استاد حوزه و دانشگاه در یادداشتی کوتاه به تحلیل انتخابات ۱۴۰۳ و بررسی وجوه شباهت آن با انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ بر اساس «نظریه یادگیری سیستمی» پرداخت.
انتخابات ۱۴۰۳ وجوه شباهت بسیاری به انتخابات ۱۳۹۲ داشت. چه بسا اگر در همان مقطع، مبتنی بر نظریه یادگیری نظامها، آن انتخابات آسیب شناسی می شد، انتخابات اخیر، با کیفیت و کمیت بهتری برگزار می شد.
اگر مبتنی بر «نظریه یادگیری سیستمی» این انتخابات را تحلیل کنیم و بخواهیم نتیجه اش به ارتقا و بهبود ساختاری-عملکردی نظام منجر شود باید دست کم سه حوزه بهبود را شناسایی و اقدام کنیم که دو حوزه به ساختار بر می گردد:
نخست؛ فقدان ساختار تحزب که نتیجه اش می شود عدم ارج نهادن به شایسته سالاری، عقلانیت، عدم شفافیت و عدم پاسخگویی.
دوم؛ اصلاح فرایندهای عملکردی شورای نگهبان.به نحوی که شفافیت، عدالت و … در تبیین شاخصها و اعمال آنها دراحراز صلاحیتها ارتقاء یابد.
سومین حوزه به پالایش سفلگان پرمدعایی بر می گردد که در پوشش انقلابی گری، با بی اخلاقی از درون نیروهای انقلابی را با برچسب های مختلف حذف می کنند تا خود بتوانند در اغوای رسانه، به مناصبی برسند.
سیدمحمدحسین هاشمیان