حماس مانند حزب الله در لبنان ، خواهان آینده ای است که در آن بخشی از ساختار حکومتی فلسطین و البته همزمان جدای از آن باشد.
فارن افرز در تازه ترین نوشتار تفصیلی به سراغ پاسخ به این پرسش رفته که جنبش حماس در غزه پس از جنگ به دنبال چه خواهد بود؟ نویسندگان این نوشتار به سنت بسیاری از گزارش هایی که در چندماه اخیر در رسانه های غربی منتشر شده مبدا تحولات میان فلسطین و رژیم اسرائیل را تاریخ 7 اکتبر 2023 فرض کرده و عملا آنچه در چند دهه پیش از این تاریخ حماس و سایر گروه های مقاومت فعال بخصوص در نوار غزه را به ستوه آورده بود نادیده گرفته اند. در بخش های ابتدایی این مطلب درباره انگیزه حماس از عملیات طوفان الاقصی نوشته شده است: در عملیات طوفان الاقصی حماس تلاش کرد تا خود و مسئله فلسطین را در مرکز دستور کار بین المللی قرار دهد، حتی اگر این به معنای نابودی بخش زیادی از غزه باشد. هدف از این عملیات 7 اکتبر 2023 نیز خنثی کردن یک پیمان عادی سازی احتمالی بین اسرائیل و عربستان سعودی بود که به نظر می رسید می توانست به قدرت بخشی میانه روهای فلسطینی و به حاشیه رفتن حماس منتهی شود.
اما رهبران حماس همچنین اهداف سیاسی دارند که ممکن است در ابتدا غیر منطقی به نظر برسد. آنها تلاش می کنند تا خود را از زیر بار مدیریت نوار غزه، رها کنند. همانطور که مذاکرات اوایل ماه مه به میزبانی چین بین مقامات حماس و فتح نشان داده، رهبری حماس همچنین در تلاش است تا روند آشتی با فتح و تشکیلات خودگردان فلسطین را از سر بگیرد. آن اهداف، به نوبه خود، در خدمت هدف عمیق تری هستند. حماس در تلاش برای تحمیل یک ساختار حکومتی جدید در غزه و تغییر شکل سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) به شکل مطلوب خود، امیدوار است که مدل حزب الله را در ساختار سیاسی فلسطین برای خود دست و پا کند.
حماس مانند حزب الله در لبنان ، خواهان آینده ای است که در آن بخشی از ساختار حکومتی فلسطین و البته همزمان جدای از آن باشد. حماس امیدوار است که بر غزه و در نهایت کرانه باختری تسلط سیاسی و نظامی داشته باشد، بدون اینکه مسئولیتی را که تنها ناشی از حکومت است، بر عهده بگیرد. اینکه حماس با آغاز حمله 7 اکتبر، وضعیت موجود در غزه را تغییر داد و این پرسش که از غزه پس از جنگ چه می خواهد کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در واقع، با شروع بحث بر سر مدیریت پس از جنگ نوار غزه، حماس شروع به ایجاد زمینه برای آشتی با سازمان آزادیبخش فلسطین کرده و در نتیجه تضمین میکند که این بخشی از ساختار حکومتی است که قرار است اداره امور را در دست بگیرد.
الحیه، یکی از مقامات حماس اخیراً این طرح را پذیرفت و ایده آتشبس پنج ساله با اسرائیل را بر اساس خطوط آتشبس که قبل از جنگ 1967 وجود داشت مطرح کرده است. هسته طرح تشکیل دولت یکپارچه فلسطین است که هم کرانه باختری و هم نوار غزه را کنترل می کند.
در واقع، از دسامبر، رهبران ارشد حماس با جناحهای فتح مخالف محمود عباس، رهبر شدیداً نامحبوب تشکیلات خودگردان، ملاقات کردهاند تا در مورد چنین نزدیکی صحبت کنند. در 21 آوریل، هنیه صراحتاً پیشنهاد تجدید ساختار سازمان آزادیبخش فلسطین را برای شامل شدن همه جناح های فلسطینی داد.
برای یک جنبش اسلامگرا که مدتهاست از تشکیلات خودگردان فلسطینی میانه روتر و سکولارتر انتقاد کرده، تلاش برای پیوستن به نیروهای ساف ممکن است شگفت انگیز به نظر برسد. اما پشت فشار اخیر حماس، هدف استراتژیک مهمتر الگوبرداری از مدل حزبالله است. در لبنان، حزبالله اسماً بخشی از دولت ضعیف لبنان است و به آن اجازه میدهد تا بر سیاستها تأثیر بگذارد و حداقل در هدایت بودجههای دولتی حرفی برای گفتن داشته باشد، با این حال همین حزب الله در اداره ارتش قدرتمند خود و مبارزه با اسرائیل استقلال کامل دارد. بر اساس یک ترتیب جدید برای غزه و کرانه باختری، حماس امیدوار است که با جنبش و شبه نظامیان خود و نه تحت کنترل یک دولت، همان نفوذ و استقلال را اعمال کند.
در واقع، رهبران حماس در غزه هنگام برنامه ریزی حمله 7 اکتبر به حزب الله برای راهنمایی نگاه کردند. اگرچه رهبری خارجی حماس در قطر، ترکیه و لبنان بیشتر علاقه مند به پایان دادن به جنگ بوده است، سنوار که بیشتر کارت ها را به دلیل حضور در غزه و کنترل اسیران اسرائیلی در دست دارد بر ادامه این جنگ تا وارد کردن ضربه های بیشتر به اسرائیل اصرار دارد.
سنوار آشکارا به جنگ 2006 با اسرائیل نگاه می کند که در آن حزب الله اولین ارتش عربی بود که علیرغم تلفات سنگین توسط ارتش اسرائیل نابود نشد و در نتیجه از ارتقای قابل توجهی در جایگاه منطقه ای خود برخوردار شد.
البته دولت جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده صراحتاً هرگونه ساختار حکومتی پس از جنگ که شامل حماس باشد را رد کرده است. اما بدون تلاش هماهنگ برای از بین بردن کامل زیرساختهای سیاسی این گروه در غزه و ایجاد گزینههای جایگزین، حماس ممکن است هنوز موفق شود خود را به عنوان یکی از چندین طرف تحت کنترل در هنگام توقف جنگ، قرار دهد.
اگر این اتفاق بیفتد، حماس ممکن است جنبه های دیگری از رویکرد حزب الله را هم الگوبرداری کند. همانطور که حزب الله از پناهگاه خود در لبنان برای انجام حملات فرامرزی به اسرائیل در سراسر جهان استفاده کرده است، حماس نیز می تواند عملیات نظامی خود را فراتر از مرزهای سرزمین های اشغالی، کرانه باختری و نوار غزه گسترش دهد.