کدهای یک مقاله جنجالی در سال 2020

“توماس فریدمن” ستون‌نویس برجسته نیویورک تایمز در مقاله ای در سال 2020 خطاب به جو بایدن رئیس جمهور آمریکا هشدار داده که توان موشکی و پهپادی محور مقاومت به چنان درجه ای رسیده که حتی پیشرفت های چشمگیر اتمی ایران را نیز تحت الشعاع قرار داده و به یک چالش راهبردی برای جریان های مخالف با این محور تبدیل شده است.

مدت زمان زیادی تا نخستین سالگرد حادثه هفتم اکتبر(عملیات طوفان الاقصی) و وارد آمدن ضربه ای سخت و بی سابقه به رژیم اشغالگر قدس در سال 2023 میلادی باقی نمانده است. رویدادی که به زعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران، معادلات راهبردی در منطقه غرب آسیا و کلیت خاورمیانه را تغییر داد و البته که روندهای تازه ای را نیز تشویق کرده است.

در این چهارچوب، صهیونیست ها پس از گذشت یک سال از رویداد مذکور و جنگ افروزی علیه غزه، به هیچکدام از اهداف اعلامی خود دست نیافته اند. در این راستا، نَه جنش حماس و دیگر گروه های مقاومت فلسطینی نابود شده اند و نَه اسرای اسرائیلی در بندِ حماس آزاد شده اند. نکته قابل تامل اینکه صهیونیست ها صرفا بر شدت توحش خود با حمایت های قدرت‌های غربی و به ویژه دولت آمریکا علیه ملت فلسطین و البته در مدت اخیر، علیه لبنان افزوده اند. شاید عینی‌ترین نمود این مساله را بتوان در بمباران های پیاپی بیروت توسط رژیم اشغالگر قدس و کارزار گسترده این رژیم در ترور فرماندهان و چهره های برجسته جریان مقاومت نظیر سید حسن نصرالله دبیر کل فقید حزب الله لبنان و دیگر افراد شناخته شده مشاهده کرد.

با این همه، به نظر می رسد که در تحلیل روند تحولات جاری در منطقه و رمزگشایی از دلایل اوج گیری توحش صهیونیست‌ها و آمریکایی ها، بایستی بسیاری از متغیرها و مولفه های کلان را در نظر گیریم. موضوعاتی که لزوما نقطه شروع آن ها عملیات طوفان الاقصی نبوده است و به مدت ها قبل تر از این رویداد باز می گردند. در این راستا، یکی از عینی‌ترین نمودهای این موضوع را می توان در مقاله جنجالی که “توماس فریدمن” ستون نویس برجسته نشریه نیویورک تایمز در سال 2020 و پس از پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در آن سال نوشت رهگیری کرد.

عنوان مقاله فریدمن این بود: “جوی عزیز، دیگر مساله اصلی توان اتمی ایران نیست”. وی در این گزارش به این مساله اشاره داشت که اگرچه ایران توانسته در حوزه توان هسته ای خود پیشرفت های قابل توجی را تجربه کند با این حال، واقعیت این است که اکنون توان موشکی و پهپادی این کشور و انتقال این توان در ابعاد مختلف به متحدان منطقه ای این کشور، به یک تهدید بزرگ برای آمریکا و متحدان آن تبدیل شده است. به بیان ساده تر فریدمن تاکید داشت که آمریکا و متحدانش باید این نقطه قوت ایران که به یک بحران بزرگ برای جریان های مخالف و معاند با تهران تبدیل شده است را فلج کنند. و الا بایستی با بحران های جدی و عمیق‌تری مواجه شوند.

*”توماس فریدمن” در مقاله جنجالی خود در نیویورک تایمز در سال 2020 به بایدن هشدار می دهد که به جای اصرار بر احیای توافق برجام بایستی معطوف به مقابله با نظم جدید منطقه ای در خاورمیانه باشد. نظمی که ایران و محور مقاومت بازیگران اصلی و محوری آن هستند و از ظرفیت های قدرت قابل توجهی نیز برخوردار هستند.

از این رو، به نظر می رسد که اصرارهای صهیونیست ها و متحدان آمریکایی آن ها بر تداوم کارزار قتل و جنایت در منطقه و تقابل با محور مقاومت نیز بی‌ارتباط با این توصیه فریدمن به بایدن نیست. معادله ای که در نوع خود در مدت اخیر 3 نمود عینی را نیز به نمایش گذاشته است.

یک: رژیم صهیونیستی و بازی نمایشی با توافق آتش‌بس
رژیم اشغالگر قدس در ماه های اخیر، بارها و بارها در مورد مذاکرات مرتبط با انعقاد توافق آتش بس در قالب جنگ غزه، ایجاد مانع و کارشکنی کرده است. معادله ای که سبب شده تا جنبش حماس به صراحت اعلام کند که صهیونیست‌ها صرفا به این مذاکرات به چشم بازی تبلیغاتی می نگرند و عملا در حال وقت‌کُشی برای ارتکاب به جنایت بیشتر علیه ملت فلسطین هستند. در رابط با لبنان نیز همین معادله حاکم است کما اینکه وزیر خارجه لبنان اخیرا در افشاگری تاکید کرده که با رایزنی های فراوان، شهید سید حسن نصرالله با انعقاد یک توافق آتش بس 21 روزه در قالب جنگ با دشمن اسرائیلی موافقت کرد با این حال، صهیونیست ها در اوج ناجوانمردی اقدام به ترور ایشان کردند.

از این رو، رژیم اشغالگر قدس سطح بازی خود را کلان تر و در سطح منطقه می بیند و سعی دارد تا نظم نوینی را در غرب آسیا حاکم کند که به بهترین نحو در خدمت اهداف و منافع آن باشد. این موضوع به عینه از سوی نتانیاهو در جریان سخنرانی اخیرش در نشست سالانه محمع عمومی سازمان ملل متحد نیز بیان شد. در واقع، اسرائیل و آمریکایی‌ها، جریان مقاومت را در نقطه ای خطرناک از حیث قدرت و نفوذ می بینند و به زعم خود سعی در حذف این جریان دارند. همان نکته ای که توسط فریدمن نیز در سال 2020 نسبت به آن هشدار داده شده است.

دو: تلاش های صهیونیست ها جهت هدف قراردادن زرادخانه تسلیحاتی حزب الله لبنان
توسعه توانمندی های جریان مقاومت در منطقه گزاره ای بوده که اغلب ناظران و تحلیلگران مسائل راهبردی به آن شهادت می دهند. نکته مهم در این رابطه این است که اغلب گروه ها و جریان های مقاومت در منطقه، فناوری ساخت تسلیحات را به دست آورده اند و صرفا به تامین سلاح از مبدا خارجی نیازی ندارند. این همان نکته ای است که برخی از تئوریسین های امنیتی اسرائیلی در رابطه با توان تسلیحاتی حماس در نوار غزه به آن اعتراف کرده اند. در مورد حوثی های یمنی و حزب الله لبنان نیز با معادله ای مشابه رو به رو هستیم.

حال در این وضعیت، اشغالگران اسرائیلی با همکاری آمریکا سعی دارند به هر نحو ممکن که شده به زرادخانه تسلیحاتی جریان مقاومت ضربه بزنند. موضوعی که خود یک هدف محوری در قالب جنگ افروزی صهیونیست ها علیه حزب الله در لبنان است و اسرائیل به نحوی ویژه به این دستورکار معطوف است. این همان نکته مهمی است که توماس فریدمن در مقاله سال 2020 خود به بایدن نسبت به آن هشدار داد و حتی تاکید داشت تهدیدِ توان موشکی و پهپادی جریان مقاومت، از تهدید قدرت اتمی ایران و پیشرفت های تهران در این حوزه نیز بیشتر است.

سه: اسرائیل و تلاش برای ایجاد شکاف در محور مقاومت
در نهایت بایدگفت که رژیم اشغالگر قدس در چهارچوب تلاش کلان‌ترِ خود برای شربه زدن به شبکه مقاومت در منطقه، سعی دارد تا جای ممکن بازیگران مختلف این شبکه را از یکدیگر جدا کند. اساسا به همین دلیل هم بوده که شاهد بودیم پس از واقعه ترور شهید سید حسن نصرالله، اشغالگران اسرائیلی از محاصره زمینی، دریایی و هوایی لبنان سخن گفتند و حتی تهدیداتی را علیه بر زمین نشستن هواپیماهای ایرانی در فرودگاه بیروت نیز مطرح کردند.

به بیان ساده تر، اسرائیل و آمریکا سعی دارند بازیگران و اعضای مختلف محور مقاومت را از یکدیگر جدا کنند و آن ها را هدف قرار دهند. این مساله و دستورکاری است که جریان مقاومت نیز به خوبی آن را درک کرده و درست به همین دلیل است که شاهد بوده ایم مقام معظم رهبری اخیرا در خطبه های نماز جمعه تهران که پس از عملیات وعده صادق 2 برگزار شد، به صرحت بر تداوم حمایت های ایران از محور مقاومت تاکید فرمودند و البته که فلسفه اجرای عملیات وعده صادق 2 نیز حمایت قاطع ایران از متحدان خود در سطح منطقه و حراست از امنیت ملی اش بود.

موضوعی که دلگرمی زیادی را در میان ملت های آزاده منطقه ایجاد کرده است و نوعی ضدراهبرد را علیه طرح های کلان اشغالگران اسرائیلی و آمریکایی در منطقه به ذهن متبادر می کند. دستورکاری که هدف نهایی آن قدرت سازی بیش از پیش برای جریان مقاومت در سطح منطقه است.

برچسب ها :

دیدگاهتان را بنویسید