اگرچه نتانیاهو تلاش می‌کند ائتلاف کابینه‌اش از بین نرود، اما بعید به نظر می‌رسد برای این پیشگیری از فروپاشی کابینه اش، تمایلی به ورود به یک جنگ تمام عیار داشته باشد.
به نقل از خبرگزاری تسنیم، ورود حزب‌الله لبنان به عرصۀ نبرد با رژیم صهیونیستی از دومین روز عملیات «طوفان الاقصی» در ۸ اکتبر ۲۰۲۳ موجب شد رژیم صهیونیستی تهدیدات مستمری را علیه حزب‌الله لبنان بیان کند. این تهدیدها، چه در رسانه و چه در اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی همواره وجود داشته است و با بیان جملاتی مانند اینکه لبنان خراب‌تر از غزه خواهد شد، تاکنون ادامه داشته است. حال در این مقطع پس از ترور شهید «فؤاد شکر»، فرمانده برجسته مقاومت اسلامی لبنان و اجرای مرحلۀ نخستِ پاسخ انتقامی حزب‌الله، درگیری بین رژیم صهیونیستی و حزب الله در وضعیت جدیدی قرار گرفته است. سؤالی که در این شرایط برای هر ذهن کنکاش‌گری تکرار می‌شود این است که «سناریوهای آتی درگیری بین حزب الله و رژیم صهیونیستی چه خواهد بود؟»
سناریوهای کلی در شرایط موجود
۳ احتمال کلی وجود دارد:
-وقوع یک جنگ تمام عیار
-استمرار وضعیت موجود
-پایان درگیری
وقوع یک جنگ تمام عیار به این معنا است که رژیم صهیونیستی بخواهد برای پایان دادن به تهدید حزب الله، همچون نوار غزه، جنوب لبنان را آماج حملات سنگین خود قرار دهد. این سناریو می تواند همراه با عملیات زمینی یا تنها با حملات هوایی صورت گیرد.
استمرار وضعیت موجود، یعنی آنکه درگیری دو جانبه ای بین دو طرف وجود داشته باشد. حزب الله اهدافی را در شمال فلسطین اشغالی هدف قرار دهد و رژیم صهیونیستی نیز در مسیر مقابله، به جنوب لبنان ضرباتی را وارد کند.
در سناریوی پایان درگیری، دو احتمال وجود دارد، اینکه یکی از دو طرف به طور یکجانبه از درگیری صرف نظر کند. یا آنکه دو طرف با توافق بر سر شروط خاصی که معمولاً توسط یک میانجی مطرح می شود به درگیری موجود خاتمه دهند.
سناریوی شرایط موجود
بررسی شرایط موجود می‌تواند محتمل‌ترین وضعیت را در شرایط موجود نشان دهد. در شرایط موجود، حزب‌الله همچنان در موضعِ مرحلۀ دوم پاسخ انتقامی شهید «فؤاد شکر» قرار دارد. در مرحلۀ نخستِ پاسخ انتقامی حزب‌الله، رژیم صهیونیستی متحمل ضربات قابل توجهی در شمال و دو پایگاه راهبردی خود در عمق سرزمین‌های اشغالی شد.
نکته مهم در این مرحله، این است که رژیم صهیونیستی با وجود آنکه مدعی شد، با حملۀ پیشدستانه، حملۀ حزب‌الله را خنثی کرده است اما داده‌های میدانی نشان داد، این خبر به تنهایی، نمی‌تواند بیش از یک ادعا و مصرف داخلی در سرزمین‌های اشغالی باشد. لذا می‌توان گفت رژیم صهیونیستی در شرایط موجود عملیاتی در موضع ضعف قرار دارد. اگر انتظار رژیم صهیونیستی برای پاسخ انتقامی ایران و سایر اعضای محور مقاومت را به این مسئله بیافزاییم، اهمیت و تأثیر آن چند برابر خواهد شد.
نکته دوم از این قرار است که ایالات متحده با وجود آنکه دو ناو جنگی خود را به منطقه آورده است، اما همچنان از وقوع یک جنگ تمام عیار جلوگیری می کند. به ویژه که آمریکا در آستانۀ انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد و دست کم تا زمان برگزاری انتخابات و حضور رئیس جمهور جدید در جایگاهش، خواستار یک جنگ تمام عیار نیست.
محتمل ترین سناریو
با توجه به موقعیتی که در بالا ترسیم شد باید گفت، محتمل ترین سناریو، استمرار وضعیت موجود است؛ با این تبصره که رژیم صهیونیستی قطعاً در این شرایط برای آنکه از موضع ضعف خارج شود، قطعاً به عوامل غیر نظامی و خارج از میدان متوسل خواهد شد تا برای خود بازدارندگی ایجاد کرده، پاسخ انتقامی حزب‌الله را در استمرار وضعیت موجود یا به طور کامل لغو کند یا آنکه از شدت آن بکاهد.
آنچه این گزاره را تقویت می‌کند، وضعیتی است که رژیم صهیونیستی در کرانۀ باختری در آن قرار گرفته است. طی روزهای گذشته رژیم صهیونیستی وارد یک میدان قریب به جنگ در کرانۀ باختری شده، با پاسخ‌هایی که از مقاومت فلسطین در کرانۀ باختری دریافت کرده، به راحتی نخواهد توانست وارد میدان نبرد شمال شود.
علاوه بر این دولت «بایدن» خواستار پایان جنگ و «نتانیاهو» مخالف آن است. برخی بر این عقیده‌اند که «نتانیاهو» به دنبال خرید فرصت است تا با روی کار آمدن احتمالی «ترامپ»، از شرایط حمایتی بهتری از سوی ایالات متحده برخوردار شود. لذا تلاش خواهد کرد، شرایط کنونی را حفظ کند تا شاید به آن نقطه آرمانی خود دست یابد.
دومین سناریوی محتمل
دومین سناریوی محتمل، پایان درگیری بدون وقوع یک جنگ تمام عیار است. در شرایط حاضر، جنگ در نوار غزه در شرایط فرسایشی قرار گرفته است. کابینۀ رژیم صهیونیستی نیز در تلاش است، شرایط خود را برای غزۀ پس از جنگ بر این منطقه تحمیل کند. شرایطی که کمی با گذشته متفاوت است و بر تمرکز این رژیم بر محور فیلادلفیا، همراه با حضور یک مجموعۀ بین المللی در نوار غزه و یک حاکمیت فلسطینی غیر از تشکیلات خودگردان تکیه دارد.
این در حالی است که ایالات متحده نیز از این طرح استقبال می کند و خواستار پایان جنگ در این مرحله است. لذا محتمل است که با تحت فشار قرار گرفتن دولت «نتانیاهو» از سوی ایالات متحده این گزاره به تحقق، نزدیک شود.
سناریوی ضعیف تر
نامحتمل ترین گزاره در میان سناریوهای موجود، وقوع یک جنگ تمام عیار در مقطع کنونی است. از یکسو رژیم صهیونیستی در نوار غزه و کرانۀ باختری درگیر است و انتظار پاسخ انتقامی ایران و مقاومت را دارد. از سوی دیگر به نظر می رسد ایالات متحده برای ورود صهیونیست‌ها به یک جنگ تمام عیار در کنار میدان‌های نامبرده کنونی، امکان تأمین لجستیک آن را نداشته باشد. ضمن اینکه خواست و اراده‌ای هم در آمریکایی ها برای یک جنگ تمام عیار در لبنان مشاهده نمی‌شود.
در کنار اینها کسانی که خواستار حمله سنگین زمینی به لبنان هستند، اعضای افراطی کابینه «نتانیاهو» همیچون ایتمار بن گویر، وزیر امنیت داخلی این رژیم هستند که هم در جامعۀ صهیونیستی، هم از سوی ایالات متحده و هم خود «نتانیاهو» چندان توجهی به آنها نمی‌شود.
اگرچه نتانیاهو تلاش می‌کند ائتلاف کابینه‌اش از بین نرود، اما بعید به نظر می‌رسد برای این پیشگیری از فروپاشی کابینه اش، تمایلی به ورود به یک جنگ تمام عیار داشته باشد. ضمن آنکه بعید به نظر می‌رسد اعضای افراطی کابینه، شرط ورود به یک جنگ تمام‌عیار در لبنان را به عنوان شرط حضور در کابینه مطرح کنند. لذا باید گفت در مقطع کنونی، دست کم تا پیش از پایان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، احتمال وقوع یک حمله سنگین از سوی رژیم صهیونیستی به لبنان و وقوع یک جنگ تمام‌عیار، بسیار ضعیف باشد.
توجه به یک نکته ضروری است و آن اینکه در این شرایط احتمال ترورهای جدید بالا می‌رود و رژیم صهیونیستی که نشان داده امکان حملۀ پیشدستانه را ندارد تنها راه باقیمانده پیشِ روی خود را حرکت در میدان ترور است. البته با توجه به بازدارندگی ایجاد شده از سوی مقاومت در پاسخ مرحلۀ اول حزب الله لبنان و انتظاری که صهیونیست‌ها برای پاسخ انتقامی ایران می‌کشند، این پروژه نسبت به گذشته در وضعیت ضعیف‌تری قرار می گیرد.
