با افزایش استفاده کشورهای گروه بریکس و مناطقی ازجمله خاورمیانه و آسیا از ارزهای ملی برای پرداختهای فرامرزی، این تصور تقویت شده که اهمیت دلار در امور مالی بینالمللی به ویژه در بازارهای جهانی نفت و استفاده از دلار نفتی رو به کاهش است.
دلار آمریكا كه پس از جنگ جهانی دوم به عنوان ارز برتر در عرصه اقتصاد جهانی مورد استفاده قرار می گرفت و واشنگتن از طریق آن، قدرت اقتصادی و سیاسی خود را تقویت می كرد، در سال های اخیر روندی رو به افول را دنبال كرده است.
در سال های اخیر شماری از كشورها در مبادلات 2 و یا چند جانبه به جای دلار از پول های ملی و یا ارز سوم استفاده كرده اند كه این روند همچنان رو به گسترش است.
اقدام آمریكا در سال های اخیر برای تحریم و اعمال فشار اقتصادی بر كشورهای دیگر از طریق دلار سبب شده كه بسیاری از كشورها تلاش كنند خود را از سیطره دلار خارج كنند.
بر اساس یكی از مهم ترین توافق های جهانی، پكن و مسكو ابراز تمایل كرده اند كه صادرات نفت و گاز روسیه به چین بر اساس یوان چین انجام شود.
با توجه به این كه چین به عنوان بزرگترین واردكننده نفت در جهان به شمار می رود، تلاش كرده است كه سایر صادركنندگان نفت به این كشور را نیز ترغیب به دریافت یوان به جای دلار كند.
در همین زمینه شورای آتلانتیک در گزارشی تحت عنوان “پایان دلار نفتی نزدیک است؟” به افول جایگاه آمریکا اشاره کرده است.
در همین گزارش آمده است: “با افزایش استفاده کشورهای گروه بریکس و مناطقی ازجمله خاورمیانه و آسیا از ارزهای ملی برای پرداختهای فرامرزی، این تصور تقویت شده که اهمیت دلار در امور مالی بینالمللی به ویژه در بازارهای جهانی نفت و استفاده از دلار نفتی رو به کاهش است.
موضوع پترودلار یا دلار نفتی از اهمیت بالایی برخوردار و طبق آن، عربستان متعهد به خرید اوراق خزانه آمریکا به وسیله درآمدهای دلاری ناشی از فروش نفت است.
ایالات متحده در بحبوحه جنگ ویتنام و در دوره ریچارد نیکسون، زیر فشار تورم بالا و کسری حساب جاری بزرگ قرار گرفت که این موضوع باعث کاهش ارزش دلار و تهدیدی برای ذخایر طلای این کشور شد. سال ۱۹۷۱ آمریکا قابلیت تبدیل دلار به طلا را فسخ و در سال ۱۹۷۳ ارزهای اصلی شروع به شناور شدن در برابر یکدیگر کردند. شوک نفتی نیز در پاییز همان سال رخ داد که سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) تولید نفت خود را کاهش داد و محمولههای ارسال شده به ایالات متحده را در جنگ «یوم کیپور» تحریم کرد.
با نزدیک شدن به قضیه واترگیت، دولت نیکسون مأموریت دیپلماتیکی آغاز و مشارکت اقتصادی با عربستان را به عنوان کشور تأثیرگذار در تجارت جهانی انرژی تقویت کرد. واشنگتن برای ترغیب ریاض به استفاده از دلار به عنوان وسیله مبادله برای فروش نفت خود و در نتیجه، بازگرداندن دلارها به بازار اوراق قرضه خزانهداری برای تأمین کسری مالی ایالات متحده متعهد شد تجهیزات نظامی به عربستان عرضه و از امنیت ملی این کشور محافظت کند. با وجود بیثباتی ایالات متحده در آن دوره، این توافق علاوه بر ثابت نگه داشتن تقاضا برای دلار، استفاده از آن را در تجارت نفت و کالاها افزایش داد، منبع ثابتی برای تقاضای اوراق خزانه ایالات متحده ایجاد و به تقویت موقعیت دلار به عنوان ارز اصلی ذخیره، تأمین مالی و معاملاتی جهان کمک کرد.
جهان معاصر
موقعیت جهانی ایالات متحده نسبت به 50 سال پیش نسبتاً ضعیف شده است. برای نمونه، سهم این کشور از تولید ناخالص داخلی جهان از ۴۰ درصد سال ۱۹۶۰ به ۲۵ درصد کاهش یافته و اقتصاد چین از نظر برابری قدرت خرید از این کشور پیشی گرفته است.
اکنون ایالات متحده باید با نفوذ فزاینده پکن رقابت کند. حتی واشنگتن با فشار متحدانش مانند اروپا و سایر کشورها در زمینه تلاش برای استقلال مالی و سیاست خارجی مواجه است. بسیاری از کشورها سعی کردهاند ترتیبات پرداخت برون مرزی جایگزین دلار را توسعه و آسیبپذیری خود را در برابر استفاده روزافزون واشنگتن از تحریمهای اقتصادی و مالی کاهش دهند.
در این میان، وابستگی ایالات متحده به نفت عربستان به لطف انقلاب شیل بسیار کمتر شده و این کشور بزرگترین تولیدکننده نفت جهان و نیز صادرکننده خالص است. البته این کشور همچنان نفت عربستان را با حجم بسیار کمتری وارد میکند. در مقابل، چین به بزرگترین مشتری نفت عربستان تبدیل شده و بیش از ۲۰ درصد از صادرات نفت ریاض را به خود اختصاص داده است. البته پکن روابط نزدیک و مبتنی بر تجارت را در سراسر خاورمیانه که نفوذ ایالات متحده در آن کاهش یافته، برقرار کرده است.
تمایل عربستان سعودی برای تنوع بخشی به ارزهای مورد استفاده در فروش نفت خود با راهبرد بزرگتری همسوست و از همین روی، ریاض را ملزم به افزایش روابط بینالمللی خود، فراتر از ایالات متحده و اروپا میکند. به همین دلیل، تمایل ریاض برای پیوستن به باشگاه کشورهای نوظهور بریکس و مشارکت با چین و سایر کشورها در پروژه “mBridge” برای استفاده از ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) برای پرداختهای فرامرزی نباید تعجبآور باشد.
تضعیف دلار
تمایل عربستان به تنوع ارزی نشان دهنده گامی کوچک، اما نمادین در مسیر دلارزدایی است. به تازگی نیز کشورها به طور فزایندهای از ارزهای خود در تجارت فرامرزی و معاملات سرمایهگذاری استفاده میکنند. البته ترتیبات لازم برای انجام این کار کاملاً خارج از نفوذ هر قدرت بزرگی و شامل خطوط سوآپ ارزی میان بانکهای مرکزی، اتصال سامانههای پرداخت و تسویه ملی است. در سال های گذشته اکوسیستم پرداخت دیجیتال به طور قابل توجهی به سمت “توکنسازی” سوق یافته است. برای نمونه، ارزهای دیجیتال بانک مرکزی یا هر ارز اصلی، ارز دیجیتال طراحی شده برای تثبیت به دارایی مرجع گسترش یافته است. این واحدهای توکن شده را میتوان به صورت آنی و مستقیم بدون نیاز به پردازش به وسیله حسابهای واسطه مانند بانکهای تجاری مبادله کرد.
تمایل عربستان به تنوع ارزی نشان دهنده گامی کوچک، اما نمادین در مسیر دلارزدایی است. ارزهای توکن شده با پذیرش گسترده فاصله دارند، اما چنین اکوسیستمی نیاز شرکت کنندگان به نگهداری ذخایر برای اطمینان از نقدینگی کافی را کاهش میدهند و نقش بازار اوراق بهادار و خزانهداری ایالات متحده را به عنوان ستون اصلی حمایتی تضعیف میکنند.
سهم دلار در ذخایر جهانی از ۷۱ درصد سال ۱۹۹۹ به ۵۸.۴ درصد کاهش یافته که در راستای تضعیف موقعیت مسلط دلار در امور مالی بین المللی است.
در آینده قابل پیشبینی، سلطه دلار همچنان باقی خواهد ماند، اما دموکراتیزهسازی تدریجی چشمانداز مالی جهانی انجام شده است و جای خود را به جهانی میدهد که در آن ارزهای محلی بیشتری برای معاملات بینالمللی مورد استفاده قرار گیرند. در چنین جهانی، دلار همچنان نقش مهم اما بدون نفوذ بزرگ خود را خواهد داشت و با ارزهایی مانند رنمینبی چین، یورو و ین ژاپن ساختار مالی جهانی را تکمیل میکند.”