با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
ویروس کرونا نزدیک به دو سالی است که با چهرهای همچون یک پدیده زیستی خود را نشان داد و تنها دغدغه کشور این بود که سلامت افراد را مورد تهدید قرار میدهد اما در حال حاضر به یک «واقعیت چندبعدی» تبدیل شده است. این بیماری نهتنها موجب نگرانیهای سلامت همگانی شده بلکه باعث بروز بیماریهای روانشناختی همچون اضطراب، ترس، افسردگی، برچسبزنی، رفتارهای اجتنابی، تحریکپذیری، اختلال خواب و استرس است.
تأثیرات روانی بیماری کرونا درحال حاضر چندان مشخص نیست. با توجه به تداوم بیماری، کسبوکارها، روابط خانوادگی و آموزشها متحمل تغییرات شدهاند. این در حالی است که نهاد آموزش، یکی از مهمترین نهادهایی است که به محض ورود ویروس کرونا، دچار اختلال و دگرگونیهای عدیدهای شد. به همین دلیل آموزشهای دانشگاهی در دانشگاههای مختلف بهصورت مجازی ارائه شد و راهبرد اتخاذ شده دانشجویان را با چالشهای متعددی مواجه کرد.
این نگرانی وجود دارد که حتی بعد از ریشهکنی این ویروس، همچنان اثرات و تبعات منفی این مسئله روی ذهن و روان افراد وجود داشته باشد. بهطور مثال، بهتدریج دانشگاهها آموزش حضوری را از سر خواهند گرفت اما کارشناسان معتقدند برخی از دانشجویان بهخصوص ورودیهای جدید، قطعاً با مشکلات روانشناختی ناشی از دوران کرونا مواجه خواهند شد.
پیامدهای روانشناختی شیوع ویروس کرونا در گروههای سنی مختلف
احمد احمدیپور، عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران با بیان اینکه در زمینه کرونا، هیچ گروه سنی مصونیت ندارد، در این خصوص گفت «وقتی اعلام شد که کودکان ممکن است کمتر به بیماری کرونا مبتلا شوند، این فرضیات بهطور کامل رد شد و خیلی از این قشر نیز به کووید-۱۹ مبتلا شدند. بسیاری از افرادی که در دوره جوانی به سر میبردند، ترس از ابتلای نزدیکانشان ازجمله والدینشان و از دست دادن افراد نزدیک و دوستداشتنیشان به بیماری، اضطراب را دوچندان کرد.»
احمدیپور ادامه میدهد «این پیامدها شامل تشدید بیماریهای اضطرابی زمینهای یا جدید، افسردگی، وسواس، اختلالات خواب و تغذیه بود که نشان از عدم مصونیت تمامی گروههای سنی است. تأثیرات مستقیم و غیرمستقیمی که این بیماری بر سلامت روان بهعلاوه سلامت فیزیکی افراد تحمیل کرده دارد، این نگرانی را بهوجود میآورد که حتی بعد از ریشهکنی این ویروس، همچنان اثرات و تبعات منفی این مسئله روی ذهن و روان افراد وجود دارد.»
درحال حاضر انتقال استرس و نگرانی به کودکان از مهمترین پیامدهای ناشی از کرونا بوده، این درحالی است که وقتی محیط تمیز باشد و والدین رفتارهای پیشگیرانه را بهدرستی انجام دهند دیگر نیازی به تذکر مداوم به کودکان وجود ندارد.
یکی از حوزههای مورد علاقه در روانشناسی مثبتنگر هیجان است که بهدلیل اهمیت در زندگی فردی، اجتماعی و ضرورت آن در حفظ سلامت روان مورد توجه قرار گرفته است و دلزدگی در نقطه مقابل آن قرار دارد که وجود این مولفه در آموزش مجازی عواقب منفی زیادی مانند پردازش سطحی اطلاعات، توجه کم، و نارضایتی از دانشگاهها را بهدنبال داشته و در زمینه بالینی نیز رابطه مثبتی با افسردگی، اضطراب، خصومت را بههمراه دارد.
مسعود فضیلتپور، عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان در اینباره بیان میکند که «آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی، برای ارتباط بهتر با زندگی است. ذهنآگاهی بر توجه پایدار دانشجویان تأثیر مثبتی دارد و باعث افزایش دقت و بهزیستی این قشر شده و با افزایش کارآیی و کاهش دلزدگی تحصیلی همراه است.»
مریم بهارلویی، دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه یزد نیز در اینباره میگوید «به دلیل عدم آمادگی و تبحر لازم در مواجهه با بحرانهای اپیدمی استراتژی استفاده شده در آموزش مجازی، ترغیب و تشویق دانشجویان و کیفیت آموزش با ضعفهایی روبهرو بوده است.»
بهارلویی ادامه میدهد: «در این رابطه ۶ مقوله شامل کاهش رضایت، سختگیری تحصیلی، آموزش نامأنوس، محدودیت دسترسی، چالش زیرساخت و کسالت آموزشی و در نهایت مقوله دلزدگی تحصیلی به عنوان مقوله نهایی مورد توجه است.»
اقدامات وزارت علوم در سلامت روان دانشجویان در دوران پساکرونا
این در حالی است که عبدالحسین کلانتری، معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم با اشاره به اینکه دانشگاهها مکلف شدهاند دورههایی بهمنظور آمادگی روانی دانشجویان و خانوادههای آنها برای بازگشایی در دوران پساکرونا برگزار کنند، به خبرنگار آنا گفت «برخی دانشگاهها اقدام به برگزاری مجموعه کارگاههای مهارت آموزشی دانشجویی و همچنین وبینارهای روانشناسی در فضای مجازی برای دانشجویان کردهاند تا در صورت نیاز، دانشجویان بتوانند بهصورت رایگان از خدمات این مراکز بهرهمند شوند و آسیبهای روانی ناشی از دوران کرونا را به حداقل رسانند. مراکز مشاوره و معاونتهای فرهنگی نیز در تحقق بخشیدن به این امر با ما همراه شدهاند و با پروتکلهایی که به آنها اعلام شده به تدریج این موضوع احیا میشود.»
کلانتری بیان میکند «در شهرستانها نیز این امر صورت گرفته و حتی دانشجویانی که امکان حضور در دانشگاه را ندارند بهصورت غیرحضوری در دورهها و کلاسها حضور یافتند. میتوان گفت قریب به اتفاق دانشگاههای ما، مراکز مشاوره، معاونت فرهنگی و مدیران فرهنگی دارند و این موضوع امری خوشایند است تا همه دانشجویان کشور امکان بهرهمندی از برنامهها را داشته باشند.»
معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم ادامه داد که «همچنین بخشنامه جدیدی ابلاغ شده تا چندین دوره حول محور موضوعات روانشناختی در دانشگاهها برگزار شود که دانشجویان در آرامش روانی کاملی به تحصیل خود بپردازند، از عناوین دورهها میتوان به ارتقای اعتماد به نفس و اختلال اضطراب، مشاوره خانواده، مشاوره دینی و مذهبی، خدمات روانپزشکی، خدمات روانسنجی، خدمات نوروفیدبک، خدمات پزشک عمومی، مشاوره ورزشی، مشاوره تغذیه، مشاوره گروهی، رواندرمانی و مشاوره فردی، راهنمایی و مشاوره ازدواج، راهنمایی و هدایت تحصیلی برای دانشجویان ورودی جدید و خانوادههای آنها اشاره کرد.»انتقال استرس و نگرانی به کودکان از مهمترین پیامدهای ناشی از کرونا
افزایش سواد سلامت روان افراد جامعه ضرورت دارد
علاوه بر این، احمدیپور، عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران در رابطه با کاهش اضطراب در جامعه به این امر به خبرنگار آنا تأکید کرد که «وقتی افراد از اطلاعات عمومی بالاتری نسب به سلامت روان برخوردار باشند آن جامعه با کاهش عوارض روانی هر بیماری مواجه خواهد شد. اضطراب و تمامی نشانههای روانی آن باید جدی گرفته شود. مهمترین گام در این راستا آگاهیبخشی است. باید سواد سلامت روان افراد جامعه بالا برود و اطلاعات بیشتری داشته باشند. چه کسی سواد سلامت روان را بالا میبرد؟»
احمدیپور ادامه میدهد «وقتی افراد بیشتری از اطلاعات عمومی بالاتری نسب به سلامت فیزیکی و سلامت روان برخوردار باشند، آن جامعه با کاهش عوارض جسمی و روانی هر بیماری مواجه خواهد شد. هر چه سواد سلامت روان افراد بالاتر باشد در پیشگیری از ایجاد مسائل روانی با هر ابعادی جلوگیری میکند.»
عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران، این نگاه را دارد که «گاهی از این موضوع که هیچ فردی مصونیتی در مورد ابتلا به بیماریهای روانپزشکی ندارد، غافل میشویم و مشابه هر مریضی دیگری، ما هم دچار این مدل از بیماریها میشویم و خودمان را در چاهی از انزوا و مورد قضاوت شدن میبینیم که خود آن را حفر کرده بودیم. اگر قرار است شعار دهیم؛ سلامت روان برای همه؛ تمام افراد حقیقی و حقوقی باید برای سلامت روان تلاش کنند. امروز دیگر زمانی نیست که بیماران روانپزشکی را از بیمارستانها و جامعه طرد کنیم و آنها را در بیمارستانها و موسسات مخصوص، بستری یا نگهداری کنیم. اگر قرار است شعار دهیم؛ سلامت روان برای همه؛ تمام افراد حقیقی و حقوقی باید برای سلامت روان تلاش کنندهمانطور که روانپزشکی چیزی جدای از پزشکی نیست بیماران روانپزشکی نیز جدای از بقیه بیماران نیستند. آنها حق دارند در بیمارستانهای عمومی بخش بستری داشته باشند و درمان شوند، حق بازگشت به جامعه و انتخاب شغل و ازدواج و صاحب فرزند شدن را دارند.»
احمدیپور مطالب فوق را عنوان میکند و ادامه میدهد «نباید اثرات این نابرابریها در بدتر شدن وضعیت سلامت روان افراد و جامعه ادامه پیدا کند و همه باید تلاش و حمایت کنیم زیرا همه جامعه به سلامت روان نیازمند هستند.»
اشتراک گذاری
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.