‌کند.

ج) حمله به فرماندهان نظامی ایران؛ نویسنده بر پیچیدگی این عملیات تاکید می‌کند و معتقد است که نتایج آن هم نامشخص است و هم با ریسک بالایی همراه است.

د) حمله به پایگاه موشکی ایران؛ البته نویسنده بر این تاکید می‌کند که این گزینه با واکنش محدودتر ایران همراه خواهد شد و نتانیاهو با توسل به این گزینه می‌تواند هم توان مقاومت اسرائیل در برابر ایران را به نمایش بگذارد و هم از این فرصت برای بازطراحی نظم منطقه‌ای بهره ببرد.

علی واعظ کارشناس ارشد مسائل ایران در گروه بین المللی بحران در نشریه فارن افرز می‌نویسد: حملات ایران در ماه‌های آوریل و اکتبر تأثیر محدودی داشتند. در نتیجه، برخی از جناح‌های داخلی ایران با صدای بلندتری خواستار کنار گذاشتن ادعای صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای و دستیابی به سلاح هسته‌ای شده‌اند. تسریع در دستیابی به سلاح هسته‌ای ممکن است به اسرائیل و آمریکا بهانه‌ای برای جنگ بدهد و تأسیسات کلیدی ایران را در معرض حملات شدید قرار دهد. وی در ادامه تاکید می‌کند: حرکت ایران به سوی سلاح هسته‌ای احتمالاً مذاکرات با غرب را متوقف کرده و منجر به بازگشت تحریم‌های بین‌المللی و افزایش انزوای ایران خواهد شد. حتی با دستیابی به بازدارندگی هسته‌ای، مشکلات داخلی و خارجی ایران—مانند ضعف اطلاعاتی، اقتصاد ناپایدار، و کاهش مشروعیت—ادامه خواهند یافت و تهدیدات علیه رژیم پابرجا خواهد ماند.

اسکای نیوز در گزارشی می‌نویسد: حمله به تأسیسات نفتی ایران می‌تواند پیامد‌های عظیم اقتصادی و سیاسی داشته باشد که فراتر از خاورمیانه خواهد رفت. ایران هشدار داده است که در صورت حمله، تأسیسات منطقه خلیج‌فارس، به‌ویژه امارات، را هدف قرار خواهد داد. چنین واکنشی می‌تواند باعث افزایش شدید قیمت نفت و بحرانی برای اقتصاد جهانی شود. افزایش قیمت نفت می‌تواند باعث افزایش قیمت سوخت در آمریکا در هفته‌های منتهی به انتخابات ریاست‌جمهوری شود که این امر ممکن است به نفع دونالد ترامپ باشد – نتیجه‌ای که نتانیاهو از آن استقبال خواهد کرد.

نتیجه گیری

رویارویی میان ایران و اسرائیل به مرحله‌ای حساس رسیده است، جایی که حملات متقابل و گزینه‌های نظامی پیچیده، خاورمیانه را در آستانه بحرانی فراگیر قرار داده‌اند. پس از حملات موشکی ایران در ماه‌های آوریل و اکتبر ۲۰۲۴ و در واکنش به ترور رهبران حزب الله و حماس توسط اسرائیل، تنش‌ها به سطحی بی‌سابقه رسیده است. اسرائیل در حال بررسی چهار گزینه نظامی است، در حالی که آمریکا تلاش دارد واکنش‌ها را کنترل کند تا از بروز جنگی گسترده جلوگیری شود.

فشار‌های داخلی و بین‌المللی بر بنیامین نتانیاهو برای نشان دادن یک «پیروزی» محسوس در برابر ایران افزایش یافته، اما نگرانی‌ها درباره پیامد‌های اقتصادی و سیاسی، به‌ویژه در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، تصمیم‌گیری را پیچیده‌تر کرده است. هرگونه اقدام نظامی نه‌تنها می‌تواند به تشدید تنش‌ها و بازطراحی نظم منطقه‌ای منجر شود، بلکه با تهدید افزایش قیمت جهانی نفت و بازگشت تحریم‌های گسترده، معادلات ژئوپلیتیک منطقه و جهان را به چالش خواهد کشید

دیدگاهتان را بنویسید