حوادث جاری خاورمیانه باید با در نظر گرفتن اهداف و برنامه های گوناگون و بلند مدت نظام سلطه تفسیر و تحلیل شود. هرچند طرح تضعیف و تجزیه کشورهای خاورمیانه به علت دخالت ایران و گروه های مقاومت به تعویق افتاده، اما به نظر می رسد که با تغییر در راهبرد ها و تاکتیک های تحقق آن، هنوز در راس اهداف و برنامه های نظام سلطه است.
کشور جعلی اسرائیل با هدف اصلی ایجاد بی ثباتی در خاورمیانه و تضعیف و تجزیه کشورهای این منطقه توسط انگلیس و با کمک آمریکا تشکیل شد و از ابتدای پیدایش با حمایت همه جانبه این دو کشور به سرعت قدرت گرفت و به گسترش اشغالگری و قتل عام و آواره کردن فلسطینیان پرداخت. آمریکا و انگلیس همواره از اسرائیل برای تسهیل در تحقق اهداف گوناگون استفاده ابزاری کرده اند. گرچه خودبرتربینی، حرص و سبعیت ویژگی ذاتی صهیونیست هاست، طرح خاورمیانه جدید و اسرائیل بزرگ در اصل بخشی از اهداف سلطه گری آمریکا و انگلیس بوده و صرفا محدود به زیاده خواهی رژیم صهیونیستی نمی شود. از این رو حوادث جاری خاورمیانه باید با در نظر گرفتن اهداف و برنامه های گوناگون و بلند مدت نظام سلطه تفسیر و تحلیل شود. هرچند طرح تضعیف و تجزیه کشورهای خاورمیانه به علت دخالت ایران و گروه های مقاومت به تعویق افتاده، اما به نظر می رسد که با تغییر در راهبرد ها و تاکتیک های تحقق آن، هنوز در راس اهداف و برنامه های نظام سلطه است.
موقعیت خاص و منابع غنی خاورمیانه و همچنین مرکزیت اسلام که دینی ضد ظلم و استعمار است، از جمله عواملی هستند که باعث شده همواره این منطقه مورد طمع استعمارگران و توجه سایرین باشد. تخریب گسترده غزه و قتل عام فلسطینیان بیگناه، حمله به مناطق مسکونی و کشتار غیرنظامیان در لبنان، تخریب زیر ساخت های یمن و سوریه، و ترور فرماندهان و شخصیت های مهم مقاومت، همه در راستای اهداف آمریکا و انگلیس و دیگر حامیان اسرائیل انجام شده است و هیچ انسان آگاهی نمی تواند بپذیرد که نتانیاهو بی توجه به خواست و اراده حامیانش مرتکب این جنایات می شود.
آمریکا و متحدانش برای انحراف افکار عمومی و تبرئه خودشان، بنیامین نتانیاهو و تیم همراه وی را مقصر جلوه می دهند و چنین وانمود می کنند که او با سرپیچی از حامیانش به جنایت ادامه می دهد. اما هر انسان خردمندی می داند که اگر آنها صادق بودند با قطع کمک به اسرائیل می توانستند به سادگی جنگ و ویرانی و کشتار و آوارگی مردم بیگناه را متوقف کنند.
واقعیت این است که برنامه آنها ابتدا نابودی یا حداقل تضعیف حداکثری گروه های مقاومت به عنوان یکی از برگ های برنده ایران و سپس دخالت نظامی و سیاسی گسترده تر و تضعیف بیشتر کشورهای منطقه، بهخصوص سوریه، عراق و ایران، و سرانجام سلطه فراگیر و غارت منابع منطقه از یک طرف، و ممانعت از افزایش قدرت و نفوذ چین و روسیه در این منطقه از طرف دیگر است.
نگاهی به حوادث و بحران های دیگر در خاورمیانه از ابتدای قرن حاضر نیز موید این واقعیت است. جنگ تحمیلی عراق و ایران، حمله ائتلاف غربی به عراق به بهانه واهی در جنگ خلیج فارس، ایجاد داعش و حمله آمریکا و متحدانش به سوریه و تمدید حضورشان در عراق و سایر نقاط، و حمله عربستان به یمن، و بسیاری از حوادث دیگر… همه با هدف اصلی تضعیف و در صورت امکان تجزیه این کشورها و در جهت تحقق اهداف استعماری کشورهای قدرتمند غربی اتفاق افتاد.
با توجه به نکات فوق، موثرترین و شاید تنها راه برون رفت از معضلات کنونی و ممانعت از تحقق اهداف ضد بشری نظام سلطه، افزایش بصیرت سیاسی و بیداری افکار عمومی و اتحاد کشورهای منطقه و دیگر کشور های استعمار ستیز، صرف نظر از ملیت، زبان و مذهبشان (عرب، ترک، فارس، کرد و غیره) است.