۳ نشانه جدید افول هژمونی جهانی آمریکا

به تازگی و در سکوت خبری جریان های رسانه ای غربی، برخی رسانه های صهیونیست از جمع آوری شماری از سامانه های پدافندی آمریکاییِ “پاتریوت” از مناطقی در اراضی اشغالی فلسطین به دلیل ضعف قابل توجه در رهگیری موشک و پهپادهای ایرانی در جریان عملیات “وعده صادق” خبر داد‌ه‌اند.
شاید کمتر نظریه‌پردازی در حوزه سیاست بین الملل با این گزاره موافق نباشد که هژمونی ادعایی آمریکا در عرصه روابط بین الملل، روزگار ناخوشی را سپری می کند. تقریبا به هر سو که می‌نگریم، جلوه های عینی این موضوع را مشاهده می کنیم.

مثلا در قائله جنگ اوکراین، چهره فرصت طلب و غیرانسانی واشینگتن به وضوح آشکار شده است. در قالب این جنگ، کاخ سفیدا عملا مردم اوکراین را ببه سپری برای منافع خود تبدیل کرده و جالب‌تر اینکه با ارائه انواع و اقسام وام و کمک های مالی و تسلیحاتی به اوکراین، در حال بدهکار کردنِ این کشور به خود و حل کردن بیش از پیش آن در دستورکارهای مطلوبش است. در مورد جنگ غزه نیز چهره ضدانسانی آمریکایی ها و همدستی آن‌ها با جنایات رژیم اشغالگر قدس علیه مردم فلسطین، پیش چشم جهانیان قرار گرفته است.

این موضوع به قدری برای آمریکا خسارت بار بوده که جدای از اعتراضات پسترده چند ماهه اخیر در شهرهای مختلف این کشور، به تازگی شاهد سیلی از اعتراضات دانشجویی در دانشگاه های مختلف آمریکایی علیه رژیم‌صهیونیستی و همدستی دولت آمریکا با جنایات آن در نوار غزه بوده ایم. موضوعی که به واسطه سرکوب سنگین این اعتراضات، به یک رسوایی تمام عیار برای کاخ سفید تبدیل شده است.

البته که نشانه های موضع ضعیف آمریکا در قالب معادلات بین المللی، بسیار بیشتر از این حرف ها هستند با این حال به تازگی شاهد وقوع 3 تحول معنادار بوده ایم که در نوع خود باز هم از افول بیش از پیش ایده هژمونی جهانی آمریکا خبر می دهند. افولی که در نوع خود یاد آورِ این سخن مشهور فرانسیس فوکویاما، تئوری ‌پرداز مشهور آمریکایی در مورد موقعیت بین المللی آمریکا است که آن را به ساختمان زیبایی تشبیه کرده که از درون توسط موریانه ها خورده شده و هر لحظه امکان فروپاشی آن می رود.

یک: اخراج تحقیر آمیز از نیجر
پس از وقوع کودتای ضدغربی در نیجر که اتفاقا با استقبال گسترده مردم این کشور نیز همراه شد و حکومت غربگرای رئیس جمهور نیجر محمد بازوم را سرنگون کرد، این کشور آفریقایی همسو با شمار دیگری از کشورهای آفریقایی نظیر بورکینافاسو، گابن، چاد، مالی و غیره که آن ها نیز با چند ماه فاصله، کودتاها و انقلاب های مشابهی را تجربه کرده بودند، رویه های ضدغربی و به طور خاص ضدآمریکایی را در پیش گرفت.

موضوعی که با استقابل مردم این کشور نیز همراه شد. در این راستا، دولت جدید نیجر از همان زمان آغاز به کار خود به صراحت از نیروهای آمریکایی مستقر در خاک این کشور درخواست کرده تا خاک نیجر را ترک کنند. در این چهارجوب، آمریکایی ها علی رغم امتناع اولیه، به تازگی به طور رسمی اعلام کرده اند که مقدمات خروج خود را از نیجر فراهم می کنند. موضوعی که به طور رسمی توسط مقام های ارشد پنتاگون نیز تایید شده است.

بسیاری از ناظران و تحلیلگران این رویداد را یک ضربه جدی به منافع راهبردی آمریکا در قاره آفریقا ارزیابی می‌کنند که هعیچ بعید نیست در ادامه راه ماهیت اپیدمیک به خود بگیرد و در دیگر کشورهای آفریقایی نیز شاهد انفجار رویه های ضدآمریکایی و درخواست برای اخراج نیروهای آن ها از خاکشان باشیم.

دوم: جمع آوریِ معنادار سامانه های پدافندی پاتریوت از اراضی اشغالی

به تازگی و در سکوت خبری جریان هیای  رسانه ای غربی، برخی رسانه های صهیونیستی از جمع آوری برخی سامانه های پدافندی پاتریوت از مناطقی در اراضی اشغالی فلسطین به دلیل ضعف قابل توجه آن ها در رهگیری موشک و پهپادهای ایرانی در جریان عملیات اخیر این کشور(ایران) موسوم به وعده صادق خبر داده اند.

رادیو ارتش رژیم اشغالگر قدس اعلام کرده که سامانه پدافندی پاتریوت در جریان حمله موشکی-پهپادی اخیر ایران به معنای واقعی کلمه ناکارآمد بود و همین مساله سبب شده تا ارتش اسرائیل اقدام به جمع آوری آن کند. موضوعی که در بحبوحه جوسازی های رسانه ای و تبلیغاتی صهیونیست ها و البته آمریکایی ها با محوریت کم‌اهمیت جلوه دادن عملیات وعده صادق، حامل معانی قابل توجهی است.

جالب اینکه تسلیحات ایرانی در جریان عملیات وعده صادق، بار دیگر کارآمدی خود را در عبور از سامانه های پدافندی پیشرفته آمریکایی نشان دادند و همین مساله سبب شده تا نشریه الجریده کویت در گزارشی مبسوط به این مساله اشاره داشته باشد که پس از عملیات وعده صادق، درخواست های بین المللی برای خرید تسلیحات ایرانی به نحو عجیب و غریبی افزایش یافته است. موضوعی که می تواند یک سیلی بزرگ از سوی کشورمان به آمریکا تلقی شود.

سه: موضع گیری معنادار رئیس جمهور چین در رابطه با وزیر خارجه آمریکا
به تازگی و در بحبوحه سفر اخیر آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا به چین، ویدئویی به بیرون درز کرده که حامل معانی قابل توجهی است. ماجرا از این قرار است که در ویدئوی مذکور، شی جین پینگ رئیس جمهور چین در حالی که منتظر ورود وزیر خارجه آمریکا است، از دستیار خود می پرسد که: او چه زمان چین را ترک خواهد کرد؟ دستیار رئیس جمهور چین نیز می گوید که او عصر، چین را ترک می کند. پس از آن آنتونی بلینکن وارد می شود و با رئیس جمهور چین دست می دهد.

توجه داشته باشیم که زمانی، وقتی یک مقام آمریکایی بنا داشت به کشوری دیگر سفر کند، در بالاترین سطح از وی استقبال می شد. موضوعی که تا حد زیادی تحت تاثیر موقعیت هژمونیک و البته کدخداپنداری آمریکا در  رابطه با معادلات کلان نظام بین الملل بود. با این حال، اکنون کار به جایی رسیده که رئیس جمهور چین قبل از اینکه وزیر خارجه آمریکا وارد شود، جدیا از اینکه با اکراه از او استقبال می کند، در قالب یک پرسش نشان می‌دهد که به دنبال آن است تا وی هر چه سریعتر خاک کشورش را ترک کند. معادله ای که نشان می دهد تا چه اندازه ایده هژمونی جهانی آمریکا درشرایط کنونی، یک ایده پرت و غیرواقعی است.

دیدگاهتان را بنویسید