داوری نامزدهای انتخابات با یک تعبیر مبهم !

تصویری را شبکه های متعلق به روزنامه شرق از چند روز پیش در فضای مجازی منتشر کردند که در آن رویکرد کاندیده‌های انتخابات ریاست جمهوری را به “تجمعات مردمی”  نشان می‌دهد. در این محتوای تصویری چند ابهام جدی وجود دارد که عبارتند از:

۱-ما شاهد یک کلی‌گویی هستیم و مشخص نیست این تجمعات مردمی مربوط به چه اتفاقاتی هستند؟ چراکه اغتشاش، اعتراض، شورش و… همگی در معنای کلی نوعی تجمع به حساب می‌آیند. ثانیا حتی در این عکس‌نوشته مشخص نیست منظور شبکه شرق کدام اتفاقات امنیتی-سیاسی ایران است، آیا منظور وقایع سال۱۴٠۱است یا اتفاقات ۱۳۹۸بعد از گرانی بنزین؟ شبکه شرق از درگیری‌های دی‌ماه۱۳۹۶می‌گوید یا از زدوخوردهای سال۱۳۸۸بعد از انتخابات ریاست جمهوری؟

۲-شبکه شرق به شکل محسوسی با یک پیش‌داوری، آنان که از تجمعات مردمی(که بیان شد چندان چیستی و مصداق عینی آن مشخص نیست) با عنوان اغتشاش یاد کردند در باندهای قرمز قرار داده و کسی که این تجمعات را اعتراض خوانده در باندی سبز. گویی شبکه شرق به هرنحوی دوست دارد این وقایع را در lمفهوم اعتراض بگنجاند و تحلیل‌اش این باشد که آنچه که حکومت و طرفداران آن اغتشاش خطاب می‌کنند در اصل یک اعتراض مدنی یا یک نافرمانی مدنی ساده است!

۳-اشتباه شبکه شرق، در داشتن نگاهی ارزشی به تِرم‌های معنادار علوم اجتماعی است. اگر به دکترین حقوقی، علوم اجتماعی و علوم سیاسی رجوع کنیم درمی‌یابیم که اغتشاش، اعتراض، آشوب، انقلاب، شورش و… تِرم‌ها و عباراتی معنادار هستند که تعاریفی هرچند گوناگون از آنان ارائه شده است. وظیفه رسانه تخصصی و تحلیلگر اجتماعی مشاهده واقعیت میدانی و تطابق آن با این تعاریف و عبارات است. اگر در واقعیت یک اغتشاش رخ داده و در رسانه تاکید بر اعتراض بودن آن بشود، شاهد پارادوکسی خواهیم بود که هنوز تکلیفش با آنچه که انجام می‌دهد مشخص نیست. اگر در سال۱۴٠۱ عده‌ای اصرار بر اعتراضی بودن وقایع داشتند طبیعی می‌نمود شعارها، عمل‌ها و خواست‌ها در مدار سرشت و ماهیت اعتراض یا نافرمانی مدنی بچرخد. به تعبیر مایکل والزر نافرمانی مدنی و اعتراض مواجهه غیر انقلابی با دولت هستند، یا به تعبیر جان رالز، در نافرمانی کلیت نظام سیاسی پذیرفته شده است و قصد ساقط کردن آن نیست. حال وقتی حقیقت میدان از مرگ۵٠٠نفر، یا آتش زدن پلیس، یا تخریب اموال عمومی، یا شعارهای ساختارشکن و توهین‌آمیز حکایت می‌کند، طبیعی است من با یک تقابل سخت و قهری از نوع آشوب و شورش مواجه هستم نه یک اعتراض!

مشکل بسیاری از اهالی علوم انسانی بالاخص، اهالی علوم اجتماعی، حقوق و علوم سیاسی، داشتن نگاه تمام‌ارزشی به ترم‌های معنادار است. تحمیل عبارت بی‌ارتباط بر یک واقعیت، چیزی از حقیقت آنچه که رخ داده کم نمی‌کند.

 

 

محمد مهدی اسکندری

دیدگاهتان را بنویسید