- فارن افرز، ماهنامه علمی آمریکایی در این تحلیل به روسیه پس از جنگ با اوکراین پرداخته و وضعیت پوتین و دولتش را در این شرایط را مورد توجه قرار دادهاست. اگرچه فارن افرز تلاش کرده پوتین را یک دیکتانور جنگطلب معرفی کند اما در خلال این تحلیل نتوانسته موفقیتها و سیاستهای کنترل ثبات توسط او و دولتش را نادیده بگیرد.
- این ماهنامه مشهور ابتدا اشاره میکند که روسیه امروز با روسیه پیش از جنگ قابل مقایسه نیست و پوتین بعد از حمله به اوکراین به یک دیکتاتور به تمام معنا بدل شدهاست.
- فارن افرز ادامه داد: « از آنجایی که در سیستم دیکتاتوری مکانیسم های کمی برای بررسی هوی و هوس حاکم وجود دارد، بسیاری از ناظران،وضعیت حاکمیت را بسیار شکننده توصیف میکنند. به عنوان مثال، ماکسیم ساموروکوف، تحلیلگرفارن افرز نوشت که؛ شخصی سازی قدرت در روسیه، مسکو را “مستعد ارتکاب اشتباهات خود باختگی” کرده است.
- اما در ادامه اذعان دارد که باوجود چالشهایی از جمله اختلافات سیاسی بر سر تعقیب قضایی جنگ، شورش مسلحانه واگنرها، و اخیراً، تغییر ساختار ظریف نخبگان و… پوتین و دولت او توانستند از این چالشها عبور کنند و چهره قدرتمندی از خود ارائه دهند. رژیم روسیه نشان داده است که کاملاً قادر است اقتدار خود را حفظ کند و رضایت نخبگان و توده ها را تضمین کند.
- فارن افرز در ادامه این پزارش تلاش میکند که راه های رسیدن پوتین به این ثبات را کشف کند و تصمیمات و واکنشهای او را مورد توجه قرار میدهدو مثلا اشاره میکند که؛ در تابستان و پاییز 2022، پس از عقب نشینی روسیه از حملات اولیه خود به کیف و خارکف، یک تفسیر طرفدار جنگ تو سط اکوسیستم «خبرنگاران جنگ» شکل گرفت. انتقادی که آنها در فضای مجازی منتشر کردند، شروع به مشروعیتزدایی از تصمیمهای مقامات دولتی در چشم مردم کرد. اما کرملین به جای مبارزه با این مفسران، آنها را انتخاب کرد. در ژوئن 2022، پوتین دیدار با اعضای رده خود را آغاز کرد. در اواخر همان سال، او یک گروه کاری متشکل از وبلاگ نویسان نظامی را تأسیس کرد تا کانال های گفتگو بین خبرنگاران جنگ و دولت را باز کند و موقعیت آنها را در حوزه عمومی ارتقا بخشد.
- واکنش پوتین به شورش واگنرها هم واکنش هوشمندانهای بوده است. پریگوژین در یک سانحه هوایی در خارج از مسکو کشته شد. و یک سال بعد، انگار این شورش هرگز اتفاق نیفتاد. پریگوژین هیچ پیروی ندارد، و دولت روسیه اطمینان حاصل کرد که هیچ شخصیتی نمیتواند قدرتی برابر با جنگ سالار سابق واگنر داشته باشد. پس از شورش پریگوژین، سوروویکین در حبس خانگی قرار گرفت و سایر افسران عالی رتبه که از وزارت دفاع انتقاد می کردند از کار برکنار شدند. رژیم روسیه نشان داد که می تواند با موفقیت به یک چالش جدی و مسلحانه پاسخ دهد و سپس اشتباه قبلی خود که اجازه می داد شرایط برای چنین تهدیدی در وهله اول پدیدار شود را اصلاح کند.
- یکی دیگر از سیاستهایی که پونین پس از شورش واگنرها به آن توجه ویژهاس داشته، جابه جایی کارکنان بودهاست. پس از انتخاب پوتین برای پنجمین دوره متولی، گرچه اکثر بوروکراتهای رده بالا سمتهای خود را حفظ کردند، اما وزارت دفاع دستخوش تغییرات پرسنلی قابلتوجهی شد. آندری بلوسوف، اقتصاددان دولتی، در ماه مه جایگزین شویگو به عنوان رئیس این وزارتخانه شد، و تصفیههای پایینتر در این وزارتخانه آغاز شده است، که عمدتاً به عنوان تحقیقات ضد فساد در مورد بوروکراتها و ژنرالهای نظامی توجیه میشود. شویگو با تصدی مسئولیت پاتروشف – که اکنون دستیار رئیس جمهور است – به عنوان دبیر شورای امنیت قدرتمند روسیه، از شر پاکسازی در امان ماند.
- مدیریت جابجایی کارکنان پس از انتخابات مستلزم درجه ای از ظرافت بود. سایر تغییرات پرسنلی نسبتاً جزئی بودند و به کرملین فرصتی دادند تا موقعیتهای اصلی را در میان رهبری نظامی و امنیتی روسیه بدون ایجاد ترس از تحولات بیشتر در نخبگان سیاسی گستردهتر تجدید کند.
- فارن افرز تاکید میکند که تغییراتی که پوتین در سطح مقامات ایجاد کرده رضایت عمومی آن ها را برهم نزده و همین امر باعث شده سلسله مراتب اقتدارگرایانه روسیه و جایگاه پوتین در راس آن همچنان حفظ شود.
- تحلیلگر فارن افرز بر این باور است که، درست همانطور که ارتش روسیه استراتژی و عملیات خود را در پاسخ به شرایط میدان نبرد در اوکراین به روز کرده است، سیستم سیاسی روسیه نیز رکورد قابل توجهی از سازگاری ایجاد کرده است.
- فارن افرز در نتیجه گیری تحلیل خود آورده: «عملکرد گذشته، البته، نتایج آینده را تضمین نمی کند. مشکلات اقتصادی فزاینده و خستگی جنگ در میان مردم در نهایت ممکن است منجر به بی نظمی شود.اگر درگیری های داخلی یا مشکلات فرماندهی و کنترل مداوم، دفاع روسیه در برابر تهاجم اخیر اوکراین به کورسک را تضعیف کند، نارضایتی نخبگان می تواند بحران دیگری را برای کرملین ایجاد کند.»
- «روسیه شکست ناپذیر نیست و نظم سیاسی آن ابدی نیست. بی ثباتی یک احتمال دائمی است، به ویژه زمانی که رژیم در نهایت جانشین پوتین را انتخاب کند. با این حال، عملکرد کرملین از سال 2022 نشان دهنده ظرفیت گسترده ای برای تعدیل و انعطاف پذیری در برابر تنش های داخلی است. در نظام سیاسی اقتدارگرای روسیه قدرت وجود دارد و ناظران نباید خلاف این را وانمود کنند.»
فارن افرز؛ پیشبینی فروپاشی رژیم او یک آرزوست. رژیم سیاسی که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه امروز در دست دارد، با رژیمی که او در سال 2022 با آن جنگ را آغاز کرد، یکسان نیست. روسیه سال ها کشوری استبدادی، با انتخابات ملی بوده که به شدت به نفع حزب پوتین و نخبگان حاکم مرتبط است. اما از زمان تهاجم به اوکراین، روسیه به یک دیکتاتوری واقعی شخصی تبدیل شده است، با قدرت کنترل نشده در دستان یک نفر – پوتین – و بقیه نهادهای سیاسی کشور که در سلسله مراتب اقتدارگرایانه به موقعیت های فرعی تنزل داده شده اند.
کارل اشمیت، نظریهپرداز سیاسی آلمانی، حاکم مستقل را اینگونه تعریف میکند: «کسی که بدون استثنا تصمیم میگیرد»، توصیفی که برای اقتدار خارقالعاده زمان جنگ پوتین مناسب است. در حالی که جنگ وارد سومین سال خود می شود، رژیم پوتین بیش از هر زمان دیگری بسته است و انتخابات عمدتاً به عنوان نمایش وفاداری و یک سیستم محدود کننده اجبار و سانسور برای حفظ نظم اجتماعی عمل می کند. نهادهایی که حتی به طور اسمی با رای دهندگان روسیه در ارتباط هستند، مانند پارلمان یا دفاتر فرمانداری، به نفع آژانسهای امنیتی یا نهادهای نخبه و غیرانتخابشده شورا، مانند شورای امنیت، که در خدمت دولت پوتین هستند، کنار گذاشته شدهاند.
از آنجایی که در چنین سیستمی مکانیسم های کمی برای بررسی هوی و هوس حاکم وجود دارد، بسیاری از ناظران، به ویژه آنهایی که در غرب دموکراتیک هستند، تمایل دارند آن را شکننده و تصمیمی بد به دور از فروپاشی بدانند. به عنوان مثال، ماکسیم ساموروکوف، تحلیلگر، در ماه آوریل در فارن افرز نوشت که شخصی سازی قدرت در روسیه، مسکو را “مستعد ارتکاب اشتباهات خود باختگی” کرده است.
چنین قرائتی از سیستم پوتین قابل درک است. با این حال، رویدادهای پس از آغاز جنگ نشان می دهد که رژیم روسیه بسیار مقاوم تر از آن چیزی است که بسیاری پیش بینی می کردند. شواهد به ویژه قانع کننده است زیرا کرملین فرصت های زیادی برای تسلیم شدن در برابر یک فاجعه خودساخته داشته است. در دو سال گذشته، اختلافات سیاسی بر سر تعقیب قضایی جنگ، شورش مسلحانه یوگنی پریگوژین، رهبر سابق شرکت شبه نظامی واگنر، و اخیراً، تغییر ساختار ظریف نخبگان، همگی چالشهای داخلی را برای نظم سیاسی در روسیه ایجاد کردهاند. اما کرملین با هر یک از آنها روبرو شده است. این موارد نه تنها حکومت قاطع پوتین، بلکه توانایی رژیم برای واکنش و جهت گیری مجدد را نیز نشان داده است. کرملین بسیاری از لحظات حساس سیاسی – و حتی بحران های وجودی – را پشت سر گذاشته و نسبتاً سالم ظاهر شده است.
با انجام این کار، رژیم روسیه نشان داده است که کاملاً قادر است اقتدار خود را حفظ کند و رضایت نخبگان و توده ها را تضمین کند. ثابت کرده است که می تواند کاری را که برای زنده ماندن باید انجام دهد، انجام دهد. هنوز هم ممکن است با چالشهای غیرمنتظرهای روبرو شود، و مسئله جانشینی سیاسی پس از خروج پوتین از صحنه بزرگ به نظر میرسد. اما برجستهترین ویژگی مرحله کنونی حکومت پوتین، آسیبپذیری نیست که تثبیت قدرت او ایجاد میکند. این انعطاف پذیری رژیم و ظرفیت نشان داده شده آن برای تعدیل است.
نارضایتی آنلاین
اولین محاکمه ای که پوتین پس از تهاجم تمام عیار به اوکراین تحمل کرد، پیامد شکست او در دستیابی به یک پیروزی سریع بود. به هر حال، هدف روسیه در اوایل سال 2022 تغییر رژیم بود: مسکو قصد داشت رهبری اوکراین را از بین ببرد و یک دولت دوست را در کیف مستقر کند. اما مقاومت نظامی قوی اوکراین، تعهد تزلزل ناپذیر ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین و دیگر رهبران به نبرد، و تدارکات تسلیحات، کمکها و اطلاعات غربی به اوکراین کمک کرد تا نیروهای روسیه را از خود دور نگه دارد و اهداف سیاسی مسکو را خنثی کرد.
در تابستان و پاییز 2022، پس از عقب نشینی روسیه از حملات اولیه خود به کیف و خارکف، یک تفسیر طرفدار جنگ اما با تردید رژیم شروع به ایجاد شک و تردید در مورد کارایی تلاش های جنگی روسیه و صلاحیت رهبری نظامی آن کرد. اگرچه این اکوسیستم «خبرنگاران جنگ»، که در روسیه شناخته میشوند، هیچ نقش رسمی در نظام سیاسی کشور نداشت، انتقادی که آنها در فضای مجازی منتشر کردند، شروع به مشروعیتزدایی از تصمیمهای مقامات دولتی در چشم مردم کرد. گزارشهای رسانههای اجتماعی خبرنگاران در مورد نکوهش شکستهای ارتش در میدان جنگ به میلیونها روس رسید و این منتقدان را تا حدی تحت تأثیر قرار داد.
کرملین به جای مبارزه با این مفسران، آنها را انتخاب کرد. در ژوئن 2022، پوتین دیدار با اعضای رده خود را آغاز کرد. در اواخر همان سال، او یک گروه کاری متشکل از وبلاگ نویسان نظامی را تأسیس کرد تا کانال های گفتگو بین خبرنگاران جنگ و دولت را باز کند و موقعیت آنها را در حوزه عمومی ارتقا بخشد.
اگر موفقیت تکان دهنده حمله متقابل اوکراین در سپتامبر 2022 نبود، تأثیر مفسران بر تصمیم گیری در مسکو ممکن بود با بحث در گروه کاری پایان یابد. در پاییز آن سال، کرملین، ظاهراً در توافق با خبرنگاران جنگ در مورد ناتوانی رهبری نظامی روسیه، در ساختار فرماندهی نظامی مداخله کرد و دوری از بسیج را آغاز کرد که صدها هزار سرباز جدید را به خط مقدم اعزام کرد. در ماه اکتبر، پوتین ژنرال سرگئی سوروویکین را به عنوان فرمانده کل نیروها در اوکراین منصوب کرد که نشان دهنده قصد ارتش برای تغییر موضع دفاعی و ضربه زدن به شهرت به سرگئی شویگو، وزیر دفاع و والری گراسیموف، رئیس ستاد کل ارتش، بود که هدایت این نیروها را بر عهده داشت.
سرانجام، رهبری دفاعی کشور به عقب برگشت. تا ژانویه 2023، شویگو و گراسیموف، سوروویکین را کنار زدند، و این تصور بیاعتمادی بین ژنرالهای روسی که در میدان جنگ میجنگند و رهبری نظامی-بوروکراسی در مسکو را تغذیه کردند. با این حال، انتصاب سوروویکین و تکمیل صفوف ارتش، خطوط نبرد را تثبیت کرد و نیروهای روسی را برای مقابله با ضدحمله بعدی اوکراین در تابستان 2023 تشکیل داد. در همین حال، مردم روسیه با آرامش خود را با مرحله جدید جنگ وفق دادند. این واقعیت که بینظمی سیاسی بزرگتری به دنبال نداشت و کرملین توانست تنشهای نظامی-بوروکراسی را حداقل برای مدتی مهار کند، گواه بر چالشی است که با موفقیت روبرو شد.
شورش باز
اصطکاک بین سلسله مراتب نظامی رسمی روسیه و نیروهای نامنظم آن، یعنی جنگنده های واگنر، پس از کنار گذاشته شدن سوروویکین ادامه یافت. در طول بهار 2023، پریگوژین به طور علنی با شویگو بر سر کمبود عرضه در باخموت و تلاشهای وزارتخانه برای اعمال قدرت بر گروه شبهنظامی درگیر شد. پریگوژین بوروکراسی دفاعی روسیه را به دلیل کمبود مهمات سربازانش مورد انتقاد قرار داد، شویگو را مسئول تلفات سنگین واگنر دانست و در رسانه های اجتماعی اظهاراتی در مورد تحقیر رهبری نظامی ارائه کرد که به طور گسترده توسط شبکه های خبرنگار جنگ منتشر شد.
قدرت و خودمختاری واگنر شکایات پریگوژین را برای رهبری روسیه خطرناک کرد. پریگوژین ده ها هزار سرباز را کنترل می کرد، از جمله جنگجویان آموزش دیده، باتجربه و زندانیان سابق که از طرف دولت در ازای خدمت سربازی وعده عفو داده بودند. تعداد این گروه به تنهایی 48000 نفر بود که از این تعداد 17000 نفر در نبردهای خونین برای باخموت و سولدار کشته شدند.
واگنر مستقل از نیروهای مسلح روسیه و ساختارهای تصمیم گیری آن فعالیت می کرد، اما این شرکت همچنان از حمایت لجستیکی و مالی دولت روسیه برخوردار بود. پریگوژین عملاً یک بارون سیاسی-نظامی بود که با پوتین و دست اندرکاران کلیدی در کرملین روابط شخصی و واسال مانند داشت (موقعیت عجیبی شبیه به دیکتاتور محلی چچن، رمضان قدیروف). بنابراین، پریگوژین و ارتش شخصی او یک انحراف در نظم منظم روابط نظامی-نظامی در روسیه بودند. استقلال نسبی واگنر از سلسله مراتب نظامی و ظرفیت قابل توجه آن از نظر اندازه و مواد به پریگوژین درجه غیرمعمولی از قدرت مستقل و قهری داد. وزارت دفاع با درک تهدیدی که پریگوژین ایجاد کرد، در ژوئن 2023 به دنبال کنترل تمام قراردادهای واگنر بود – اقدامی که پریگوژین را بر آن داشت تا شورش مسلحانه ای را آغاز کند و از پوتین بخواهد رهبران بوروکراسی نظامی روسیه را جایگزین کند.
شورش پریگوژین چیزی بیش از اوج بازی های پرمخاطره در میان جناح های نظامی روسیه بود. فرمانده واگنر همچنین یک چالش سیاسی را مطرح کرد. پریگوژین تلاش کرد تا در روزهای منتهی به شورش از حمایت سیاستمداران روسی بهره مند شود. حزبی که متعلق به اپوزیسیون “سیستمیک” است که توسط رژیم مورد حمایت قرار گرفته است، “روسیه عادل – برای حقیقت”، در نظر گرفته بود که ردای “میهن پرستان خشمگین” روسیه را بپذیرد، بخشی از مردم که از جنگ حمایت می کردند اما انتقاد می کردند. رفتارش و با پریگوژین نزدیک شده بود. همانطور که اختلاف بر سر قراردادهای واگنر به اوج خود رسید، انتظار می رفت که پریگوژین در یک میزگرد در دومای دولتی روسیه شرکت کند و سخنرانی عمومی در محکومیت رهبری نظامی روسیه داشته باشد و به کمپین خود برای برکناری شویگو و گراسیموف ادامه دهد.
چنین نمایش عمومی نارضایتی در سالن های پارلمان روسیه قوانین ناگفته نظام استبدادی این کشور را نقض می کرد. همانطور که یکی از منابع به مسکو تایمز گفت، «[پریگوژین] قرار بود تمام مشکلات مربوط به SVO [عملیات نظامی ویژه]، با وزارت دفاع، تعداد واقعی تلفات جنگندههای ما و غیره را بیان کند. *** در واقع یک چیز را بالا گرفت. شایعات تایید نشده حتی حاکی از آن بود که سوروویکین قصد همراهی با او را دارد. حضور یک ژنرال ارشد بر چالش رهبری غیر نظامی روسیه تاکید می کرد. این نمایش هرگز برگزار نشد، اما اگر اتفاق میافتاد، به پریگوژین با نفوذ از قبل در موسسات رسمی روسیه راه میاندازد. در عوض، میزگرد بدون پریگوژین ادامه یافت و چند ساعت بعد رهبر واگنر شورش خود را آغاز کرد و برای برکناری رهبری نظامی روسیه با تهدید اسلحه تلاش کرد.
رژیم روسیه به تحریک پریگوژین به سرعت و مؤثر پاسخ داد. ابتدا، کرملین با رهبر واگنر مذاکره کرد که پیشروی پریگوژین را متوقف کرد و نیروهای شبه نظامی او را به بلاروس منتقل کرد. و فقط دو ماه بعد، در اوت 2023، پریگوژین ترور شد. بر اساس گزارش وال استریت ژورنال، مرگ وی در یک سانحه هوایی در خارج از مسکو توسط نیکولای پاتروشف، دبیر شورای امنیت روسیه هماهنگ شده و چراغ سبز نشان داده شده است. پاتروشف به عنوان یک چهره وزیر مانند غیرلیبرال شناخته می شود که به اندازه کافی به پوتین نزدیک است تا به عنوان نفر دوم او عمل کند.
یک سال بعد، انگار این شورش هرگز اتفاق نیفتاد. هیچ پیروان فرقهای به یاد پریگوژین اختصاص ندارد، و دولت روسیه اطمینان حاصل کرده است که هیچ شخصیتی نمیتواند قدرتی برابر با جنگ سالار سابق واگنر داشته باشد. تجهیزات و نیروی انسانی این گروه در بین آژانس های امنیتی مختلف توزیع شده است، جایی که آنها توسط کارمندانی که وفادارتر و کمتر جاه طلب هستند مدیریت می شوند. گروههای مسلح نیمهدولتی باقیمانده روسیه تابع کرملین هستند و ظرفیت کمی برای عملیات مستقل دارند.
این بدان معنا نیست که این اپیزود عواقب طولانی مدتی نخواهد داشت. پس از شورش پریگوژین، سوروویکین در حبس خانگی قرار گرفت و سایر افسران عالی رتبه که از وزارت دفاع انتقاد می کردند از کار برکنار شدند. افسران و کهنه سربازان روسیه این پاکسازی ها را فراموش نخواهند کرد و نمی توانند از نزدیک شدن این کشور به درگیری های داخلی چشم پوشی کنند. اما در حال حاضر، حداقل، رژیم روسیه نشان داد که می تواند با موفقیت به یک چالش جدی و مسلحانه پاسخ دهد و سپس اشتباه قبلی خود که اجازه می داد شرایط برای چنین تهدیدی در وهله اول پدیدار شود را اصلاح کند.
جابجایی کارکنان
از زمان مهمترین تحول در سیاست روسیه یعنی شورش واگنر مهم ترین کار آمادهسازی مرحلهای برای انتخاب پوتین برای پنجمین دوره ریاستجمهوری در ماه مارس بود. اگرچه اکثر بوروکراتهای رده بالا پس از انتخابات سمتهای خود را حفظ کردند، بهویژه آنهایی که در سرویسهای امنیتی بودند، اما وزارت دفاع دستخوش تغییرات پرسنلی قابلتوجهی شد. آندری بلوسوف، اقتصاددان دولتی، در ماه مه جایگزین شویگو به عنوان رئیس این وزارتخانه شد، و تصفیههای پایینتر در این وزارتخانه آغاز شده است، که عمدتاً به عنوان تحقیقات ضد فساد در مورد بوروکراتها و ژنرالهای نظامی توجیه میشد. شویگو با تصدی مسئولیت پاتروشف – که اکنون دستیار رئیس جمهور است – به عنوان دبیر شورای امنیت قدرتمند روسیه، از شر پاکسازی در امان ماند.
تصویر کامل از تغییرات در وزارت دفاع هنوز کامل نیست. برخی از کسانی که از سمت خود برکنار شدند از وفاداران شویگو بودند، در حالی که برخی دیگر سابقه انتقاد از رهبری نظامی را داشتند. مقامات بیشتری هنوز می توانند مورد بررسی قرار گیرند و گراسیموف، بالاترین رتبه ارتش روسیه، ممکن است هدف بعدی برای اخراج شود، به خصوص اگر تهاجم نیروهای اوکراینی به منطقه کورسک روسیه باعث شرمساری بیشتر دفاع ارضی روسیه شود. اما بلوسف، که تازه به سمت خود میآید، ممکن است به قدری مشغول ادغام فرآیندهای اداری، لجستیکی و تدارکاتی وزارتخانه با اقتصاد جنگی و مجتمع نظامی-صنعتی روسیه باشد تا بر حل و فصل حسابهای شخصی تمرکز کند یا به طور مؤثر وارد مناقشات درون نخبگانی شود.
مدیریت جابجایی کارکنان پس از انتخابات مستلزم درجه ای از ظرافت بود. شویگو در دوران خدمت به عنوان وزیر دفاع نامحبوب و بی اعتماد بود، اما برکناری او همیشه یک کار دشوار بود. پوتین در گذشته راه عاقلانه ای را انتخاب کرد: پس از اینکه پریگوژین علناً سر شویگو را خواست، مدت زیادی منتظر ماند، بنابراین برکناری وزیر دفاع به عنوان امتیازی برای فرمانده جنگ تلقی نشد. سایر تغییرات پرسنلی نسبتاً جزئی بودند و به کرملین فرصتی دادند تا موقعیتهای اصلی را در میان رهبری نظامی و امنیتی روسیه بدون ایجاد ترس از تحولات بیشتر در نخبگان سیاسی گستردهتر تجدید کند.
ارائه تعداد اندک پاکسازی های سطح پایین در وزارت دفاع به عنوان یک اقدام ضد فساد این استراتژی را تا حدی تضعیف می کند و به عنوان هشداری برای سایر نخبگان عمل می کند که پیگرد کیفری برای کسانی که در دست اقدام هستند. به نظر می رسد پوتین با هزینه نسبتاً کمی برای ثبات رژیم خود، این تغییر سازمان را انجام داده است. در واقع، رضایت عمومی مقامات ارشد در طول این فرآیند، سلسله مراتب اقتدارگرایانه روسیه و جایگاه پوتین در راس آن را مجدداً تأیید کرد.
سازگاری مقتدرانه
دیکتاتوری روسیه در زمان جنگ در طی دورههای تنش نظامی-غیر نظامی قابلتوجه، فروپاشی مختصر نظم عمومی بهواسطه شورش ناکام یک جنگسالار، و تغییرات پرسنلی قابلتوجهی که خطر برانگیختن مخالفتهای نخبگان را به همراه داشت، انعطافپذیر باقی مانده است. درست همانطور که ارتش روسیه استراتژی و عملیات خود را در پاسخ به شرایط میدان نبرد در اوکراین به روز کرده است، سیستم سیاسی روسیه نیز رکورد قابل توجهی از سازگاری ایجاد کرده است.
عملکرد گذشته، البته، نتایج آینده را تضمین نمی کند. فقط به این دلیل که رژیم پوتین تاکنون هر تهدید داخلی را از بین برده است، به این معنا نیست که هرگز با چالش غیرقابل کنترل روبرو نخواهد شد. ژرونتوکراتها در کرملین ممکن است از روحیه نخبگان خارج شوند یا مشکلات اقتصادی فزاینده و خستگی جنگ در میان مردم در نهایت منجر به بی نظمی شود. خطر دوم به ویژه قابل توجه است. در حال حاضر، پرداخت های دوران جنگ و امتیازات جدید برای کهنه سربازان به نفع طبقات پایین روسیه بوده و پایه حمایت رژیم را تقویت کرده است. اما کهنه سربازانی که در اوکراین جنگیدند در نهایت مجبور خواهند شد دوباره در جامعه روسیه ادغام شوند و بسیاری از آنها دیدگاهی کمتر گلگون از تجربه دوران جنگ را به همراه خواهند داشت.
در همین حال، جنگهای چمن در داخل بوروکراسی نظامی ادامه مییابد و میراث پریگوژین، سوروویکین و دیگرانی که خود را در سمت نادرست درگیریهای سیاسی میبینند، میتوانند به مرور زمان، نارضایتیها را متبلور کنند و به نقطه تجمع نسل جدیدی از افسران روسی تبدیل شوند. و اگر درگیری های داخلی یا مشکلات فرماندهی و کنترل مداوم، دفاع روسیه در برابر تهاجم اخیر اوکراین به کورسک را تضعیف کند، نارضایتی نخبگان می تواند بحران دیگری را برای کرملین ایجاد کند.
روسیه شکست ناپذیر نیست و نظم سیاسی آن ابدی نیست. بی ثباتی یک احتمال دائمی است، به ویژه زمانی که رژیم در نهایت جانشین پوتین را انتخاب کند. با این حال، عملکرد کرملین از سال 2022 نشان دهنده ظرفیت گسترده ای برای تعدیل و انعطاف پذیری در برابر تنش های داخلی است. در نظام سیاسی اقتدارگرای روسیه قدرت وجود دارد و ناظران نباید خلاف این را وانمود کنند.
https://www.foreignaffairs.com/russia/putin-resilient
منبع: فارن افرز
ترجمه و تلخیص: دنیای تحلیل