غول مسکن همه چیز را بلعیده است!

گزارش بانک مرکزی از تحولات بازار مسکن، از رشد، ۱۲.۸‌میلیون تومانی مسکن از سال گذشته تا مرداد ماه امسال خبر می‌دهد. نگاهی به سهم سایر حوزه‌ها از سبد هزینه‌های خانوارهای ایرانی، نشان می‌دهد سهم سایر بخش‌ها قربانی هزینه‌های بالای مسکن شده است. تفریح و سرگرمی، سهمی ۱.۵درصدی و سهم گوشت قرمز، تنها ۴.۴درصد از هزینه‌های یک خانوادۀ شهری را دربر می‌گیرد.

آبراهام مازلو، در سال 1943، هرم سلسله مراتب معروف خود را منتشر کرد. این هرم نیازهای انسان را به پنج گروه تقسیم می‌کند و ایدۀ اصلی‌اش این است که انسان پیش از آنکه به سراغ نیازهای بزرگتر و آرزوها و اهدافش برود، ابتدا باید نیازهای اولیۀ خود را رفع کند. کف هرم یا اولین گروه و اساسی‌ترین نیاز انسان، نیازهای فیزیولوژیکی ما هستند. پوشاک، خوراک، تفریح و مسکن، در این دسته قرار دارند. انسان‌ها برای بقای خودشان به غذای مناسب، لباس، خواب کافی و سرپناه نیاز دارند. بخش زیادی از سبد هزینه‌های خانوارها را هم صرف تامین همین نیازها می‌شود.

*مقایسه سهم مسکن در سبد هزینه های خانوارهای شهری ایران و کشورهای همسایه

در سال‌های اخیر و پس از جهش قیمت مسکن در سال 1397، مسکن سهم بیشتری را در سبد هزینه‌های خانوارهای شهری، اشغال کرد. رفته‌رفته آنقدر این سهم بزرگ شد که در حال حاضر، بیش از 50درصد سبد هزینه‌های خانوارهای کلان‌شهری، متعلق به مسکن است. با افزایش سهم مسکن به پوشاک، خوراک و تفریح، سهم کم‌تری اختصاص پیدا کرد. طبق گفته دبیر انجمن صنعت گوشت و مواد پروتئینی کشور، سرانۀ مصرف گوشت قرمز در کشور باید 30 کیلو گرم باشد در حالی که طبق آمار رسمی این عدد به 5کیلوگرم در سال، کاهش یافته است.

 

اولین قربانی مسکن، مواد غذایی است
مسعود رسولی، دبیر انجمن صنعت گوشت و مواد پروتئینی کشور، استاندارد مصرف گوشت قرمز برای هر فرد در سال را، 30کیلوگرم اعلام کرد. درحالی‌که این عدد در ایران، 5کیلوگرم است. کاهش مصرف گوشت قرمز، مضرات زیادی را برای بدن به همراه دارد و یک پیام روشن را مخابره می‌کند. اگر درآمد مردم، صرف هزینۀ گوشت و مواد غذایی نمی‌شود، برای چه چیزی هزینه می‌شود؟ بررسی آمارهای منتشر شده در سال‌های اخیر نشان می‌دهد، مسکن اجازۀ هزینه برای سایر نیازهای خانوار را نمی‌دهد.

براساس آمار منتشر شده از مرکز آمار ایران، سهم مسکن در سبد هزینۀ خانوارهای شهری کل کشور برابر با 38.1درصد است. خانوارهای شهر تهران، 50.8درصد از درآمد خود برای مسکن پرداخت می‌کنند؛ یعنی بیشتر از نیمی درآمد یک خانوادۀ تهرانی، هزینۀ مسکن می‌شود. به‌طورکلی 72.5درصد از درآمد خانوار شهری، هزینه‌های غیرخوراکی و 27.5درصد، هزینه‌های خوراکی و دخانی است. هزینۀ بالای مسکن و البته اقتصاد تورمی، باعث شده تا مردم، میان نیازهای اساسی زندگی مجبور به انتخاب باشند و برخی را حذف کنند تا بتوانند حداقل سرپناهی را برای خانوادۀ خود تامین کنند. گوشت قرمز در این آمار، تنها 4.4درصد از هزینه‌های یک خانوادۀ شهری را دربر می‌گیرد.

خداحافظی تفریح از زندگی مردم

مسکن، فقط سهم خوراکی‌ها را از سبد هزینه‌های خانوارهای شهری کم نکرده است. تفریحات و پوشاک به میزان رشد سهم مسکن، سهم خود را از دست داده‌اند. آمارهای مرکز آمار نشان می‌دهد سهم مسکن از کل هزینه‌های خانوار، خوراکی و غیرخوراکی، به 38.1درصد در سال 1401 رسید. براساس تعاریف هبیتات (برنامۀ اسکان بشر سازمان ملل متحد)، در صورتی که سهم مسکن در سبد هزینه‌های خانوار بیش از 30درصد باشد، جامعه به بدمسکنی دچار شده است. این مقدار علاوه بر آنکه 8درصد از نرخ فقر مسکن بالاتر است، بالاترین سهم مسکن از سبد هزینۀ خانوارهای شهری ایرانی در چهار دهۀ اخیر نیز، هست. این عدد زمانی قابل توجه می‌شود که با کشورهای منطقه مقایسه شود. ایران در میان کشورهای منطقه بیشترین سهم مسکن را در سبد هزینه‌های خانوارهای شهری دارد. نمودار 2، نشان دهندۀ این مقایسه است.

*مقایسه سهم مسکن و تفریح در سبد هزینه های خانوارهای استان تهران

کیفیت مناسب زندگی، افزون‌بر مسکن مناسب به تفریح و سرگرمی هم نیاز دارد. همان‌طور که غذا برای جسم انسان نیاز است، استراحت و تفریح هم نیاز روح است. به‌ویژه در زندگی‌های شهری که پر از دغدغه و شلوغی است. همان‌طور که پیش از این اشاره شد، قیمت بالای مسکن در سال‌های اخیر، از سهم مسکن هم کاسته است. مسکن و سرگرمی در گروه غیرخوراکی سبد هزینه‌های خانوار قرار دارند. درحالی‌که سهم مسکن در سبد هزینه‌های خانواده‌های تهرانی، 50.8درصد است، تفریح و سرگرمی، سهمی 1.5درصدی دارد. با افزایش سهم مسکن، مردم ناچار به کم کردن از سرگرمی و استراحت‌شان شدند.

سفر برای مستاجران نیست

بد مسکنی، خود را سفر هم نشان می‌دهد. گردشگری حق تمام اقشار جامعه است؛ اما معضل مسکن این حق طبیعی را از برخی گروه‌های جامعه سلب کرده است. مردم از لحاظ محل زندگی به دستۀ شخصی، استیجاری و سازمانی تقسیم می‌شوند. براساس گزارش‌های مرکز آمار ایران، 32درصد مردم ایران مسکن ملکی ندارد. 23.2درصد مردم مستاجر هستند و 8.5درصد هم در منازل سازمانی سکونت دارند. 82درصد سفرهای انجام شده در سال 1400، توسط خانوارهایی با محل سکونت شخصی یا سازمانی انجام شده و فقط 18درصد مسافران، مستاجر بوده‌اند. بنابراین صاحب مسکن ملکی بودن به عنوان یکی از شاخص‌های تمکن مالی خانوار، سهم خود را در دسترس‌پذیر بودن خانوارها به گردشگری داخلی، نشان می‌دهد. مستاجران، توان مالی کم‌تری برای سفر دارند.

قیمت بالای مسکن، فقط مردم را دچار بدمسکنی نکرده است. آن‌ها باید میان نیازهای اولیۀ زندگی، الویت گذاری کنند و برخی را فدای برخی دیگر کنند. در این میان به نظر می‌رسد تفریح و سفر و خوراکی‌های ضروری بدن، فدای مسکن شده است. جامعه، به شهروندانی پویا و سالم نیاز دارد. شهروندانی که هم از مسکن مناسب برخوردارند، هم خوراک و مواد مغذی لازم برای سلامت در دسترس‌شان قرار دارد و هم امکان سفر و تفریح، برایشان فراهم است. به نظر می‌رسد این شرایط برای بسیاری از مردم ایران فراهم نیست و تورم مسکن بر همۀ ابعاد زندگی اثر منفی گذاشته است. دولت چهاردهم حل مشکل مسکن را باید در اولویت قرار دهد و به این نکته توجه کند که بحران مسکن، فقط یک مسئلۀ اقتصادی نیست و بر جنبه‌های اجتماعی، فرهنگی زندگی تاثیر دارد.

برچسب ها :

دیدگاهتان را بنویسید