عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در یادداشتی به بررسی تقویت شناخت و تشخیص در عرصه انتخابات پرداخته است.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
«انتخابات» و اصولاً انتخاب چون از «تشخیص»، جداییناپذیر است، عامل مؤثری در رشدی مبتنی بر شناخت قلمداد میشود؛ وظیفه دینی، ملی و انسانی همه کسانی که در شکلگیری فضای انتخاباتی نقش دارند تقویت چنین شناختی است.
دستیازی به تاکتیکها و تکنیکهایی ناصواب برای ایجاد بستری سهلالوصول جهت در کانون توجه صاحبان رأی قرار گرفتن، نشانی از اعتقاد به مردم ندارد. گروهها و جریانات سیاسی که به جای ارائه راهحلهای برتر برای مشکلات جامعه، خود را فرشتهنجات و رقیب را دیو و دد القا میکنند هرگز به رشد و تعالی ملت ایران نمیاندیشند، بلکه منافع زودگذر فردی و گروهی مبنای کنشگریهایشان است.
آنان که با نگارشهای مکرر بهانهجویانه در مطبوعات داخلی در سنوات گذشته هر نوع باورمندی و اعتمادی به ساختارها از جمله ساختار انتخاباتی را با برچسب بیاعتقادی رقیب به مردمسالاری زیر سؤال بردند امروز به جای اصلاح روشهای تبلیغی و تحلیلی ناصواب گذشته که حاصل آن دور کردن پایگاه رأیشان از صندوقهای رأی بود هنرمندانه به نگرانیها دامن میزنند تا تنافضات رویکردهای خویش را پنهان دارند. طبعاً این صفبندیها راه را بر شکلگیری فضای تعقلی میبندد و قشری از مردم را که غیر سیاسیاند از سیاست دورتر میکند، یعنی با وجود شرکت در دور دوم از رشد بیبهره میمانند؛ زیرا در جوی آکنده از نگرانیهای کاذب و موهوم به میدان میآیند.
اما بعد از انتخابات، وقتی رأی خود را صرفاً تأمینکننده منافع یک جریان سیاسی مییابند از عملکردها، بیشتر سرخورده میشوند و مشارکت در تعیین سرنوشت خویش را دست نیافتنیتر میپندارند.
در این میان، مناظرات دور دوم ریاست جمهوری میتوانست این فضای آلوده را که عمدتاً توسط عناصر افراطی و غیر پایبند به قانون و اصول اخلاقی شکل میگیرد برطرف سازد. سؤالات مشخص و مستند به اظهارات افراطیهای دامنزننده به رقیب هراسی قطعاً میتوانست پاسخهای آرامشبخش نامزدها را به دنبال داشته باشد. آن چه برای جامعه امروز مهم است مسائل مربوط به گذشته نیست (زیرا که بسیاری از جوانان نسبت به آنها خالی از ذهناند) بلکه ثبات لازم برای برنامهریزی آینده حائز اهمیت است.
مناظرات همواره به جای حرکت در سطح میتواند نویدبخش ثبات مورد انتظار در همه عرصهها از قبیل فضای مجازی و… باشد؛ بنابراین دو هدف را تا 15 تیر باید دنبال کرد: حاکمیت تعقل بر مشارکت کنندگان در انتخابات از طریق مهار فضاسازیهای کاذب تندروها، و مناظرات را در مسیر تأمین انتظارات معقول جامعه پیش بردن؛ البته افزایش مشارکت جدی مردم در انتخابات دور دوم مستقل از ارزیابی کیفی، خود پاسخ خاموشی به فضاسازان و صحنه نمایشی از ظرفیتهای سیاسی در ایران امروز خواهد بود.