امکان بروز برخورد دیگری در برخی نقاط تقریبا قطعی است، اما ضرورتی ندارد که یک بحران به جنگی کامل تبدیل شود. دامنه وسیعی برای سوء تفاهم بین ارتش ایالات متحده و چین باقی مانده است.
جین پرلز؛ از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۹ میلادی خبرنگار نیویورک تایمز و رئیس دفتر آن روزنامه در پکن بود. او عضو مرکز علوم و امور بینالملل بلفر و میزبان پادکست “فیس آف: ایالات متحده در برابر چین” است. پرلز در سال ۲۰۰۹ میلادی برنده جایزه پولیتزر برای پوشش جنگ علیه طالبان و القاعده در پاکستان و افغانستان شد.
به نقل از فارن افرز، در صبح یکشنبهای آفتابی در آوریل ۲۰۰۱ میلادی یک هواپیمای جاسوسی آمریکایی در ارتفاع ۶۸۵۸ متری بر فراز آبهای بین المللی در دریای چین جنوبی پرواز میکرد که دو جنگنده اف-۸ ارتش چین ظاهر شدند. یکی از جنگندهها که توسط فرمانده ستوان به نام “وانگ وی” هدایت میشد در فاصله ۳ متری بال چپ هواپیمای جاسوسی پرواز کرد و پیش از آن که ۳۰ متر به عقب بازگردد به خدمه سلام کرد. وانگ سپس برای بار دوم نزدیک شد و در فاصله ۱.۵ متری پرواز کرد و به نظر میرسید که چیزی را بر سر خلبانان امریکایی فریاد میزند. در سومین پیشروی او هم چنان نزدیکتر شد و به اندازهای نزدیک شد که به یکی از ملخهای هواپیما رسیده بود.
جنگنده اف-۸ چینی به دو قسمت تقسیم شد و وانگ جان اش را از دست داد. رسانههای دولتی چینی پس از آن سانحه از او تحت عنوان “جانباخته انقلابی” یاد کردند.
خدمه با دانستن این که آنان به سمت قلمرو متخاصم میروند ۴۰ دقیقه بعدی را دیوانه وار در تلاش برای از بین بردن وسایل و مواد حساس گذراندند. آنان به طرز بغرنجی به دلیل فقدان آمادگی برای مواجهه با چنین سناریویی بیهوده لپ تاپها را زیر پا له میکردند، قهوه داغ را روی هارد دیسکها ریختند و اسناد را با دست پاره کردند.
آزبورن در تلاش برای برقراری تماس با ارتش آزادیبخش خلق چین در هاینان بود، اما پاسخی دریافت نکرد. آزبورن بدون هیچ گزینهای جز فرود بدون هماهنگی هواپیما را به سمت باندی هدایت کرد جایی که کامیونهای نظامی چینی و سربازانی کلاشنیکف در دست منتظر بودند. خدمه آمریکایی از این که از این برخورد جان سالم به در بردند آسوده خاطر شدند، اما سرنوشت آنان اکنون در دست مقامهای چینی بود.
آزبورن با مقر ناوگان اقیانوس آرام تماس گرفت تا موقعیت را گزارش کند. سپس به دستور سربازان به همراه هموطنان اش از هواپیما خارج شدند. آمریکاییها با اتوبوس به مراکز اقامتی در پایگاه نظامی منتقل شدند و در روزهای پس از آن تحت بازجویی قرار گرفتند. هیچ کس در واشنگتن نمیخواست با گفتن اینکه آمریکاییها اساسا اسیر هستند اوضاع را شعله ور کند. در عوض، وزارت امور خارجه امریکا با انتشار بیانیههای مطبوعاتی اشارهای به بازداشت موقت خدمه هواپیما کرد و به مردم آمریکا اطمینان داد که “نیل سیلاک” وابسته نظامی آمریکا در پکن اجازه دسترسی به آمریکاییها را خواهد داشت.
در مرکز پکن ساعت از ۹ صبح گذشته بود که “جوزف پروهر” سفیر ایالات متحده در چین از مقر ناوگان اقیانوس آرام در هاوایی جایی که پیشتر به عنوان فرمانده در آن خدمت میکرد خبر آن سانحه را دریافت کرد. در آن زمان او پس از حضور در کلیسا با همسرش در حال قدم زدن بود. او با عجله به سفارت بازگشت تا مذاکرات با وزارت امور خارجه چین را آغاز کند. چینیها ادعا کردند که هواپیمای امریکایی به جنگنده چینی برخورد کرده است.
پروهر که خلبان نیروی دریایی بود توضیح داد که قوانین آیرودینامیک به این شکل کار نمیکنند: یک هواپیمای کُندتر مانند EP-۳E نمیتواند عمدا با یک جنگنده برخورد کند. با این وجود، او به صراحت ارتش آزادیبخش خلق را مقصر آن برخورد ندانست. پروهر با همکاری نزدیک با “کالین پاول” وزیر امور خارجه ایالات متحده راهی برای کاهش تنشها ابداع کرد. آنان تصمیم گرفتند در پیامی که به “نامه دو پوزش” معروف شد دو عذرخواهی مودبانه را مطرح کنند.
واشنگتن اعلام کرد که از مرگ خلبان چینی متاسف است و هم چنین ابراز تاسف کرد که خدمه آمریکایی بدون دریافت مجوز رسمی در چین فرود آمدند. در آن زمان “ژو ونژونگ” دیپلمات ارشد چینی که بعدا سفیر چین در واشنگتن شد راه را برای واکنش مثبت به نامه مذکور از سوی “جیانگ زمین” رئیس جمهور وقت چین هموار کرد. پکن پس از ۱۱ روز خدمه آمریکایی را که با یک هواپیمای تجاری از جزیره هاینان به مقصد گوام پرواز کردند آزاد کرد. همزمان چینیها تاکید کردند که هیچ هواپیمای نظامی ایالات متحده نباید وارد چین نشود. ایالات متحده تکنسینهایی را از لاکهید مارتین شرکت سازنده هواپیما به هاینان فرستاد. این که چه میزان اطلاعات درون هواپیما از دست رفته و به دست چینیها افتاده هرگز مشخص نشد. بازرسان نیروی دریایی ایالات متحده تلفات را از نظر شدت “متوسط تا کم” ارزیابی کرده اند.
امروز، اما با بالا گرفتن تنش میان دو کشور آمریکا و چین تصور چنین نتیجهای از سانحه احتمالی مشابه غیر ممکن به نظر میرسد. ارتش چین اکنون چندین برابر قدرتمندتر شده است. نیروی دریایی آن کشور موشکهای مافوق صوت پیشرفته و کشتیهای بیش تری نسبت به نیروی دریایی ایالات متحده دارد. پکن در ماه مه قانونی را تصویب کرد که به گارد ساحلی خود اجازه میدهد کشتیها و افراد خارجی را در “آبهای تحت صلاحیت چین” بازداشت کند که به گفته چینیها تقریبا شامل کل دریای چین جنوبی میشود. با این وجود، ضرورتی ندارد که یک بحران به جنگی کامل تبدیل شود. واشنگتن و پکن برای جلوگیری از تشدید فاجعه بار وضعیت باید اکنون وارد بحثهای جدی شوند تا از بروز سوء تفاهم جلوگیری کنند.
آبهای آشفته پیش رو
پکن در سال ۲۰۰۱ میلادی دلایل بیش تری برای مصالحه در مقایسه با زمان فعلی داشت. چین در آن زمان در آستانه پیوستن به سازمان تجارت جهانی قرار داشت و در آستانه کسب میزبانی المپیک تابستانی ۲۰۰۸ بود. چین در آن زمان نمیخواست چنین فرصتهایی را با اتخاذ موضعی تهاجمی در قبال واشنگتن از بین ببرد. با این وجود، در یک دهه گذشته چین اعتماد به نفس بیش تری پیدا کرده و توانایی نظامی بیش تری کسب کرده است. تقریبا غیرممکن است که “شی جین پینگ” رئیس جمهور چین مذاکرات حسن نیت را مانند “جیانگ زمین” برای حل یک سانحه مشابه در صورت وقوع در شرایط امروز دنبال کند. شی به صراحت اعلام کرده که منطقه هند و اقیانوس آرام سرزمین اصلی چین است جایی که هدف آن قدرت نظامی، اقتصادی و سیاسی بلامنازع است. چینیها در دریای چین جنوبی هفت جزیره مصنوعی ساخته اند که بهعنوان پایگاه کامل با فرودگاه و آشیانه برای کشتیها و هواپیماهای چینی عمل میکنند.
جو بایدن در سال ۲۰۱۱ میلادی زمانی که معاون اوباما بود طعم نگرش “شی” را چشید. او در آن زمان به چین اعزام شده بود و در اتاقی مملو از روزنامه نگاران آمریکایی درباره محتوای اولین دیدارش با شی سخن گفت. از اظهارات بایدن مشخص بود که اولویت “شی جین پینگ” امنیت ملی بوده است. شی به بایدن گفته بود که اگر برخورد مشابهی بین یک هواپیمای تجسسی ایالات متحده و یک جت جنگنده چینی رخ دهد پایان خوشی نخواهد داشت. او هشدار داد که ایالات متحده باید ارسال هواپیماهای جاسوسی را بر فراز آبهای چین متوقف کند.
بایدن در پاسخ گفته بود هواپیماهای آمریکایی در آبهای بین المللی هستند و حق حضور در آنجا را دارند. او افزوده بود: “اگر چین در مورد عملیات نظامی خود رویکرد بازتری داشت دیگر نیازی نبود که ایالات متحده به تجسس بپردازد”. شی گفته بود: “اگر پروازها را متوقف نکنید ما باید هواپیماهای خود را برای تعقیب هواپیماهای آمریکایی اعزام کنیم”. بایدن به شی یادآوری کرد که ریسک چنین رویکردی زیاد است، زیرا خلبانان چینی مهارت کافی برای جلوگیری از تکرار برخورد سال ۲۰۰۱ را نداشتند.
امروزه خطرات برخورد در هوا بر فراز دریای چین جنوبی چندین برابر بیشتر از سال ۲۰۰۱ است. طی دو سال گذشته جتهای جنگنده چینی تقریبا ۳۰۰ بار به شکل خطرناکی به هواپیماهای ایالات متحده و متحدان آن کشور نزدیک شده اند. پنتاگون این مانورهای بی پروا را بخشی از کارزاری میداند که چین طی آن در تلاش است از پرواز ایالات متحده بر فراز آبراههای بین المللی جلوگیری کند. هواپیماهای استرالیا و کانادا که در پروازهای معمول اجرای تحریمها علیه کره شمالی پرواز میکنند نیز توسط جتهای جنگنده نظامی چینی منهدم شده اند.
هواپیماهای نظامی چین به طور معمول در تنگه تایوان مرکز رقابت بین چین و ایالات متحده گشت زنی میکنند. حضور منظم هواپیماهای چینی در داخل منطقه شناسایی دفاع هوایی تایوان خطر بروز یک سانحه هوایی را افزایش میدهد. هنگامی که هواپیماهای چینی از منطقه عبور میکنند ارتش تایوان تنها چند دقیقه فرصت دارد تا اهداف چین را ارزیابی کند و موقعیت خطرناکی ایجاد کند که میتواند منجر به حادثه شود. اگر امروز برخورد سال ۲۰۰۱ تکرار میشد چین احتمالا از آن حادثه برای تقویت ادعاهای خود درباره حاکمیت دریای چین جنوبی و تنگه تایوان استفاده میکرد.
بستر قابل توجهی برای سوء تفاهم بین ارتش ایالات متحده و چین وجود دارد از جمله توقف مذاکرات چین و امریکا پس از سفر “نانسی پلوسی” رئیس مجلس نمایندگان امریکا به تایوان در آگوست ۲۰۲۲ میلادی. پکن و واشنگتن در سال ۲۰۱۴ میلادی یادداشت تفاهمی را به تصویب رساندند که قوانین رفتاری برای کشتیها و هواپیماهای دو طرف را تعیین میکرد. با این وجود، مقامهای سابق آمریکایی تدوین کننده آن سند اکنون آن را به سخره میگیرند. هر دو طرف به طور معمول قوانین را زیر پا گذاشته اند و تنها زمانی به آن اشاره کرده اند که پیروی آن از نظر سیاسی مصلحت بوده باشد.
با توجه به روابط پرتنش و مخاطرات بعید است که یک هواپیمای آسیب دیده آمریکایی به ویژه یک هواپیمای جاسوسی مملو از اطلاعات حساس در خاک چین فرود بیاید. در عوض، یک هواپیمای امریکایی به احتمال زیاد بر روی آب فرود میآید. با فرورفتن یک هواپیمای نظامی ایالات متحده در دریای چین جنوبی مسابقهای برای رسیدن به محل سقوط رخ خواهد داد.
نیروی دریایی چین در مقایسه با ایالات متحده ناوهای بیش تری در منطقه دارد و نیروهای چینی احتمالا ابتدا به صحنه برخورد خواهند رسید. آنان هم چنین کشتیهای ایالات متحده را مسدود کرده و آنها را مهار میکنند تا دسترسی شان به محل برخورد غیرممکن شود. چینیها به جای تبدیل این عملیات به یک عملیات نجات میتوانند آن را به یک عملیات حاکمیتی تبدیل کنند. پس از آن هر دقیقه که بگذرد احتمال یک رویارویی مستقیم نظامی میان دو طرف افزایش خواهد یافت.
برخی ناظران چینی معتقدند که نیروی دریایی ایالات متحده باید ماموریتهای شناسایی تحریک آمیز خود را در نزدیکی سواحل چین کاهش دهد به خصوص که بسیاری از اطلاعات جمع آوری شده در طول پروازها اکنون میتوانند از طریق وسایل دیگری مانند ماهوارهها جمع آوری شوند. با این وجود، تحقق این خواسته یک دورنمای بعید است تا حدی بدان خاطر که نیروی دریایی ایالات متحده مایل به پذیرش نقش کاهش یافته برای خلبانان بسیار آموزش دیده و هواپیماهای تخصصی خود نیست. با این وجود، ایالات متحده آگاه است که چین اکنون دست برتر را در دریای چین جنوبی دارد.