موفقیت گروههای مقاومت در ۱۷ سال گذشته در نوار غزه عصری نوین در رویارویی با رژیم صهیونیستی را پایه گذاشته که پس از مصیبتهای ملت فلسطین در یوم النکبه ۱۹۴۸ و همچنین بعد از تشکیل رژیم صهیونیستی قابل باور نبود.
ویرانی گستردهای که جنگ اخیر در نوار غزه ایجاد کرده اگرچه از حد تصور فراتر میرود ولی تنها یکی از مظاهر مستقیم و تبعات ناشی از اشغالگری در 76 سالی است که از یوم النکبه و تأسیس رژیم جعلی اسرائیل میگذرد.
تصویر عمومی ایجاد شده درباره پیامدهای تشکیل اسرائیل و سیاستهای تبعیض آمیز و اشغالگرانه این رژیم، مخاطبان را بیشتر به یاد تحولاتی میاندازد که در بخش اصلی سرزمینهای اشغالی و کرانه باختری به وقوع پیوسته است. به ویژه خروج اجباری صهیونیستها از نوار غزه در سال 2005 و تخریب 13 شهرک صهیونیستنشین ساخته شده در این باریکه این انگاره را تقویت میکند، اما پس از 76 همچنان مظاهر اشغالگری صهیونیستها را در نوار غزه نیز می توان دید. در واقع سرنوشت غزه و اهالی آن نیز مانند بسیاری از فلسطینیان به روز نکبت گره خورده است.
فلسطینیان از 15 می 1948 که یادآور اشغال 744 شهر و روستای فلسطینی و نابودی کامل 530 مورد آنها و دستکم 70 مورد کشتار و قتل عام فلسطینیان توسط جوخه های ترور رژیم صهیونیستی است، با عنوان «یوم النکبه» یاد میکنند. به دلیل گذشت زمان زیاد و از سوی دیگر فاصله جغرافیایی نوار غزه از مناطق مرکزی سرزمینهای اشغالی و کرانه باختری و شهر بیت المقدس، تصور این امر که غزه نیز به شدت تحت تأثیر پیامدهای نکبت قرار گرفته تا حدی دشوار است.
اما واقعیت آن است که نوار غزه نیز از همان روزهای آغازین حیات استعماری رژیم صهیونیستی، شدیداً تحت الشعاع مظاهر اشغالگری اسرائیلیها قرار گرفت. آواره شدن تعداد زیادی از فلسطینیان باعث شد، حد فاصل سالهای 1948 تا 1949، 8 اردوگاه پناهجویان در نوار غزه با وجود مساحت اندک این باریکه شکل بگیرد.
شمار آوارگان فلسطینی ساکن در هشت اردوگاه جبالیا، خان یونس، شاطی، نصیرات، بُریج، مغازی، دیرالبلح و رفح در سال 2022 از 1 میلیون و 600 هزار نفر فراتر رفته بود. در حقیقت نزدیک به 70% از جمعیت 2 میلیون و 300 هزار نفری غزه ساکن این 8 اردوگاه بودند و با حداقل امکانات زندگی می کردند.
البته این همه ماجرای اشغالگری اسرائیل نیست و صهیونیستها با اعمال انواع سیاستهای اشغالگرانه حق طبیعی حیات فلسطینیان را به شدت محدود کرده اند. در جنگ شش روزه سال1967، رژیم صهیونیستی بیت المقدس، کرانه باختری، نوار غزه، بلندی های جولان و نهایتاً صحرای سینا را به سرزمینهای تحت اشغال خود اضافه کرد. اشغال نوار غزه و کرانه باختری تا سال 1994 و امضای توافق اسلو به صورت کامل ادامه پیدا کرد.
از سال 1967 تا 1985، 13 شهرک صهیونیست نشین در نوار غزه ساخته شد که مهمترین آنها عبارت بودند از کَفَر داروم، نِتصاریم، موراگ، اِرتاص، گوش قطیف و نِتصِر حِزانی. جمعیت شهرکهای صهیونیست نشین در سال 2004 به حدود 7 هزار نفر رسیده بود. این میزان تقریبا یک درصد جمعیت نوار غزه را شامل میشد، اما صهیونیستها از نظر مساحت 25% خاک غزه را به شهرکهای خود اختصاص داده بودند.
«سارا روی» در کتاب «اقتصاد سیاسی توسعه زدایی از نوار غزه» مینویسد: در اواخر حضور صهیونیستها در غزه، هر یک مایل مربع از این باریکه محل زندگی و تجمع 2 هزار فلسطینی بود، ولی در همان زمان در هر یک مایل از شهرکهای صهیونیست نشین، 115 نفر شهرک نشین حضور داشته.
روی دیگر اشغالگری صهیونیستها تخریب تنها فرودگاه این باریکه در اواخر حضور صهیونیستها در غزه بوده. فرودگاه دولتی یاسر عرفات درسال 1998 در جنوب غزه راه اندازی شده بود، ولی با شروع انتفاضه دوم در سال 2000 اسرائیلیها اقدام به بمباران این فرودگاه کرده و نهایتاً درسال 2001 آن را بطور کامل نابود کردند.
در نتیجه سیاستهای اشغالگرانه اسرائیل، گرایش اجتماعی بیشتری به مقاومت علیه رژیم صهیونیستی در نوار غزه بهوجود آمد. از اواخر دهه 1980 گروههای مقاومت بصورت رسمی فعالیت خود را آغاز کردند و ظرف چند سال پایگاهی قدرتمند را در این باریکه ایجاد کردند.
با خروج اجباری صهیونیستها از نوار غزه و پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی سال 2006 فلسطین که به تشکیل کابینه توسط این گروه فلسطینی منجر شد، رژیم صهیونیستی سیاست تحریم و محاصره غزه را در دستورکار خود قرار داد و با اعمال شدیدترین تدابیر استعماری و امنیتی، نوار غزه را ظرف چند سال به بزرگترین زندان روباز جهان مبدل کرد.
اعمال تحریم شدید، تعطیلی 6 گذرگاه از 7 گذرگاه، نقض توافقنامههای اقتصادی و امنیتی و جلوگیری از ورود کمکهای بشردوستانه به این باریکه از سال 2007 در دستورکار رژیم صهیونیستی قرار گرفت. در نتیجهی این محاصره، امنیت غذایی در نوار غزه به شدت به مخاطره افتاد و بیکاری جمعیت جوان ظرف چند سال به 50 درصد افزایش یافت. این محاصره در طول 17 سال گذشته ادامه یافته و از زمان شروع عملیات طوفان الاقصی نیز با شدت بیشتری دنبال میشود.
درطول 10 سال گذشته تقریبا هر دوسال یکبار شاهد یک هجوم نظامی از سوی صهیونیستها به نوار غزه بوده ایم و درنتیجهی این جنگها بیش از 50هزار فلسطینی ساکن غزه تاکنون به شهادت رسیده اند.
در این بین اما طوفان الاقصی نخستین عملیاتی است که فلسطینیان در آن ابتکار عمل حمله را برعهده داشته اند. با شروع عملیات طوفانالاقصی اسرائیل بهانه جدیدی برای هدف قرار دادن این منطقه به دست آورد و ویران سازی و کشتار وسیع غیرنظامیان برای انتقام گیری از شکست هفتم اکتبر را در هفت ماه گذشته به اجرا درآورده است.
گفته میشود حجم ویرانی نوار غزه درحدی است که 62 % منازل مسکونی، یعنی بیش از 290هزار خانه تاکنون در آن کاملاً از بین رفته اند و بیش از یک میلیون نفر از جمعیت این باریکه منازل خود را از دست داده اند. همچنین بانک جهانی اخیراً اعلام کرده 18.5 میلیارد دلار برای بازسازی این منطقه مورد نیاز است. این رقم برابر با 97 درصد ارزش تولید ناخالص داخلی فلسطین است.
76 سال پس از روز ننگین نکبت، امروز نیز صهیونیست ها درحال رقم زدن نکبتی به مراتب فاجعه بارتر در نوار غزه هستند، نکبتی که البته این بار با خشم وجدان های بیدار جهانی در غرب مواجه شده، وجدان هایی که خواستار محاکمه زمامداران جنایتکار صهیونیست در مقابل دیدگان خشمگین مردم جهان و نزد محاکم بین المللی هستند.
تاریخ مقاومت در غزه
دورتر بودن نوار غزه از محدوده حاکمیت مرکزی رژیم صهیونیستی نسبت به کرانه باختری از یکسو و گرایش تاریخی قدرتمندتر مردم این منطقه ایده مقاومت در برابر اسرائیل، زمینه قدرت گیری گروههای مقاومت اسلامی علیه رژیم صهیونیستی را در نوار غزه فراهم کرد. پس از خروج اشغالگران از باریکه غزه و برگزاری دومین انتخابات پارلمانی فلسطین در سال 2006 که به پیروزی حماس انجامید و این گروه را مسئول تشکیل کابینه بعدی درون تشکیلات خودگردان ساخت، پس از مدتی کارشکنی از سوی گروه فتح، اختلافات میان دو گروه فلسطینی بالا گرفت.
در نتیجه این رویدادها از ژوئن 2007 جنبش مقاومت اسلامی فلسطین یا همان حماس، نوار غزه را تحت کنترل خود گرفت. همزمان با این تحولات رژیم صهیونیستی نیز محاصرهای شدید و چندلایه را علیه غزه آغاز کرد. با وجود همه سیاستهای اشغالگرانه اسرائیل، گروههای مقاومت در طول 17 سال گذشته موفق شدند، پایگاهی جدید علیه صهیونیستها در این باریکه بسازند که موازنه قدرت را به شدت به سوی فلسطینیان تغییر داد. در حالیکه در دهههای قبل تسلیحات سبک و فردی و عملیات چریکی و استشهادی تنها توانمندی گروه های فلسطینی را تشکیل میداد، با استقرار گروههای مقاومت در غزه، ساخت زرادخانهای از تسلیحات سنگین اعم از راکت و انواع موشک در دستورکار قرار گرفت.
به طوری که در عملیات سیف القدس (مه 2021) حماس موفق شد برای نخستین بار ابتکار عمل تهدید کردن رژیم صهیونیستی به دلیل تلاش برای تخلیه محله شیخ جراح را به دست بیاورد. این نبرد اسرائیلیها را وادار ساخت تا از تخلیه فلسطینیان ساکن در شیخ جراح عقبنشینی کند.
دو سال بعد و در هفتم اکتبر 2023، عملیات طوفان الاقصی آغاز شد و این بار برای نخستین حماس و گروههای مقاومت یک حمله آفندی زمینی علیه اسرائیل را آغاز کردند که بزرگترین اقدام و نقشآفرینی فلسطینیان در تاریخ برای احقاق حقوق این ملت در برابر اشغالگری صهیونیستها به حساب میآید.
در جریان جنگ اخیر با وجود پیشروی صهیونیستها در غزه و ویرانی گسترده، گروه های مقاومت همچنان موشکباران شهرهای صهیونیستی را تا این لحظه که 221 روز از جنگ میگذرد، ادامه داده اند و موفق به مقاومت در برابر ارتش تا دندان مسلح اسرائیل شده اند. همچنین استراتژی منحصر به فرد حماس باعث شده بارها مناطقی که ارتش اسرائیل اصطلاحاً پاکسازی کرده بوده مجدداً به کنترل نیروهای مقاومت دربیاید و اساساً یکی از دلایل اصلی برای طولانی شدن جنگ همین است.
روند افزایش اقتدار فلسطینیان با کمک گروههای مقاومت، مایه شگفتی بسیاری از صاحب نظران شده است. در مجموع به نظر می رسد به رغم شرایط سخت و دشوار مردم غزه پس از تحمل هشت ماه جنگ نابرابر، مقاومت فلسطین موفق شده است تا با طراحی و اجرای شکوهمندانه عملیات طوفان الاقصی، پس از دهه ها تصویری عزتمندانه از مقاومت فلسطینیان را در حافظه جمعی فلسطینیان و همه حامیان اندیشه مقاومت از خود به یادگار بگذارد تا بدین شکل 7 اکتبر به مبدایی مهم در تاریخ مسئله فلسطین و برای احیای عزت این ملت مبدل شود.