- فارن پالیسی در این گزارش که از زبان یکی از اساتید دانشگاه کلمبیا نوشته شده روایتی از اعتراضات دانشجویی ارائه دادهاست. این استاد دانشگاه کلمبیا در ادامه نگرانی خود از نژادپرستی و یهیودیستیزی را بروز داده و تلاش کرده تا به این پرسش که، «این اعتراضات چه صدمهای به دمکراسی غربی میزنند؟» بپردازد.
- یهودی ستیزی عمیقاً نفرت انگیز است، مانند همه انواع نژادپرستیها، صرف نظر از هررنگی که دارند. من شک ندارم که در روزهای اخیر مواردی از حمله، آزار و اذیت و توهین به دانشجویان یهودی یا هر یک از حامیان اسرائیل در دانشگاه های ایالات متحده رخ داده است، عادی نیست.
- من با حمایت بسیاری از یهودیان از صهیونیسم مشکلی ندارم. از نظر من، نابودی و آزار و اذیت یهودیان در مقیاسی عظیم در اروپا در جریان هولوکاست، به طور قابلتوجهی باعث تعمیق وابستگی به صهیونیسم برای بسیاری از مؤمنان یهودی شد.
- جنبش مستمر دانشگاه که از کلمبیا سرچشمه گرفت، آنطور که برخی میگویند، از ضدیهود نبود. در پی حمله تروریستی 7 اکتبر توسط حماس که به کشته شدن 1200 اسرائیلی انجامید، این شوک عمیق ناشی از خشونت شنیع و بیرویهی بود که اسرائیل علیه فلسطینیها داشت.
- وقت آن است که آمریکایی ها بپرسند، با مبادله موضوع اسرائیل و فلسطین با موضوع دیگر، اگر جنبش اعتراضی دانشجویی مانند این در چنین مقیاسی در کشورهای دیگر رخ می دهد، پاسخ ایالات متحده چه خواهد بود؟ آنچه من به آسانی تصور می کنم محکومیت های شدید سخنگویان وزارت امور خارجه و سرمقاله های در مطبوعات برجسته ایالات متحده در مورد عدم تحمل اقتدارگراها یا زوال دموکراسی است.
- با اعتراض مسالمت آمیز، دانشجویان در کلمبیا و تعداد فزاینده ای از دانشگاه های دیگر، آموزش دموکراسی و شهروندی را برای جامعه ایالات متحده و در واقع جهان فراهم می کنند. همه ما میتوانیم از اضطرار اخلاقی و مدنیت این دانشجویان بیشتر استفاده کنیم. اگر آنها نتوانند دولت ایالات متحده را وادار به انجام کاری برای توقف خشونت در غزه کنند، حداقل می توانند دانشگاه های خود را وادار کنند که از آن حمایت نکنند.
- این استاد کلمبیا در طول روایت خود مداما در تلاش است تا اثبات کند که آنچه در اعتراضات دانشجویی در حال رخ دادن است، صرفا حمایت از صلح است و اساسا یهودیستیزی و صهیونیسم ستیزی درکار نیست و در آخر هم ادعا میکند که؛ « که بزرگترین تهدید برای صهیونیسم از جانب حماس نیست. بلکه بزرگترین تهدید از محو شدن هر خطی بین صهیونیسم و درهم شکستن زندگی فلسطینیان و امید به آینده ناشی می شود. تا جایی که دانشجویان تظاهرات کننده این پیام را می فرستند، دوستان اسرائیل هستند.»
فارنپالیسی؛ برخی از سیاستمداران دانشجویان معترض را یک تهدید خوانده اند.در چند شب گذشته، صدای بلند هلیکوپترهایی که قبل از طلوع در آسمان منطقه منهتن، محله من در نیویورک، در ارتفاع پایین دور می زدند، خوابم را به طور جدی مختل کرده است.
هر روز پس از آن، من راه خود را چند بلوک به سمت شمال به سمت محل این نمایش فوقالعاده پلیسی، محوطه دانشگاه کلمبیا، که مدتها در آن تدریس کردهام، و زادگاه اخیر جنبش اعتراضی مهم دانشجویی شده است، پیش میروم.
همانطور که اعتراضات در محوطه دانشگاه من آشکار شده است، آنها باعث سرایت گسترده اعتراضات در سایر دانشگاه های کشور شده اند. و اینها به نوبه خود، زنجیره زیادی از واکنش های مدیران دانشگاه، سیاستمداران و مجریان قانون را برانگیخته است، که به دنبال محدود کردن، جلوگیری، محکوم کردن یا سرکوب تظاهرات دانشجویی – در موارد بیشتر با خشونت بوده اند.
قبل از توضیح بیشتر، چند مورد سلب مسئولیت صحیح است. آنچه در ادامه می آید دفاع از سخنان نفرت انگیز نیست. یهودی ستیزی عمیقاً نفرت انگیز است، مانند همه انواع نژادپرستی، صرف نظر از رنگی که دارند. این شامل تاریخچه نهادی عمیق یهودی ستیزی است که زمانی توسط دانشگاه خود من انجام می شد، که از لحاظ تاریخی پذیرش و استخدام یهودیان را تا حد زیادی محدود می کرد تا از پروتستان های سفیدپوست در برابر رقابت های آکادمیک محافظت کند. من شک ندارم که در روزهای اخیر مواردی از حمله، آزار و اذیت و توهین به دانشجویان یهودی یا هر یک از حامیان اسرائیل در دانشگاه های ایالات متحده رخ داده است و واقعاً و غیر قابل توجیه است. اما تجربه محدودی که از پردیس خود دارم به من می گوید که چنین اتفاقات به خصوص عادی نیست.
برداشت من با دیدن همان فیلمی که یک هفته تمام در فاکس نیوز پخش شد از یک مرد یهودی که از ایستگاه مترو درست بیرون دروازه اصلی کلمبیا بیرون آمد، در حمایت از حماس فریاد می زد، تقویت شد. مشخص است که این فرد متجاوز دانشجو بوده است. علاوه بر این، محوطه دانشگاه من توسط خدمههای تلویزیونی احاطه شده است که هر روز در شیفتهای طولانی کار میکنند، بنابراین اگر حوادثی از این دست زیاد میشد، به نظر میرسد که بهجای تکرار مکرر یک برخورد، شاهد بسیاری از حوادث دیگر باشیم.
آنچه من در داخل دروازههای دانشگاه دیدهام، عموماً تصویری از مدنیت مثال زدنی بوده است. اکنون نه روز است که اردوگاه منظمی از دانش آموزان وجود دارد، اکثر آنها با آرامش صحبت می کنند، برخی از آنها با چادر، محوطه ای از چمن را در مقابل کتابخانه باتلر، بزرگترین کتابخانه کلمبیا، اشغال کرده اند. دانشآموزان تظاهرکننده حتی یک آییننامه رفتاری تحسینبرانگیز را منتشر کردهاند (و به نظر میرسد اکثراً با آن زندگی میکنند). در بخشی از آن آمده است: آشغال نریزید. عدم استفاده از مواد مخدر یا الکل؛ به مرزهای شخصی احترام بگذارید؛ با مخالفان معترض درگیر نشوید من لحظه ای به آخرین اینها باز خواهم گشت.
در یک روز اخیر، همانطور که بارها قبلاً انجام دادهام، نامهای داستانی بر روی نمای نئوکلاسیک ستوندار کتابخانه باتلر را خواندم: هرودوت، سوفوکل، افلاطون، ارسطو، سیسرو، ورجیل و مانند آن. سپس از خودم پرسیدم: تهدیدی برای تمدن غربی، دموکراسی ایالات متحده، یا حتی آموزش عالی که اعتراضات کلمبیا و سایرینی که به دنبال آنها انجام شدهاند، چیست؟
به نظر می رسد پاسخ بیشتر در ترس از سخنرانی دانشجویان معترض باشد تا سوء استفاده آنها از گفتار. و به نظر میرسد که کلید دقیقاً در خطی از آییننامه رفتاری آنها قرار دارد که من همین الان آن را تعبیر کردم: آنها نه تنها با هر ضد معترض، بلکه بهویژه با «صهیونیستها» تعامل برقرار کردند.
در اینجا یک سلب مسئولیت دیگر می آید. من با حمایت بسیاری از یهودیان از صهیونیسم مشکلی ندارم. ایمان ارجمند آنها، یکی از قدیمیترین ایمانهای جهان، یکی از بزرگترین داستانهای هویت، استقامت و بقای بشریت را حفظ کرده است. ریشه در داستانهای عهد عتیق درباره خروج دارد و ادعا میکند که بسیاری از یهودیان سرزمینی باستانی به نام اسرائیل را مشروع میدانند. از نظر من، نابودی و آزار و اذیت یهودیان در مقیاسی عظیم در اروپا در جریان هولوکاست، به طور قابلتوجهی باعث تعمیق وابستگی به صهیونیسم برای بسیاری از مؤمنان یهودی میشود، همانطور که تبعیض رتبهای اخیر و عمدتاً ناشناختهای که یهودیان در جوامع غربی متحمل شدند حتی در جهان سال های پس از جنگ با این حال، جنبش مستمر دانشگاه که از کلمبیا سرچشمه گرفت، آنطور که برخی میگویند، از ضدیهود نبود. در پی حمله تروریستی 7 اکتبر توسط حماس که به کشته شدن 1200 اسرائیلی انجامید، این شوک عمیق ناشی از خشونت شنیع و بیرویهی بود که اسرائیل علیه فلسطینیها داشت بوده است.
در روزهای اولیه تظاهرات آنها، پس از آنکه نعمت شفیق، رئیس جمهور کلمبیا، اردوگاه آنها را “خطری آشکار و فعلی” خواند و از پلیس دعوت کرد، بیش از 100 دانشجو را با دستبند به دست پلیس برد. از آن زمان در دانشگاه های دیگر، با گسترش این جنبش صلح، دانشجویان مورد ضرب و شتم و گاز اشک آور قرار گرفتند. دانشجویان دانشگاه ایندیانا و دانشگاه ایالتی اوهایو ادعا کردند که تک تیراندازان مستقر در محوطه دانشگاه را دیدهاند، اگرچه سخنگوی ایالت اوهایو گفت که آنها “سربازان ایالتی در موقعیت تماشا هستند، شبیه به روز بازی فوتبال”. روز به روز، صحنه هایی از خشن شدن اعضای هیئت علمی حامی، کوبیدن به زمین، دستبند زدن و چرخاندن توسط پلیس دیده می شود.
وقت آن است که آمریکایی ها بپرسند، با مبادله موضوع اسرائیل و فلسطین با موضوع دیگر، اگر جنبش اعتراضی دانشجویی مانند این در چنین مقیاسی در کشورهای دیگر رخ می دهد، پاسخ ایالات متحده چه خواهد بود؟ آنچه من به آسانی تصور می کنم محکومیت های شدید سخنگویان وزارت امور خارجه و سرمقاله های در مطبوعات برجسته ایالات متحده در مورد عدم تحمل اقتدارگرا یا زوال دموکراسی است.
سوالات مبرم دیگری نیز وجود دارد. به عنوان مثال، پاسخ شهروند به مقیاس وحشتی که در غزه می بینیم چیست؟ وقتی واشنگتن مستقیماً از تهاجم اسرائیل در آنجا حمایت نمیکند و مقادیر زیادی سلاح جدید به اسرائیل با محدودیتهای واقعی کمی برای استفاده از آنها میفرستد، به سادگی غیرقابل تحمل بوده است. با وجود این، برخی از سیاستمداران آمریکایی با معترضان به عنوان یک تهدید برخورد می کنند. برخی دیگر هشدار می دهند که تظاهرکنندگان در آموزش دانش آموزان غیر تظاهرات کننده دخالت می کنند، نوعی اکثریت خاموش، برای استناد به عبارتی آشنا برای تظاهرات دانشجویان علیه جنگ ویتنام.
با اعتراض مسالمت آمیز، دانشجویان در کلمبیا و تعداد فزاینده ای از پردیس های دیگر، آموزش دموکراسی و شهروندی را برای جامعه ایالات متحده و در واقع جهان فراهم می کنند. این موضوع در گفتگوهای جانبی اردوگاه با دانشجویانی از چین و سایر کشورها که از توانایی دانشجویان کلمبیا در عقب راندن اعتراضات شگفت زده شده اند، به من رسیده است. در میان قساوت، آنها به اندازه کافی می گویند و تقریباً همیشه این کار را با آرامش انجام می دهند. آنها می گویند که ایستادگی در برابر وحشت نیاز به فوریت بیشتری نسبت به کمپین نامه نگاری به اعضای کنگره یا صبر و شکیبایی برای رای دادن در انتخابات بعدی دارد.
غزه تنها وحشت در جهان است و همه ما میتوانیم از اضطرار اخلاقی و مدنیت این دانشجویان بیشتر استفاده کنیم. آنها به جایی که راحتتر میتوانند، بر مؤسساتی که به عنوان دانشجو، بستر جامعه را تشکیل میدهند، فشار میآورند. اگر آنها نتوانند دولت ایالات متحده را وادار به انجام کاری برای توقف خشونت در غزه و به طور فزاینده ای در کرانه باختری کنند، که عمدتا نادیده گرفته می شود، حداقل می توانند دانشگاه های خود را وادار کنند که از آن حمایت نکنند. معنای تقاضا برای واگذاری این است: انکار حمایت نهادی از طریق سرمایه گذاری در تلاش های جنگی اسرائیل تا زمانی که صلح برقرار شود. بسیاری از منتقدان اعتراض می کنند که این غیرواقعی است و هرگز نمی تواند کارساز باشد. اما پاسخ مناسب شهروندان چیست؟
من می خواهم به مسئله صهیونیسم پایان دهم. برای دههها، افکار عمومی در ایالات متحده و در بسیاری از نقاط جهان از این مفهوم حمایت میکنند، مفهوم حق ویژه اسرائیل برای وجود بهعنوان یک سرزمین قومی-مذهبی برای یهودیان. من شخصاً هیجانی را که برای آنها احساس میکردم، از دیدن دوستان یهودیام در دبیرستان به یاد میآورم که مشتاقانه به کیبوتس میرفتند و در سایر ظرفیتها برای کمک به ساختن اسرائیل بر این اساس در عصری بیگناهتر در دهههای قبل. اما تهدید صهیونیسم در دنیای امروز از دانشجویانی که در دانشگاه های ایالات متحده تظاهرات می کنند ناشی نمی شود. من می توانم استدلال کنم که بزرگترین تهدید برای صهیونیسم از جانب حماس نیست. بلکه بزرگترین تهدید از محو شدن هر خطی بین صهیونیسم و درهم شکستن زندگی فلسطینیان و امید به آینده ناشی می شود. تا جایی که دانشجویان تظاهرات کننده این پیام را می فرستند، دوستان اسرائیل هستند.
منبع: فارنپالیسی
ترجمه وتلخیص: دنیای تحلیل