از پوپولیسم و سبزها تا پرواروپایی‌ها و افراطیون

انتخابات پارلمان اروپا در یک زمان بسیار خاص برگزار می شود. کسانی که خود را در پارلمان اروپا و کمیسیون اروپا خواهند دید، باید ادامه کمک به اوکراین را هم در تلاش دفاعی و هم در مرحله بازسازی مدیریت کنند. مأموریت آنها همچنین با گسترش اتحادیه اروپا، حداقل به کشورهای بالکان غربی، همپوشانی خواهد داشت که مستلزم مجموعه ای کامل از اصلاحات به منظور ایجاد یک اتحادیه کارآمد در پایان این فرایند خواهد بود. مأموریت نمایندگان پارلمان اروپا و کمیسیونرهای آینده نیز با دوره دستیابی به هدف اصلی صنعتی و اقتصادی کاهش ۵۵ درصدی انتشار CO۲ و شاید مأموریت دولت دونالد ترامپ جمهوریخواه همپوشانی دارد.

در حالی این انتخابات در کشورهای عضو برای تصاحب بیش از 707 کرسی در حال برگزاری است که از طرفی اروپا تلاش دارد در تحولات بین المللی در جهانی ناامن که  شرایط خاص، پیچیده و بسیار سیالی را تجربه کرده و سرعت بالای تحولات و رویکردهای غیر قابل پیش بینی به‌ویژه نحوه تصمیم گیری در کمیت و کیفیت حمایت از اوکراین در برابر روسیه؛ وضعیت کنونی را به نوعی منحصر به فرد کرده، نقش بارزتری را ایفاء کند و از طرف دیگر  سیر تحولات که در اواخر قرن بیستم در اروپا و برتری اقتصاد بازار و دمکراسی غربی بر اقتصاد متمرکز و سیستم بسته اردوگاه کمونیسم، موازنه را به نفع رهبران غرب قاره تغییر داده است. به هر حال سوال اساسی در چرایی افول احزاب سنتی، پوپولیست ها در کنار سبزها و رشد ملی گرایی افراطی است؟! و سوال مهمتر اینکه این روند تا چه میزان بر واگرایی اتحادیه در عرصه قاره سبز و تحولات بین المللی تاثیرگذار خواهد بود؟

بدون شک اتحادیه پس از تشکیل پارلمان جدید وارد مرحله جدیدی خواهد شد که از نمادهای آن تقویت احزاب راست افراطی و شروع تغییرات ابتدایی خواهد بود و واقعیت این است که علی رغم تقویت نقش پارلمان اروپا در سال های اخیر خصوصا در بخش های امنیت هوایی، محیط زیست، ارتباطات و تقویت حریم خصوصی در ارزیابی اولیه می توان تعدادی از چالش های مهم اروپا برای سال های آینده را در موارد ذیل خلاصه کرد:

الف: رشد اقتصادی غیر متوازن از اواخر قرن نوزدهم و تمامی قرن بیستم و رقابت شرق و غرب در اروپا موجب شده که این قاره به سرزمین غنی و فقیر تقسیم شود که از مهمترین نشانه های آن به اذعان یوراستات اختلاف بیش از بیست برابری درآمد سرانه بین غنی ترین ها نظیر لوگزامبورگ، سوئیس، فرانسه و غیره و فقیرترین ها چون بلغارستان و رومانی و غیره است. همین مرجع اعلام داشته است که حدود یک پنجم جمعیت اروپا در خط فقر بسر برده که جمعیتی قریب یک صد میلیون را شامل می شود. این موضوع در اکثر نظرسنجی ها نیز مورد تایید قرار گرفته و بیش از 73 درصد اروپائی ها فقر را مشکل بزرگ می دانند و 89 در صد نیز معتقدند که کشورهایشان باید با فقر مبارزه کنند. البته در اروپا عنوان فقیر به کسی اتلاق می شود که دریافتی اش از 60 درصد متوسط حقوق کشوری کمتر باشد.

ب: بحران های قومی و ملی به ویژه تاثیرات فروپاشی یوگسلاوی سابق نیز در بروز مشکلات جدید برای اتحادیه نقش قابل توجهی را داشته است. شواهد حکایت از آن دارد که اتحادیه در مدیریت بحران قومی در جنوب شرق قاره توفیقی نداشته و اگر مداخله آن سوی آتلانتیک نبود چه بسا همچنان دامنه بحران قومی ادامه می یافت. در اروپا ملی گرایی و قومیت بخش لاینفک عواطف و روحیه انسانی است و سیاستمداران جهانی نیز به اندازه کافی ظرفیت بالقوه را برای بروز بحران های قومی در مقاطع مورد نظرشان طراحی و پیش بینی کرده اند. همین روزها دوباره شاهد نا امنی و برخی درگیری های متفرقه در شمال کوزوو هستیم که موجب نگرانی جدی سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا شده است و مهمتر اینکه رئیس جمهوری صربستان بر آمادگی نیروهای نظامی کشورش برای مقابله با تحرکات نیروهای کوزوو تاکید کرده و روسیه به لسان آقای لاوروف نسبت به خطرناک شدن اوضاع به اتحادیه اروپا و آمریکا هشدار داده است.

ج: افراط گرایی رهبران اروپایی در مشارکت فعال در بحرانهای پیچیده عراق، افغانستان،  سوریه و جنایات صهیونیستی در غزه. واقعیت این است که نسل جدید رهبران اروپایی برخلاف اسلاف خود در عملکرد بین المللی خود را وابسته به امریکا نشان داده و رهبران بخش جوان قاره نیز رقابت شدیدی را برای نزدیکی و متابعت بی چون و چرا از سیاست های جنگ طلبانه و مداخلانه جویانه واشنگتن به نمایش گذاشتند؛ روندی که در دوره بحران اوکراین نیز روح و جان تازه ای یافته که یکی از نشانه های ملموس آن عدم توانایی اتحادیه اروپا در جدایی از رویکرد افراطی آمریکا در موضوع برجام و ترورریسم اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران است.

د: موضوع حاکمیت قانون و عدم دخالت دولت در امور قضایی نیز به یکی از چالش های مهم اتحادیه به ویژه در مواجه با جناح شرقی تبدیل شده، به طوری که اتحادیه مصمم است تا این کشورها را مشمول مجازات اقتصادی کند. همچنین جو روانی و تردید بخشی در مورد اتحادیه که از ابتدای شکل گیری بازار مشترک و سپس جامعه اقتصادی و نهایتا اتحادیه اروپا وجود داشته نیز تاثیر قابل توجهی در بروز بحران اخیر اتحادیه داشته است.

و: موضوع مهم بعدی از طرفی عدم توفیق همه جانبه اتحادیه در رسیدن به هویتی دموکراتیک است. یعنی اتحادیه در ایجاد جامعه کشورهای دموکراتیک حول مجموعه ای از ارزش های گرانقدر نرسیده است. در عین حال که برخی ملاحظات خاص تعدادی از کشورهای عضو، تصمیم‌گیری در موضوعات مهم مربوط به اقدامات روسیه و چین را سخت کرده است.

جمع بندی:

انتخابات پارلمان اروپا در یک زمان بسیار خاص برگزار می شود. کسانی که خود را در پارلمان اروپا و کمیسیون اروپا خواهند دید، باید ادامه کمک به اوکراین را هم در تلاش دفاعی و هم در مرحله بازسازی مدیریت کنند. مأموریت آنها همچنین با گسترش اتحادیه اروپا، حداقل به کشورهای بالکان غربی، همپوشانی خواهد داشت که مستلزم مجموعه ای کامل از اصلاحات به منظور ایجاد یک اتحادیه کارآمد در پایان این فرایند خواهد بود. مأموریت نمایندگان پارلمان اروپا و کمیسیونرهای آینده نیز با دوره دستیابی به هدف اصلی صنعتی و اقتصادی کاهش 55 درصدی انتشار CO2 و شاید مأموریت دولت دونالد ترامپ جمهوریخواه همپوشانی دارد. بنابراین، نزدیک به 360 میلیون رای دهنده از 27 ایالت اتحادیه فراخوانده شده اند تا با یک تمرین انتخاباتی مهم روبه رو شوند که توانایی این کل برای عبور از یک دوره حساس به نتیجه آن بستگی دارد.

همچنین شرایط جنگی که با ابتکارات جدید روسیه در جبهه و مشکلات متعدد اوکراین، رقابت محصولات چینی و رقابت پذیری بازار آمریکا، همسایگی با تحولات پیچیده در خاورمیانه، مشخص شده است؛ حکایت  از طرد الگوی تمدنی اروپا، شیفتگی بخش های وسیع تری از رای دهندگان اروپایی به جنبش های رادیکال، افراطی و پوپولیستی در فضایی متشنج شده  که در آن اروپاییان برای انتخاب نمایندگان خود در بزرگترین پارلمان جهان به پای صندوق های رای می روند.

علی بمان اقبالی زارچ

دیدگاهتان را بنویسید