شهادت رئیسجمهور عزیز، فرصتی تاریخی برای بازسازی اعتماد عمومی به نظام حکمرانی را ایجاد کرده است. فرصتی که باید به بهترین وجه مورد استفاده قرار گیرد تا همانطور که حجتالاسلاموالمسلمین رئیسی به کشور و انقلاب خدمت کرد، «شهید رئیسی» هم خدمت کند.
مساله سرمایه اجتماعی یکی از عمیقترین مسائل این کشور بوده و هست که یکی از ابعاد آن، اعتماد عمومی مردم به مسئولان کشور است. متاسفانه بازی قدرت در کشور و وجود برخی مسئولان ناکارآمد و خلافواقعگو باعث شده تا این اعتماد عامه مردم به مسئولان خدشهدار شود. حتی شهید رئیسی نیز نتوانست با تمام اقدامات مردمی و عمومیاش، این مشکل را به صورت عمیق حل کند. فهم عمومی مردم که در این سالها شکل گرفته، وجود مسئولان فردگرا، منفعتطلب، قبیلهگرا و بسیاری صفات منفی دیگر است که به دنبال هرچیزی هستند الا منافع عمومی مردم و کشور. ریشه این فهم، کنش اشتباه برخی مسئولان سابق، برخی اخبار از فسادهای سیاسی و اقتصادی و البته تصویرسازی شبکههای معاند است. در دولت آقای روحانی بارها نسبت به این خطر اساسی هشدار داده شده بود اما متاسفانه نه ایشان و نه دولتشان هیچ اهتمامی نسبت به موضوع نداشتند. تهنشین شدن این تفکر آنقدر عمیق بود که هیچ کنشگری یارای مقابله با آن را نداشت و هر اقدام شهید رئیسی بازهم در همان چهارچوب تفسیر میشد. دقت کنید که سادهزیستی در زندگی، همنشینی با مردم هر شهر و روستا، تلاش برای جلب نظر عموم مردم و… هم نتوانست این کلیشه را از بین ببرد.
اما حالا اتفاقی رخ داده که هیچ فردی نمیتواند آن را در چهارچوب مذکور تفسیر کند. رئیسجمهور کشور در یک سفر استانی به شهادت رسیده است. او خالصانه برای خدمت هرچه توانسته انجام داده و در این مسیر جانش را هم فدا کرده، پس دیگر نمیتوان این را تفسیر به ریا و ظاهرسازی و هر صفت منفی دیگری کرد. خون، نماد صدق اوست و جایی برای تفسیر نمیگذارد. اینجاست که تازه ظرفیت شهید رئیسی ظاهر میشود. ظرفیتی که برای بازسازی اعتماد عمومی به مسئولان جمهوری اسلامی و نهاد روحانیت انقلابی نمایان میشود. تفاوت او با شهید سلیمانی این است که او یک روحانی سید و مسئول عالی در جمهوری اسلامی بود. ترکیب مسئولیت و روحانیت، همان چیزی است که دشمنان و براندازان سالهاست برای نابودی تصویر مطلوبش در اذهان و افکار عمومی تلاش میکنند. و حالا این تصویر با ریخته شدن خون و فدا کردن جان دوباره امکان بازسازی و بازنمایی دارد. اینجاست که باید تصویر شهید رئیسی را از قالب «یک مسئول شهیدشده» به تصویر مسئولان عالی جمهوری اسلامی تبدیل کرد. هرگونه حرکت به سمت اینکه بگوییم «او یک مورد منحصربهفرد بود و شهید شد» به معنای سوزاندن ظرفیت شهید رئیسی است. اینجاست که باید وجهه جمهوری اسلامی و مسئولان ارشد آن را بهبود ببخشیم.
مسئولانی که حاضرند در هر لحظه که لازم شد، خود را فدای کشور و انقلاب کنند. این تصویر فرعهایی برای خود دارد که باید برجسته شوند. تصویر منزل مادر شهید در یکی از محلههای متوسط رو به ضعیف شهر مشهد، یکی از مهمترین وجوه این فروع است. همسایههای مادر رئیسجمهور نمیدانستند که والده نفر دوم کشور در محله آنها زندگی میکند. ناشناختگی برادران شهید و سادگی در زیست روزانه او هم میتواند بخشهای دیگر این جورچین باشد. البته که عناصر اصلی، همان خستگیناپذیری، اخلاص و صمیمیت با مردم است.
درواقع شهادت باعث شده تا بخشی از جامعه که اساسا به حرف و رسانه جمهوری اسلامی گوش نمیدادند، حالا کمی توجه کنند. این حقیقت خون است که دلها را به خود جذب و جلب میکند. استفاده از این فرصت برای پیشبردن یک نگاه گفتمانی بسته مانند آنچه در برخی شبکههای سیما در این چند روز اتفاق افتاد، اجحاف به شهید و بزرگتر از آن، اجحاف به انقلاب است. اینکه یک جریان مشخص، رئیسجمهور فقید را برای تبلیغ خود، مطالبهبهمطلوب کنند، یکی از خطرات روزهای پیشرو بهویژه تا انتخابات خواهد بود. رئیسی را باید برای انقلاب خرج کرد و نه برای یک گروه یا جریان سیاسی. تخاطب انقلاب هم با همه مردم است و نه یک گروه. همانطور که برای تشییع این عزیزان، یک گروه از مردم به خیابان نیامدند بلکه عموم مردم با حضور میلیونی آنها را بدرقه کردند. ظرفیت حضور میلیونی در تشییع شهرهای مختلف کشور هم باید برای سرمایه اجتماعی نظام و انقلاب خرج شود. در این چند روز در یکی از شبکههای سیما وقتی تصاویر میلیونی حضور مردم در مشهد پخش میشد، مجری روی تصویر دکلمهای میکرد که ترجیعبند آن «به تو دوباره رای میدهیم» بود. استفاده از این حضور گسترده برای مباحثی مانند انتخابات یا تایید و رد دولت شهید رئیسی، همان خطر مذکور در بالا را به ما یادآور میشود. او حالا شهید این انقلاب است و نمادی از مسئولان صادق و خدمتگزار که البته در کشور کم نبوده و کم نیستند. مسئولانی که همگی ذیل انقلاب اسلامی خدمت کرده و میکنند. یعنی هسته اصلی مباحث انقلاب اسلامی است که چنین افرادی را در ظرف خود جای داده. اینجاست که انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی در اذهان و افکار بالا میرود و دوباره تصویر خود را بهویژه در بخشهای دورشده، بازسازی میکند. البته یقین داریم که از نظر برخی از فعالان سیاسی و فکری -مانند بعضی از آنها که در این چند روز به سیما دعوت شدند- عامه مردم بهویژه آن بخشهایی از مردم که از نظام دور شدهاند، هیچ اهمیتی ندارند و مردم صرفا متدینان هستند. اما در نگاه ناب امامین انقلاب و خود شهید رئیسی، مردم همه مردم و عامه مردم هستند. پس باید از این ظرفیت در راستای ساخت تصویر مطلوب از انقلاب و نظام برای همه مردم استفاده کرد نه اینکه آن را تبدیل به بحثی انتخاباتی و جناحی نمود.
خلاصه اینکه، حجتالاسلاموالمسلمین رئیسی در دوران حیاتش خدمات بزرگی به نظام اسلامی کرد. حالا ما هستیم که میتوانیم از دوران شهادتش، به این خدمات ادامه دهیم. اینها نیاز به عقلانیت در عرصه رسانه دارد که امیدواریم با تصحیح در برخی کنشگریها به نقطه مطلوب برسد.
مصطفی منتظر