بسیاری از فعالان در جهان عرب اکنون به این فکر می کنند که اگر اسرائیل میتواند شکست بخورد، رهبران کشورهای عربی هم بهراحتی شکست خواهند خورد.
اگرچه بسیاری از تحلیلگران از تشدید تنش نظامی کنترل نشده بین اسرائیل و ایران در ماه گذشته بیم داشتند، اما به نظر میرسد دستکم در شرایط کنونی جهان از یک تنش نظامی دوری کرده است. بااینحال، بسیاری از دولتها در سراسر جهان، بهویژه کشورهای شمال آفریقا و غرب آسیا، شاهد تشدید تنشهای سیاسی هستند.
ایالات متحده بارزترین نمونه است. تظاهرات طرفداری از فلسطین در محوطه دانشگاههای این کشور در حال وقوع است – که بسیاری از آنها با اقدامات خشونتآمیز پلیس مواجه شدهاند.
اگر تکلیف این تنشها تا اواخر تابستان مشخص نشود، این اعتراضات ضد اسرائیلی و ضد بایدن، به نفع دونالد ترامپ تمام خواهد شد. اگر ترامپ بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شود، با حمایت مسیحیان انجیلی حامی اسرائیل و صهیونیستهای مسیحی دولت فعلی یا آتی اسرائیل را برای به دستگرفتن کنترل بیشتر غزه و احتمالاً کرانه باختری اشغالی تشویق خواهد کرد.
در بریتانیا هم به نظر میرسد خشم گسترده از حمایت دولت این کشور از اسرائیل تأثیر سیاسی بسیاری داشته است. طی هفت ماه گذشته چندین تظاهرات صدهزارنفری در حمایت از فلسطین برگزار شده که با فروش تسلیحات بریتانیا و روابط نظامی این کشور با اسرائیل مخالف بودهاند و به نظر میرسد این نارضایتی در انتخابات محلی در پای صندوقهای رأی خود را نشان داده است. هفته گذشته در انگلیس و ولز حزب محافظهکار ریشی سوناک شب بدی را سپری کرد و 474 عضو شورا را از دست داد.
اما درحالیکه توجه رسانهها به اعتراضات و عادتهای رأیگیری در دو سوی اقیانوس اطلس معطوف شده است، آنچه در سراسر جهان عرب در حال وقوع است تا حد زیادی نادیده گرفته شده است.
اسرائیل برای دههها نقش کاملاً مفیدی برای رژیمهای خودکامه ایفا کرده است که به دنبال حفظ کنترل هستند. رهبران عرب توانستهاند مردم را تشویق کنند تا خشم خود را متوجه رفتار صهیونیستها با فلسطینیها کنند و از این طریق خطر اعتراضهای معطوف به خود را کاهش دهند.
اما این سیاست رهبران عربی با بهار عربی 2011، زمانی که جنبش های مردمی در جهان عرب در سراسر منطقه علیه حاکمان خود شوریدند، شکست خورد. برخی از رژیمها، از جمله مصر تلاش کردند تا با بکارگیری وحشیانه زور کنترل خود را حفظ کنند، در حالی که برخی دیگر از ترکیبی از امتیازات محدود و سرکوب استفاده کردند. برخی دیگر، مانند اردن و مراکش، حداقل در کوتاه مدت امتیازات بیشتری دادند، و یکی، تونس، پس از 23 سال کنترل خود، شاهد تغییر قدرت با پایان خودکامگی بنعلی بود.
پس از حمله حماس در 7 اکتبر سال گذشته، واکنش عمومی در سراسر کشورهای عربی خاموش شد، اما با حمله کاملا خشونتبار اسرائیل به غزه و فلسطینیها، این وضعیت به سرعت تغییر کرد.
این زمان دشواری برای رهبران خودکامه بود. باتوجهبه شدت کشتار هزاران فلسطینی و تخریب خانهها و ساختمانهای عمومی در غزه، کنترل خشم عمومی غیرممکن بود. رژیم های عربی اجازه برگزاری تظاهرات را دادند و حتی در هفتههای اولیه برخی از آنها را خود سازماندهی کردند.
آن دوره اکنون مدتهاست گذشته است، اما پوشش ساعتبهساعت رسانهها از تأثیر جنگ بر فلسطینیان به این معنی است که خشم عمومی را نمیتوان کاهش داد. بسیاری از رژیمها در سراسر منطقه اکنون موضع سختتری در پیش گرفتهاند، زیرا از خطراتی برای بقای خود بیم دارند.
در مصر و مراکش – جایی که معترضان از روابط نزدیک فزاینده کشورهایشان با اسرائیل در سالهای اخیر انتقاد کردهاند – مقامات تظاهرات را سرکوب کرده و معترضان را دستگیر کرده اند. در همین حال، به گفته عفو بینالملل از 7 اکتبر 1500 معترض در اعتراضات شهروندان اردنی در مقابل ساختمان سفارت اسرائیل در امان دستگیر شدهاند.
نیویورکتایمز در گزارشی در این باره مینویسد: «برای دههها، فعالان عرب مبارزه برای عدالت برای فلسطینیها را – هدفی که اعراب با گرایشهای سیاسی مختلف از مراکش تا بغداد را متحد میکند – به مبارزه برای حقوق و آزادیهای بیشتر در داخل مرتبط کردهاند. برای آنها، اسرائیل نماد نیروهای مستبد و استعمارگر است.»
در حال حاضر، رژیمهای عربی کنترل خود را حفظ کردهاند – اما این میتواند بهسرعت تغییر کند. اسرائیل این هفته حمله به رفح، شهری در جنوب غزه را آغاز کرد که به 1.4 میلیون فلسطینی را که از شمال غزه گریختهاند در خود جایداده است.
اسرائیل رفح را هم بمباران کرد و این اتفاق در حالی رخ میدهد که سال گذشته و پس از دستور تخلیه شمال غزه اسرائیل آنجا را «منطقه امن» اعلام کرده بود. همچنین بمباران رفح در حالی است که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، پیشنهاد آتشبس حماس را رد کرده است.
موضوع دیگری که اغلب در غرب نادیده گرفته میشود این است که حمله اسرائیل به غزه به دنبال مجموعهای از شکستهای شدید توسط نیروهای نظامی و امنیتی اسرائیل در 7 اکتبر صورت گرفت. این حس که اسرائیل قادر به نابودی حماس نیست روزبهروز در حال افزایش است و بر همین اساس بسیاری از فعالان در جهان عرب اکنون به این فکر میکنند که اگر اسرائیل میتواند شکست بخورد این میتواند در مورد رهبران کشورهای عربی هم صدق کند.