پشت پرده تمایل بحرین به عادی‌سازی روابط با ایران چیست؟

«پادشاه بحرین به تازگی در موضع گیری معناداری خواستار احیا روابط کشورش با ایران شده است. موضوعی که به زعم بسیاری از تحلیلگران مسائل راهبردی حامل معانی قابل توجهی در رابطه با کشورمان است.»

پادشاه بحرین “حمد بن عیسی آل خلیفه” به تازگی در جریان یک دیدار مشترک با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در مسکو، موضع گیری معناداری را در رابطه با کشورمان انجام داده است. وی گفته که “بحرین پیشتر مشکلاتی را با ایران داشته با این حال، اکنون این مشکلات حل شده‌اند و بحرین آماده احیا روابط با تهران است”.

وی تداوم فضای تنش در روابط تهران-منامه را بیهوده و عاری از نتیجه ارزیابی کرده است. در این راستا، تنها اندکی پس از طرح موضع گیری مذکور، جریان های سیاسی و رسانه ای منطقه ای و بین المللی، تحلیل و تفسیرهای مختلفی را با محوریت آنچه پادشاه بحرین مطرح کرده، ارائه می کنند. به طور خاص بسیاری این سوال را مطرح می کنند که چه شده که بحرین به این نتیجه رسیده که باید روابط خود را با ایران احیا و عادی سازی کند؟ به نظر می رسد در پاسخ به این پرسش، توجه به 2 نکته ضروری است.

اولا، اگر روند تحولات چند ماهه اخیر در منطقه غرب آسیا و به طور خاص در بحبوحه جنگ غزه را بررسی کنیم، یک نکته بیش از هر زمان دیگری آشکار می شود و آن این است که ایران و محور مقاومت در منطقه توانسته اند در بسیاری از حوزه ها دست بالا را داشته باشند. صهیونیست ها و متحدان غربی و منطقه ای آن ها در جنگ غزه گرفتار شده اند و البته که محور مقاومت نیز قدرتمند تر از هر زمان دیگری در سطح منطقه به کنشگری اقدام می‌کند و منطقِ آن هم از حمایت های بین المللی قابل توجهی برخوردار شده است.

در این میان، افزایش سطح تنفر ملت های منطقه از رژیم اشغالگر قدس به دلیل ارتکاب به جنایات غیرانسانی در نوار غزه سبب شده تا هرگونه روابط و همکاری برخی دولت های منطقه نظیر بحرین با رژیم صهیونیستی نیز به معادله ای به شدت پرهزینه تبدیل شود. در این میان نباید از یاد ببریم که ایران در قالب عملیات وعده صادق نیز نشان داد که از اراده و توان کافی برای مقابله جدی با اقدامات تجازوکارانه صهیونیست ها برخوردار است.

موضوعی که به زعم بسیاری از تحلیلگران راهبردی، معادلات جدیدی را در سطح منطقه برقرار کرده است. از این رو، پادشاهی بحرین عملا تداوم فضای تنش با تهران به عنوان یک قدرت منطقه ای قابل توجه که موقعیت آن تثبیت شده است را بی نتیجه یافته و فعالانه به دنبال توسعه همکاریها با آن است.

دوم اینکه ماه ها است که بسیاری از تئوریسین ها و تحلیلگران عرصه روابط بین الملل از تغییر کریدرورهای قدرت در جهان و به ویژه در منطقه غرب آسیا سخن می گویند. در این راستا، به طور خاص در منطقه غرب آسیا و کلیت خاورمیانه شاهد اوج گیری قابل توجه قدرت ایران هستیم و در نقطه مقابل، رژیم اشغالگر قدس و جریان های متحد با آن به شدت تضعیف شده اند.

از این رو، تصیم اخیر پادشاه بحرین برای احیا روابط با تهران تا حد زیادی گامی از سوی این دولت عربی جهت همسو کردن خود با کریدورها و روندهای تازه قدرت در منطقه خاورمیانه است. موضوعی که پالس های مثبت و معناداری را در مورد آینده معادلات سیاسی و راهبردی در سطح منطقه غرب آسیا به نفع کشورمان مخابره می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید