اسرائیل مدتهاست که جمهوری اسلامی ایران را به توسعه سلاحهای هستهای متهم کرده و بارها تهدید کرده که در صورت نیاز، به تأسیسات هستهای ایران حمله خواهد کرد.
اسرائیل مدتهاست که جمهوری اسلامی ایران را به توسعه سلاحهای هستهای متهم کرده و بارها تهدید کرده که در صورت نیاز، به تأسیسات هستهای ایران حمله خواهد کرد. در همین راستا، مقامات اسرائیلی ادعا کردهاند که پاسخ به حملات موشکی اخیر ایران، ممکن است شامل حمله به زیرساختهای حیاتی و هستهای ایران باشد. این تهدیدات در حالی بیان میشود که ایران بارها تأکید کرده که شرعاً قصد ساخت سلاح هستهای را ندارد. با این حال، اظهارات اخیر مقامات جمهوری اسلامی مبنی بر بازنگری احتمالی در سیاستهای هستهای در صورت تهدید مستقیم به موجودیت کشور، نگرانیهای تازهای را در سطح بینالمللی به وجود آورده است.
از منظر استراتژیک، کشورهایی که به سمت ساخت سلاحهای هستهای میروند، عمدتاً به دنبال بازدارندگی هستند؛ به این معنی که این سلاحها به عنوان یک اهرم برای جلوگیری از تجاوز خارجی به کار میروند. ایران تا کنون تأکید کرده که به دلیل مسائل شرعی و دینی، در پی دستیابی به چنین سلاحهایی نیست. اما آیا در صورت تغییر شرایط و تهدید واقعی به حاکمیت و موجودیت ایران، این سیاست ممکن است تغییر کند؟
در حالی که برخی ناظران بینالمللی از امکان یک درگیری هستهای بین ایران و اسرائیل ابراز نگرانی کردهاند، بسیاری از کارشناسان معتقدند که بازدارندگی هستهای در نهایت مانع از بروز چنین جنگی خواهد شد. سلاحهای هستهای از یک سو به دلیل قدرت تخریب بالایشان، و از سوی دیگر به دلیل عدم بازگشتپذیری اثرات زیانبارشان، عملاً گزینه نهایی برای هر کشوری هستند. جنگ هستهای به معنای نابودی کامل هر دو طرف است، و همین عامل موجب میشود که کشورها حتی در مواجهه با تهدیدهای شدید، از ورود به یک جنگ تمامعیار خودداری کنند.
بزرگترین متغیری که در این میان نقش اساسی دارد، بازار جهانی انرژی است. خاورمیانه یکی از مهمترین مناطق تأمین انرژی جهان است و هرگونه اختلال در این منطقه، تأثیرات مستقیم و شدیدی بر بازار نفت خواهد داشت. ایران با دارا بودن یکی از بزرگترین ذخایر نفتی جهان و همچنین قرار گرفتن در تنگه هرمز، یکی از نقاط کلیدی انتقال انرژی جهانی، نقشی تعیینکننده در قیمت و عرضه نفت دارد.
حمله اسرائیل به ایران به طور مستقیم باعث افزایش ناگهانی قیمت نفت و تشدید بیثباتی در بازار انرژی خواهد شد. اولین قربانی این بیثباتی، چاههای استخراج نفت در خاورمیانه خواهند بود. این افزایش قیمت انرژی، نه تنها بر اسرائیل و کشورهای غربی فشار اقتصادی مضاعف وارد خواهد کرد، بلکه بر اقتصاد جهانی نیز تأثیرات منفی خواهد گذاشت. در نتیجه، حتی اگر بازدارندگی هستهای به تنهایی مانع جنگ نشود، هزینههای بالای اقتصادی و افزایش غیرقابل کنترل قیمت نفت، اسرائیل و حامیان غربیاش را از تجاوز به ایران منصرف خواهد کرد.
در نهایت، هرگونه درگیری نظامی بین ایران و اسرائیل، حتی اگر به سلاح هستهای ختم نشود، با هزینههای اقتصادی، انسانی و زیستمحیطی عظیمی همراه خواهد بود. جنگ در خاورمیانه نه تنها میتواند قیمت نفت را به شدت افزایش دهد، بلکه امنیت بینالمللی را نیز در معرض خطر قرار میدهد.
به نظر میرسد که بازدارندگی هستهای، همراه با فشارهای اقتصادی و تأثیرات منفی بر بازار جهانی انرژی، دلایلی کافی برای جلوگیری از جنگ میان ایران و اسرائیل باشند. با این حال، تنها زمان نشان خواهد داد که آیا طرفین به سوی دیپلماسی حرکت خواهند کرد، یا اینکه خاورمیانه بار دیگر در معرض شعلهور شدن یک بحران جدید قرار خواهد گرفت.