حالا نتانیاهو قصد دارد، با تشدید دو قطبیگری در «اسرائیل»، نسخهبرداری از سوء قصد به ترامپ و دادن هشدارهایی درباره تکرار حادثه ترور «اسحاق رابین»، خود را به هر طریق در قدرت حفظ کند.
به سرعت پس از سوء قصد به «دونالد ترامپ» در تجمع انتخاباتیاش در «پنسلیوانیا»، جناح راست افراطی حاکم در اسرائیل به رهبری «بنیامین نتانیاهو» تلاش کرد، از این اقدام برای دو قطبیسازی هرچه بیشتر داخل این رژیم و ایجاد بحث و جدلهای جدیدتر و عمیقتر استفاده کند و نسبت به تکرار چنین حادثهای از سوی معارضان چپگرا و اصولگراها علیه نتانیاهو و «قربانی» جلوه دادن وی هشدار دهد. دقیقا همان تعبیرات و توصیفاتی که حلقه پیرامونی ترامپ و جمهوریخواهان در آمریکا علیه معارضان و مخالفان رئیس جمهوری سابق این کشور به کار بردند.اولاً، نتانیاهو و ائتلاف حاکم او گرایش خود به دونالد ترامپ و حزب جمهوریخواه آمریکا و قطع ارتباط شبه کامل خود در این اواخر از رقیبش، جو بایدن و حزب دموکرات را پنهان نکردند، موضوعی که با انتقادات گسترده در اسرائیل مواجه شد و همچنان نیز ادامه دارد منتقدین بر این باورند، نباید موضوع اختلاف دیدگاه بین نتانیاهو و بایدن به موضوعی بحث برانگیز در اسرائیل تبدیل شود، چون در عرصه سیاسی و حزبی آمریکا همواره درباره اسرائیل اجماع نظر وجود داشته است.نتانیاهوِ محافظهکارِ راستگرا در آمریکا بزرگ شده و برای مدتها در این کشور زندگی کرده است، آن هم در محیطی کاملا همسو با دیدگاهها و گرایشات حزب جمهوریخواه؛ «کاندولیزا رایس»، وزیر امور خارجه سابق آمریکا همسایه دوران کودکی نتانیاهو بوده و او همیشه در محافل حزبی آمریکا رایس را ستوده و از او صحبت کرده است. همچنین گفته بود، اگر روزی نامزد حزب جمهوریخواه برای انتخابات ریاست جمهوری شود، مطمئن است، برای دو دوره بدون کوچکترین دردسری پیروز انتخابات میشود.
اما این اظهارات مربوط به زمانی بود که نتانیاهو با نسخه به روز شده حزب جمهوریخواه در زمان «جورج دبلیو بوش» اوایل هزاره کنونی و جریان مرکزی راست محافظهکار حزب همسو بود.در سالهای اخیر، نتانیاهو تغییر کرده و مسیری کاملاً متفاوت را در پیش گرفته است. او دقیقاً همانند «جرج پنجم» پادشاه انگلیس و شبیه شهاب سنگ آتشین شده است. در واقع روند دگرگونی نتانیاهو و تغییر گرایشاتش از راست به راست افراطی را باید همچون تغییر رخ داده در راست افراطی آمریکا ملاحظه کرد.در این دوره، نتانیاهو خود را همچون ترامپ پوپولیست معرفی کرد که موفق شده، بر حزب محافظهکار جمهوریخواه مسلط شود و آن را به نفع خود و برداشتها و دیدگاههای انزواگرایانه افراطیاش تغییر دهد و در عین حال جریان مرکزی و سنتی حزب را محدود یا به حاشیه براند که در «مایک پنس»، معاون رئیس جمهور سابق آمریکا نمود مییافت.
حمایت از راست
لازم به ذکر است، این نتانیاهو بود که به تنهایی از جرج دبلیو بوش، رئیسجمهور اسبق آمریکا در حمله به عراق در کنار نومحافظهکاران در اقلیت حمایت کرد و با این حمایت نشان داد، درحال چرخش به راست است. وی از ترامپ نیز حمایت کرد.حمایت نتانیاهو از بوش و ترامپ زمانی صورت گرفت که همه دنیا با آن دو مخالف بودند و به اقدامات آنها نه گفت. البته با این تفاوت که بوش راست محافظهکار بود و ترامپ راست یاغی. اما اکنون شاهد حمایت نتانیاهو از ترامپ و حزب جمهوریخواه و انتقاد از مخالفان او و آرزوی پیروزی برای در انتخابات با وجود همه اقدامات و حمایتهای جو بایدن، رئیس جمهور دموکرات آمریکا از اسرائیل در جنگش علیه غزه و سرپوش گذاشتن آن بر جنایات جنگی و نسلکشیاش علیه فلسطینیها هستیم.اجازه دهید به اسرائیل بازگردیم، در عین حال فراخوان ترامپ از حامیانش برای هجوم به کنگره در اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ژانویه 2021، را به یاد بیاوریم و اینکه اکنون این موضوع به پیراهن عثمان در دست نتانیاهو تبدیل شده تا با یادآوری آن هشدارهای مشابهی در «اسرائیل» درباره احتمال وقوع چنین رخدادی از سوی هواداران نتانیاهو در صورت شکست در انتخابات و حمله به کنست دهد.علیرغم شکست نتانیاهو و متحدانش در انتخابات گذشته، اما آنها مطمئن بودند که سه کابینه معارض نتانیاهو یعنی نفتالی بنت، یائیر لاپید و بنی گانتز سقوط میکنند و انتخابات زودهنگام دیگری برگزار میشود که در عمل نیز چنین شد؛ بهار سال 2022 انتخابات زودهنگام برگزار شد و نتانیاهو و متحدان افراطیترش را به قدرت بازگرداند، با اینکه آنها آرای کمتری از رقبا به دست آورده بودند، درست مانند ترامپ، در انتخابات 2016 که در برابر رقیب دموکراتش، هیلاری کلینتون پیروز شد.
طی دو سال گذشته و پس از انتخابات 2022 شدت دوقطبی شدن در اسرائیل حول طرح اصلاحات یا همان کودتای قضایی نتانیاهو و متحدانش و درگیری آنها با مخالفان دو چندان شده است، همانند اقدامات ترامپ علیه سه نهاد امنیتی، قضایی و رسانهای آمریکا که جنجال بسیاری در این کشور به همراه داشت. ترامپ نیز در این اقدامات همچون نتانیاهو با انتقادات بسیاری در زمینه ضربه زدن به اصول دموکراسی مواجه شد، با این تفاوت که آمریکاییها خود را پرچمدار دموکراسی در جهان میدانند و اسرائیلیها پرچمدار دموکراسی در خاورمیانه.پس از عملیات طوفان الاقصی و جنگ غزه، اسرائیل با ذهنیت قبلی وارد عمل شد و برای انتقام از غزه و فلسطینیها همه آنچه در توان داشت را به کار گرفت، این روند تا قبل از بازگشت دو قطبیگرایی و تشدید اختلافات داخلی در اسرائیل ادامه داشت، با بازگشت اختلافات داخلی به ویژه درباره جنگ، همانطور که در ماههای اخیر شاهد آن بودیم، حالا نتانیاهو صحبت از انتقال جنگ به مرحله سوم به میان میآورد، مرحلهای که در آن حملات و نبردها از شدت و گستردگی کمتری برخوردار خواهد بود و تعداد نظامیان کمتری را درگیر خود خواهد کرد، همچنین با عقبنشینی به محورهای اشغالی نتزاریم و فیلادلفیا و یا منطقه حائل مرزی بین غزه و سرزمینهای اشغالی در سال 1948 همراه خواهد بود.
مرحله کنونی مرحله تشدید دوقطبی شدن اسرائیل و همچنین بازگشت تنش به خیابانهای تلآویو و راهپیماییهای اعتراضآمیز است که خواستار توافق با «حماس» برای مبادله اسرا، تشکیل کمیته حقیقتیاب رسمی درباره شکستهای اسرائیل در عملیات طوفان الاقصی، سقوط خطوط دفاعی اسرائیل در برابر رزمندگان مقاومت و به طور کلی روند جنگ – قبل، حین و بعد – و برگزاری انتخابات زودهنگام برای تغییر رهبری فعلی و انتخاب رهبری جدید در اسرائیل است.این درحالی است که نظرسنجیها از شکست اجتنابناپذیر و قاطع نتانیاهو و متحدانش در انتخابات آینده با کسب تنها 45 کرسی در مقایسه با 65 کرسی برای مخالفان و 10 کرسی برای فراکسیونهای عرب از مجموع 120 کرسی کنست خبر میدهند.
نسخهبرداری از ترامپ
یکی از موضوعات بسیار مهم مورد اختلاف بین نتانیاهو و معارضانش، موضوع روز بعد از غزه است و اتهاماتی که به ائتلاف راست افراطی حاکم در این خصوص وارد میشود، اینکه ائتلاف برای رسیدن به وپیروزی در غزه اهمیتی به ریخته شدن خون نظامیان اسرائیلی نمیدهد، علاوه بر اینکه نتانیاهو با ادامه جنگ خواهان حفظ بقای خود در قدرت و فرار از انتخابات و کمیته حقیقتیاب و از سرگیری روند محاکمهاش به اتهام فساد است که قرار است اواخر سالجاری برگزار شود، بعد از اینکه تلاشهایش برای تعویق آن به سال آینده با شکست مواجه شد.از این رو، به موازات بازگشت تظاهرات معارضان و انتقادات از نتانیاهو و اقدامات متحدانش، هشدارهایی مبنی بر خشونت فیزیکی علیه آنها نیز مطرح شد و زمانیکه ترامپ در معرض ترور قرار گرفت، نتانیاهو و یارانش تلاش کردند، از این حادثه حداکثر بهرهبرداری را به سود خود و نتانیاهو داشته باشند. در این راستا، نخست وزیر اسرائیل عمداً به ترامپ نزدیک شد و با او همدردی شخصی و حتی سیاسی کرد، «یائیر»، پسرش که در آمریکا بسرمیبرد، نیز خاطرنشان کرد که پدرش با همان شرایط و همان افراط مواجه است، افرادی که وی آنها را چپگرایان، اصولگراها، افراطیها و آنارشیستها خوانده بود.در چارچوب هشدار نسبت به تکرار ماجرای ترامپ در «اسرائیل»، هفته گذشته کابینه این رژیم جلسهای دو ساعته با محوریت این موضوع تشکیل داد. در این جلسه پرونده کاملی از آنچه تهدید علیه نتانیاهو و خانوادهاش توصیف شده بود، از سوی ائتلاف حاکم ارائه شد که با تمسخر و انتقادات اپوزیسیون مواجه شد.
این برخورد نه تنها خشم افراط گرایان لیکودی و احزاب راست افراطی متحد آنها را برانگیخت، بلکه موجب شد، آنها اتهاماتی به مشاور حقوقی کابینه، دستگاه قضایی، سرویسهای امنیتی «چپگرا» و رسانهها مبنی بر سهلانگاری، قرار گرفتن در کنار تظاهرکنندگان و نادیده گرفتن تهدیدات علیه نتانیاهو و خانوادهاش وارد کنند که همگی یادآور گفتمان ترامپ و نسخهبرداری از آن بود.«یائیر لاپید»، رهبر اپوزیسیون، نتانیاهو را مردی بزدل و ترسو توصیف کرد و سکوت او را در قبال تهدیدات علیه خود، نفتالی، بنت و خانوادههای آنها یادآوری و خاطرنشان کرد، از زمان آغاز جنگ تاکنون نتانیاهو دو ساعت را به بحث درباره سرنوشت اسرا و ملاقات با خانوادههای آنها، مسائل مهم و تشکیل کمیته حقیقتیاب برای بررسی روز بعد از جنگ اختصاص نداده است.در هر صورت، دو قطبیگری در «اسرائیل» بسیار جدی به نظر میرسد و در این خصوص هشدارهایی درباره ترور سیاسی و تکرار ماجرای ترور «اسحاق رابین»، نخست وزیر اسبق اسرائیل، علیرغم تفاوت شرایط از سوی نتانیاهو و جناح راست مطرح شده است.این موضوع به اینجا ختم نشده است، بلکه صحبتها به احتمال وقوع جنگ داخلی نیز رسیده است که بذر آن از زمان تأسیس اسرائیل کاشته شده و بسیاری آن را چه با وقوع یک ترور یا عدم وقوع آن، با توجه به تعمیق اختلافات درباره هویت این رژیم و از بین رفتن موازنه قوا در آن اجتنابناپذیر میدانند.