اشغال استان سیونیک یا فشار به ارمنستان برای در اختیار قراردادن دالان به جمهوری آذربایجان، چون منافع ایران را کاملاً از بین میبرد میتواند زمینه ورود جمهوری اسلامی ایران را به این تنش فراهم کند
روسیه بعد از ایفای نقش میانجی در توافق سال ۲۰۲۰ بین آذربایجان و ارمنستان به بازیگر اصلی منطقهای در تحولات قفقاز و به ویژه بحران قرهباغ تبدیل شده است. در جدیدترین تحول در این رابطه پوتین در سفر اخیر خود به آذربایجان، از ایجاد محور زنگزور استقبال نمود. این موضوع با واکنشهای گسترده در ایران روبه رو شد. در همین خصوص رجانیوز با دکتر مهدی خورسند، کارشناس بینالملل به گفتگو نشست.
گفتوگوی با دکتر مهدی خورسند پیرامون کریدور مهم زنگزور؛
مشروح این گفتگو بدین شرح است:
کریدور زنگزور چه اهمیت ژئوپلیتیکی برای ایران و کشورهای منطقه دارد؟
کریدورهای بینالمللی یک تعریف مشخصی دارند. کریدورها فقط به منزله دسترسی جادهای و برای رسیدن مقصد میان دو بعد مسافت نیست. کریدور یا دالان مجموعهای از خطوط مواصلاتی در حوزه ترانزیت، انرژی، انتقال زمینههای تکنولوژی مثل خطوط فیبر نوری و… است. کریدور با مسیر دسترسی متفاوت است؛ مسیر دسترسی یعنی رعایت بعد ترافیکی. یعنی شما اجازه دهید که وسایل نقلیه از ابتدا به انتها برسند. پس تفاوت کریدور با مسیر دسترسی این است. حالا ما با کریدور زنگزور روبرو هستیم. تفاهمنامه آتشبس جنگ قرهباغ در سال ۲۰۲۰ میان جمهوری آذربایجان، روسیه و ارمنستان بسته شد. تفسیر آذربایجان از بند نهم این تفاهمنامه، کریدور بودن محور زنگزور هست. اما تفسیر ارمنستان از این بند، مسیر دسترسی است. نقل به مضمون بند نهم آن است که ارمنستان باید مسیری را برای دسترسی باکو به نخجوان در نظر بگیرد. همین مسئله به محل اختلاف جدید ارمنستان و آذربایجان بدل شده است.
اهمیت کریدور زنگزور از این بابت است که با راهاندازی این کریدور، انحصار ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران برای ترکیه، آذربایجان و کشورهای آسیای مرکزی که میخواهند بهصورت زمینی به اروپا دسترسی پیدا بکنند برداشته میشود و یک مسیر یکپارچه آذری از چین تا ترکیه در اختیار کشورهای ترک قرار میگیرد. این یکی از رؤیاهای دیرینه اردوغان و علیاف هست که بتوانند یک مسیر اختصاصی داشته باشند و از چتر انحصار ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران خارج شوند. این مسئله منافع اقتصادی، سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران را به خطر میاندازد.
بلوکبندی کشورهای منطقه دررابطهبا ایجاد این دالان به چه نحو است؟
کشورهای دارای منافع در این ماجرا ابتدا جمهوری آذربایجان و ترکیه بودند. ترکیه از سالها قبل با تشکیل سازمان کشورهای ترک و اعمال قوانین یکدستسازی قوانین گمرکی و مالیاتی، به دنبال یکسانسازی سرزمینی هم بود. به دنبال این بود که کالاها از یک مسیری از چین راه بیفتند و از یک دالانی در سرزمینهای ترک در بندر اوکتاهای قزاقستان توقف کنند و از آنجا به بندر باکو و سپس به آنکارا برسند. یعنی در طی این مسیر هم ایران را در کریدور میانی BRI و کمربندی کرایچین که ارزش اقتصادی بسیار بالایی دارد، دور بزنند و هم روسیه را. ترکیه در تلاش است که منافع اقتصادی ایران و روسیه را به حداقل برساند. البته ترکیه همکاریهایی هم با روسیه دارد؛ ولی در کلان، راهبرد ترکیه بهحداقلرساندن منافع اقتصادی رقبای منطقهای خود است. روسها این مسئله را درک کردند و ورود روسیه به جنگ قرهباغ در سال ۲۰۲۰ برای ایجاد آتشبس هم در همین راستا فهم میشود؛ چراکه ترکیه در جنگ پشت جمهوری آذربایجان ایستاده بود. روسیه فهمید که ترکیه میخواهد در قفقاز جنوبی نقش محوری بازی کند و در پی آن به جنگ ورود کرد و نقشآفرینی بیشتر ترکیه جلوگیری کرد. چراکه قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی و جمهوریهای استقلالیافته از اتحاد جماهیر شوروی بهعنوان عمق استراتژیک روسها قلمداد میشوند و اینکه روسیه تسلط خود با بر عمق استراتژیک خود حفظ کند برای روسیه حیاتی است.
اقداماتی مانند کریدور زنگزور و جنگ قرهباغ برای آن بود که انتفاع اقتصادی ایران و روسیه در منطقه را به حداقل ممکن برساند. این بازی؛ چون مطلوب آمریکا و اروپا بود، از سوی غربیها حمایت شد. در ماجرای جنگ قرهباغ یک تقسیم کاری انجام شد و آن این بود که ترکیه و رژیم صهیونیستی پشت جمهوری آذربایجان ایستادند و آمریکا و اروپا از ارمنستان حمایت کردند. ترکیه و رژیم صهیونیستی در پی آن بودند که فشار از بالا را به گونه انجام دهند که اروپا و آمریکا زمینه مصالحه یا وادادگی را برای ارمنستان فراهم کنند. یعنی بهگونهای به ارمنستان فشار بیاورند که اگر مذاکره نکنی جغرافیای تو را اشغال خواهند کرد.
کشوری که بر اساس خصلت ذاتی خود کنار نشسته؛ اما از ایجاد این کریدور قطعاً نفع خواهد برد، کشور چین هست. به نظر میرسد چینیها یک سیاست مرموزی را نسبت به کریدور زنگزور در پیش گرفتهاند. چراکه این کریدور منافع زیادی را برای چین ایجاد میکند و خواسته یا ناخواسته تحولات منطقه به گونه قرار گرفته که در راستای منافع چینیها است.
بهصورت خلاصه میتوان گفت چین، جمهوری آذربایجان و ترکیه و همچنین اروپا و آمریکا برای تحتفشار گذاشتن جمهوری اسلامی ایران و روسیه جزو بیشترین منفعت برندگان کریدور ادعایی زنگزور هستند. قطعاً این کریدور طولانی میتواند بسیاری از منافع ایران و روسیه به خطر بیندازد. ترکها چون در این قضیه صرفاً به دنبال منافع اقتصادی هستند، احتمال اینکه به منافع سیاسی، امنیتی و اقتصادی ایران توجهی نداشته باشند بسیار زیاد است و این امر نشاندهنده اهمیت ژئوپلیتیکی این مسئله برای ما و دیگر کشورهای منطقه است.
روسیه چه نفعی از ایجاد این کریدور میبرد که حالا متحد با آذربایجان و ترکیه مدافع ایجاد این کریدور است؟
رئیس جمهور روسیه باوجوداینکه سفری رو به عمق استراتژیک خود و یکی از جمهوریهای استقلالیافته از جماهیر شوروی انجام داده است؛ اما هرگز بهعنوان مدافع ترکیه و جمهوری آذربایجان در این مسیر ورود نکرده است. موضع روسها بهعنوان ضامن آتشبس جنگ قرهباغ نمیتواند دال بر ایجاد این کریدور باشد. روسیه اجازه ایجاد کریدور زنگزور با مختصاتی که جمهوری آذربایجان و ترکیه در نظر دارند را نخواهد داد. روسها میدانند که تسلط بر مسیرها و کریدورها جزو اصول اساسی تحولات دوران گذارنظم بینالمللی هست و روسها چنین اجازهای را نخواهند داد. روسها بهعنوان متضمن آتشبس قرهباغ، فقط میخواهند بند نهم توافقنامه اجرایی بشود.
از سمت دیگر حرکت روسها چند پیام سیاسی هم دارد. اولاً فشار به ارمنستان است. ثانیاً اثبات بزرگتری خود به ترکیه، جمهوری آذربایجان و مابقی بازیگران این حوزه است. ثالثاً این قضیه میتواند یک پیام سیاسی به دولت چهاردهم در ایران باشد. وزیر خارجه ما شاید رویکرد غربگراتری را نسبت به دولت قبل داشته باشد. از طرفی ما در آستانه امضای تفاهمنامه ۲۰ساله میان ایران و روسیه هستیم. روسها ممکن است در پی یک یادآوری برای ایجاد توازن در نگاه به شرق و غرب در دولت چهاردهم باشند. به نظر میرسد پیام روسها به دولت جدید ایران هم بازمیگردد. ادامه عدم موضعگیری روسها نسبت به کریدور زنگزور شاید نشان دهد که این دیدارها، سخنرانیها و پیامها بیشتر مواضعی نمایشی و هشدار گونه برای نشاندادن بزرگتری روسیه در قفقاز جنوبی هست.
با تأکید رهبری بر خطقرمز بودن تغییر مرزها، ایران چه سیاستی را دنبال خواهد کرد؟
کلام رهبر انقلاب در مورد خطقرمز بودن تغییر ژئوپلیتیک در منطقه قفقاز جنوبی کاملاً واضح است. خطقرمز یعنی تغییرات ژئوپلیتیکی مانند اشغال استان سیونیک یا فشار به ارمنستان برای در اختیار قراردادن دالان به جمهوری آذربایجان، چون منافع ایران را کاملاً از بین میبرد میتواند زمینه ورود جمهوری اسلامی ایران را به این تنش فراهم کند. اگر اعمال فشار نظامی به ارمنستان اتفاق بیفتد و اگر ارمنستان بخواهد تحتفشار اختیار این محور را واگذار کند، به نظر میرسد این اتفاق با ورود و دخالت مستقیم جمهوری اسلامی ایران همراه خواهد بود.