شهادت نابهنگام رئیسجمهور، موجب شده تا انتخابات ریاستجمهوری زودتر از موعد چهار ساله همیشگی خود و در تاریخ ۸ تیرماه امسال، برگزار شود. اگرچه برگزاری زودتر از موعد مقرر انتخابات ریاستجمهوری مسبوق به سابقه بوده و دو مرتبه دیگر این امر به وقوع پیوسته است. با عزل سید ابوالحسن بنیصدر توسط مجلس در تیرماه سال ۶۰، انتخابات دومین دوره ریاستجمهوری در مردادماه همان سال برگزار شد که در نهایت محمدعلی رجایی توانست اکثریت آرا را کسب کند. اما در شهریورماه همان سال و تنها یکماه پس از آغاز به کار رجایی، وی توسط گروهک منافقین شهید و بدین ترتیب سومین دوره انتخابات در مهرماه سال ۶۰ برگزار شد. حالا پس از شهادت سید ابراهیم رئیسی، اصل ۱۳۱ قانون اساسی برای سومینبار فعال شده و ظرف ۵۰ روز از تاریخ فوت رئیسجمهور، برگزاری انتخابات و تعیین رئیسجمهور جدید باید به سرانجام برسد.
اما چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری از جهاتی حساس، حیاتی و سرنوشتساز بوده و کیفیت برگزاری و خروجی آن، از اهمیت بسیاری برخوردار است. انتخابات چهاردهم باید نماد وحدت ملی و وفاق عمومی و در نهایت ارتقای سرمایه اجتماعی نظام باشد که همین امر الزاماتی را میطلبد و از سوی متولیان امر باید مدنظر قرار گیرد. انتخابات باید برای آن طیفی که در سالهای اخیر از صندوق رأی روی برگرداندهاند، واجد معنا باشد. باور عمومی به اصل انتخابات و گرهگشایی آن در جهت رفع موانع و مشکلات کشور در ۵ سال اخیر دچار خدشه شده و ضروری است که صندوق رای اهمیت گذشته خود را بازیابد. جامعه باید این پیام را دریافت کند که خواست و ارادهاش در جهت تعیین سرنوشت کشور اثرگذار است و کاندیداهای مختلف و افرادی که باور به اصل نظام و مبانی انقلاب دارند، فرصت حضور در عرصه انتخابات را خواهند داشت.
در انتخاباتهای اخیر آنچیزی که تفاسیر جهتداری را رقم زده، عدم وجود فضای رقابتی و یکسویه قلمدادکردن انتخابات بوده. قابل انکار نیست که چهرههای سیاسی سرشناسی در ادوار اخیر رد صلاحیت شده و این تصور بهوجود آمده که وجه رقابتی انتخابات کمرنگ است و بدینترتیب شور و حرارت عمل سیاسی بین سیاسیون و جامعه جلوه چندانی نداشته. باید در وهله اول تصورات غلطی که در خصوص جهتدهی انتخابات بهوجود آمده را از بین برد و نیل به این امر، جز با استقبال از حضور همه جریانهای سیاسی در عرصه انتخابات محقق نمیشود.
حادثه شهادت رئیسجمهور و همراهانش که تاثر و همدلی عمومی وسیعی را رقم زد، نقطه وصل قاطبه جامعه و جریانهای سیاسی شد؛ حتی آنهایی که تا پیش از این در مقام منتقدین رادیکال ایشان بودند اما وفاق بر سر امر ملی و به همدلی نشستن برای تالمی بزرگ، جلوهای شیرین از وحدت ملی و همبستگی ایرانیان را نشان داد که اثر آن را در سرازیرشدن پیامهای تسلیت گسترده بینالمللی و واکنشهای گسترده به این ضایعه دردناک مشاهده کردیم.
قدم بعدی برای نمود وحدت ایرانیان و فراگیرکردن این همبستگی که اقتدار و قدرت کشور را رقم میزند، تلاش برای برگزاری انتخاباتی پرشور و واجد معنا کردن صندوق رای در جهت عبور از مشکلات است. امید است جمهوریاسلامی که نشان داده ساز و کارهای درونیاش موجب عبور از بحرانهای بزرگ و پشتسر گذاشتن تلاطمهایی چون فقدان رئیسجمهوری است، بتواند با فراهمکردن شرایط برای برگزاری انتخاباتی پرشور و فراگیر پیام قدرت، اقتدار و وحدت عمومی را به جهانیان مخابره کند.
سامان مهراد