تاثیر شاخص نااطمینانی بر نرخ ارز در ایران

سیاست خارجی یکی از موضوعات کلیدی موثر بر اقتصاد ایران بوده است. این موضوع از سال ۲۰۱۵ که توافق درباره برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شکل گرفت و از سال ۲۰۱۸ که ایالات متحده آمریکا از برجام خارج شد اهمیت بیشتری پیدا کرد. اتفاقات رخ داده در این دوران موجب افزایش نااطمینانی در سیاست خارجی ایران شد که این امر بر نرخ ارز موثر است. شاخص های مختلفی برای بررسی و اندازه گیری این نااطمینانی وجود دارد که «شاخص مبتنی بر داده های جست و جوی گوگل» از جمله آن ها است. این جستجوها می تواند به عنوان یک پیشنگر مهم در سیاستگذاری اقتصادی و تنظیم روابط بین المللی به کار رود.

ضرورت و اهداف پژوهش

برنامه جامع راهبردی اقدام مشترک (برجام) توافق جامع و نهایی با موضوع انرژی هسته ای میان ایران و کشورهای ایالات متحده آمریکا، چین، فرانسه، روسیه، بریتانیا و آلمان بود. کلیدواژه برجام از فرودین ۱۳۹۴ (مارس ۲۰۱۵) در رسانه ها مطرح شد و برجام در ۲۳ تیر ۱۳۹۴ (جولای ۲۰۱۵) به نتیجه رسید. دیدگاه دونالد ترامپ برای خروج از برجام و سرانجام خروج از آن در فروردین ۱۳۹۷ (مارس ۲۰۱۸) زمینه ساز شکل گیری نااطمینانی در سیاست خارجی ایران شد. این نااطمینانی می تواند بر متغیرهای اقتصادی ایران، مانند نرخ ارز اثرگذار باشد. تفاوت در تعریف نااطمینانی به تفاوت در روش های اندازه گیری آن منجر شده است. روش های اندازه گیری نااطمینانی اقتصادی از دو جهت با یکدیگر تفاوت دارند. اولا داده های ورودی هریک از این شاخص ها به صورت قابل توجهی با یکدیگر تفاوت دارد. داده های شاخص های مبتنی بر بازارهای مالی، تنها بر این بازارها متکی است؛ اما داده های ورودی شاخص نااطمینانی سیاستگذاری اقتصادی و شاخص های مبتنی بر جستجو، از دل بخش های خبری و رفتار فعالان اقتصادی استخراج می شود. دوما شاخص هایی که مربوط به یک بازار خاص هستند، بیشتر به مفهوم ریسک و شاخص های عمومی تر به مفهوم نااطمینانی نایت نزدیک تر اند. این پژوهش با بهره گیری از روش شناسی شاخص های مبتنی بر جستجوی اینترنتی، شاخص نااطمینانی سیاست خارجی را برای ایران در دوره برجام اندازه گیری کرده و اثر آن بر نرخ ارز را ارزیابی می کند.

انواع شاخص های نااطمینانی

در حال حاضر چهار روش برای برآورد شاخص های نااطمینانی وجود دارد:

تلاطم بازارهای مالی

این شاخص متداول ترین شاخص برای اندازه گیری نااطمینانی مبتنی بر تعریف کلاسیک های جدید از نااطمینانی است. در این تعریف آینده غیرقابل تغییر است و هر خطا در پیشبینی همان نااطمینانی اقتصادی است. این شاخص معمولا با انحراف معیار توابع توزیع احتمال شرطی عینی یا ذهنی اندازه گیری می شود. اشکال بزرگ شاخص های مبتنی بر نوسانات بازار این است که به صورت غیرمستقیم با فعالیت های اقتصادی مرتبط است. اگرچه درآمدهای شرکت ها به فعالیت های اقتصادی مرتبط است، اما تغییرات قیمت سهام در کوتاه مدت به عوامل دیگری ارتباط دارد. عموم مطالعات انجام شده در ایران، این شاخص را به عنوان نااطمینانی اقتصادی معرفی کرده اند.

شاخص عدم توافق پیش بینی کنندگان

شاخص عدم توافق پیش بینی کنندگان، پراکندگی در پیش بینی های تحلیل گران برای بازارهای ۱۲ ماه آتی را اندازه گیری می کند. در این روش اندازه گیری نااطمینانی، فرض اصلی این است که تصمیم گیران اقتصادی در مورد آینده دانش کامل ندارند. مزیت بزرگ این شاخص ربط مستقیم آن به فعالیت های اقتصادی است. این روشی است که در گزارش های سیاست های پولی فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) از آن استفاده می شود. بزرگ ترین نقد به این شاخص این است که اختلاف نظر می تواند بیانگر عدم توافق باشد، نه نااطمینانی. این شاخص تاکنون در ایران محاسبه نشده است.

شاخص مبتنی بر اخبار

در این شاخص فرض می شود که اطلاعات مربوط به نااطمینانی اقتصادی را می توان در اخبار مشاهده کرد. در این روش، اخبار با روش های یادگیری ماشین، برچسب گذاری (آیا این خبر افزایش دهنده نااطمینانی است؟ بلی یا خیر) می شوند. یک مزیت این روش چنین است که با استفاده از این روش می توان نااطمینانی در موضوعات مختلف را محاسبه کرد. با این حال، جهت گیری رسانه ای، فرض فهم یکسان مردم از اخبار و پیچیدگی های محاسباتی از انتقادات وارد شده به این روش است.

شاخص مبتنی بر داده های جست و جوی گوگل

شاخص مبتنی بر داده های جست و جوی گوگل با این استدلال تولید شده است که علت شکل گیری نااطمینانی، دلیل کمبود دانش می داند. کمبود دانش سبب می شود که افراد برای یافتن اطلاعات و از بین بردن شکاف های دانشی، اقدامات متناسبی انجام دهند. یکی از این روش ها جست و جو در منابع اطلاعاتی از جمله گوگل است؛ لذا میزان جست و جو کلمات در گوگل بیانگر میزان نااطمینانی در یک موضوع خاص است. ایراد اصلی وارد شده بر این روش، معادل دانستن کمبود دانش و نااطمینانی است.

اندازه گیری نااطمینانی سیاستگذاری خارجی ایران و اثر آن بر نرخ ارز

در این پژوهش اندازه گیری نااطمینانی سیاستگذاری خارجی ایران با استفاده از داده های جست و جوی گوگل انجام شده است. لازم به ذکر است که گوگل میزان جستجو را به صورت شاخص میزان جستجو در اختیار عموم قرار می دهد. برای محاسبه شاخص نااطمینانی سیاست خارجی، دو اقدام صورت پذیرفت: در گام اول، فهرستی از کلمات مرتبط با سیاست خارجی جمع آوری شد که شامل «تحریم»، «ترامپ»، «توافق هسته ای» و «برجام» می شود. در گام دوم، میزان چگالی این واژگان در پایگاه داده های گوگل مورد بررسی قرار گرفت و تحریم به عنوان کلیدواژه اصلی در شکل گیری شاخص نااطمینانی انتخاب شد.

بررسی ها نشان دهنده این است که اثر شاخص نااطمینانی سیاست خارجی در دوره های مختلف، متفاوت بوده است. در دوره اول و پیش از خروج امریکا از برجام، این شاخص بر نرخ ارز تاثیر معنی داری نداشته است. در دوره دوم که آمریکا از برجام خارج شد، شاخص نااطمینانی سیاسی، اثری مثبت و معنی دار داشت. در این دوره، سه کلیدواژه «ترامپ»، «مذاکرات» و «تحریم» به ترتیب بیش ترین تاثیر را بر نرخ ارز داشته اند؛ اما در دوره سوم فقط کلیدواژه «تحریم» بر نرخ ارز تاثیر مثبت و معنی دار داشته است. کلیدواژه «برجام» فقط در دوره سوم، تاثیر منفی و معنی دار بر نرخ ارز داشته که بار معنایی مثبت این واژه را از زاویه نااطمینانی در سیاست خارجی نشان می دهد.

نکات مهم استخراج شده از روش های مبتنی بر جست و جوی اینترنتی

تحلیل نااطمینانی سیاست خارجی طبق روش های مبتنی بر جستجو اینترنتی نکات بسیار مهمی از جنبه اقتصادی دارد که لازم است در تنظیم سیاست خارجی کشور مورد توجه قرار گیرد:

  • معیار جستجوی اینترنتی مردم هر لحظه در اختیار تصمیم گیران اقتصادی و سیاسی قرار دارد و با توجه به تجربه وقایع سال های اخیر در سیاست خارجی باید وقایع آینده مدیریت شود. به عبارتی، نتایج پژوهش نشان می دهد که وقایعی مانند اعلام خروج و خروج رسمی آمریکا از برجام چه تاثیری بر جستجوی اینترنتی و شاخص های اقتصادی مانند نرخ ارز دارد؛ بنابراین در قرار گرفتن ایران در موقعیت های این چنینی باید تاثیرات رسانه ای و سپس اقتصادی آن در محاسبات سیاستگذاران ایران جایگاه خاص خود را داشته باشد؛
  • میزان جستجوی اینترنتی یک پیش نگر مناسب برای تنظیم سیاست های اقتصادی مانند مدیریت نرخ ارز و سیاست های بین المللی مانند روابط با سایر کشورهاست. برای نمونه، دوره تاثیرگذاری خروج آمریکا از برجام نباید حدود یک سال طول می کشید و نرخ ارز را چند برابر می کرد و نگرانی عمومی، طبق جستجوی های اینترنتی را طولانی می کرد؛ بلکه باید این واقعه مهم از زاویه اقتصادی و سیاسی بهتر مدیریت می شد تا دوره کوتاه تری داشت؛
  • کلیدواژه هایی مخرب مانند «تحریم» و «مذاکرات» از موضوعاتی است که معمولا یک جامعه به طور موقت با آن روبه رو می شود، اما وضعیت میزان جستجوهای اینترنتی چنین واژه هایی در ایران نشان از دائمی شدن این واژه ها در کشور دارد.

جمع بندی

سیاست خارجی یکی از موضوعات کلیدی موثر بر اقتصاد ایران بوده است. این موضوع از سال ۲۰۱۵ که توافق درباره برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شکل گرفت و از سال ۲۰۱۸ که ایالات متحده آمریکا از برجام خارج شد اهمیت بیشتری پیدا کرد. این پژوهش ضمن معرفی شاخص نااطمینانی سیاست خارجی، اثر این شاخص بر نرخ ارز در دوره خروج ایالات متحده آمریکا از برجام را مورد بررسی قرار داد. شاخص نااطمینانی سیاست خارجی در ایران بر اساس جستجوی اینترنتی با کلیدواژه های تحریم، ترامپ، مذاکرات هسته ای و برجام اندازه گیری شد. بازه زمانی پژوهش به سه دوره پیش از خروج رسمی آمریکا از برجام، دوره خروج آمریکا از برجام و دوره پس از خروج آمریکا تقسیم شده است. شاخص نااطمینانی در دوره اول تاثیر معناداری بر نرخ ارز در ایران ندارد، اما در دوره دوم این شاخص بر مبنای کلیدواژه های تحریم، ترامپ، مذاکرات هسته ای اثر مثبت و معنی داری بر نرخ ارز دارد. همچنین در دوره سوم فقط کلیدواژه تحریم بر نرخ ارز تاثیر مثبت دارد، در حالی که کلیدواژه برجام در این دوره با نرخ ارز رابطه منفی دارد.

 

 

حبیب حبیبی نیکجو

دیدگاهتان را بنویسید