خاورمیانه صحنه نبردی جدید است، نه برای امپراتوریها، بلکه برای مسیرهای تجاری. ابرقدرتها با ابتکارات کمربند و جاده چین و IMEC به رهبری آمریکا، در حال رقابت برای نفوذ در منطقه هستند. این رقابت، بازیگران منطقهای را نیز به میدان کشانده و آینده خاورمیانه را در هالهای از ابهام فرو برده است.
خاورمیانه که قرنهاست محل تلاقی تمدنها بوده، بار دیگر صحنه یک رقابت شدید است، اما این بار نه برای امپراتوریها یا منابع، بلکه برای مسیرهای تجاری. این رقابت حول توسعه ابرکریدورها میچرخد؛ پروژههای زیرساختی بلندپروازانهای که برای بازسازی جریان کالا، مردم و نفوذ در سراسر منطقه و فراتر از آن طراحی شدهاند.
ظهور تایتانها؛ BRI در برابر IMEC
در مرکز این رقابت دو غول قرار دارند؛ ابتکار کمربند و جاده چین (BRI) و کریدور تازه اعلامشده هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC). ابتکار کمربند و جاده با سرمایهگذاری هنگفت ۱.۳ تریلیون دلاری که در سال ۲۰۱۳ راهاندازی شد، یک پروژه عظیم بوده که هدف آن ایجاد شبکهای از مسیرهای زمینی و دریایی برای اتصال چین به اروپا، آفریقا و فراتر از آن است. خاورمیانه بخش مهمی از این چشمانداز محسوب میشود و چین شدیدا در بنادر، راهآهن و خطوط لوله در سراسر این منطقه سرمایهگذاری کرده است.
از سوی دیگر، کریدور هند-خاورمیانه-اروپا تازهوارد این رقابت است. این ابتکار که در سال ۲۰۱۳ اعلام شد، یک ابتکار حمایتشده از سوی ایالات متحده بوده که شامل هند، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اسرائیل و کشورهای اروپایی میشود. IMEC با هدف ایجاد یک کریدور چندوجهی شامل راهآهن، مسیرهای کشتیرانی و زیرساختهای دیجیتال برای تسهیل تجارت بین آسیای جنوبی و اروپا است.
فراتر از زیرساخت؛ نقشههای ژئوپلیتیکی
این کریدورها فراتر از پروژههای زیرساختی محسوب میشوند. آنها نماد جاهطلبیهای استراتژیک کشورهای درگیر هستند. چین از طریق ابتکار کمربند و جاده به دنبال تثبیت خود به عنوان بازیگر اقتصادی غالب در اوراسیا و تقویت دسترسی خود به منابع و بازارهایی است که حدود ۷۵ درصد جمعیت جهان و بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی دنیا را تشکیل میدهد. ایالات متحده با IMEC به دنبال مقابله با نفوذ فزاینده چین، تقویت روابط با متحدان منطقهای و ترویج نظم مبتنی بر قانون برای تجارت است.
رقابت بازیگران منطقهای برای کسب نفوذ
این رقابت به فراتر از قدرتهای اصلی گسترش یافته است. بازیگران منطقهای مانند ایران، ترکیه و عراق به طور فعال پروژههای کریدوری خود را دنبال میکنند، به امید اینکه از موقعیت جغرافیایی خود استفاده کرده و سهمی از مزایای اقتصادی آن به دست آورند.
ایران؛ موقعیت استراتژیک ایران آن را به حلقهای حیاتی برای هر کریدور شرقی-غربی تبدیل میکند. با این حال، تحریمهای ایالات متحده و روابط پرتنش آن با برخی کشورهای عرب مانع از مشارکت کامل آن میشود. با این وجود، ایران در حال توسعه مجتمع بندری چابهار خود با سرمایهگذاری حدود ۱۰ میلیارد دلاری و ایجاد روابط با کشورهای آسیای مرکزی برای ایجاد مسیرهای جایگزین است.
ترکیه؛ ترکیه که بر فراز اروپا و آسیا قرار دارد، خود را پلی طبیعی برای تجارت میان آسیا و اروپا میداند. این کشور سرمایهگذاری هنگفتی بر پروژههای زیرساختی مانند خط لوله باکو-تفلیس-جیهان انجام داده و بازیگری کلیدی در ابتکار کمربند و جاده چین است. با این حال، کنارگذاشتهشدن ترکیه از IMEC و مانورهای ژئوپلیتیکی اخیر آن، روابط آنکارا با واشنگتن و برخی پایتختهای اروپایی را متشنج کرده است.
عراق؛ عراق که از سالها جنگ بیرون آمده، آرزو دارد به قطب تجارت منطقهای تبدیل شود. این کشور شریک کلیدی در ابتکار کمربند و جاده چین بوده و در حال توسعه بندر بزرگ فاو خود برای رقابت با بنادر ایران است. با این حال، بیثباتی سیاسی و نگرانیهای امنیتی همچنان چالشهایی بر سر راه بغداد هستند.
فراتر از تجارت
رقابت برای کریدورها پیامدهای قابلتوجهی فراتر از تجارت داشته و حتی میتواند پویایی امنیتی منطقه را بازسازی کند.
همسویی و اتحادها؛ کریدورها میتوانند شراکتهای موجود را تثبیت کرده و اتحادهای جدیدی ایجاد کنند. کشورهایی که با ابتکار کمربند و جاده چین همسو هستند، ممکن است خود را در رقابت با کشورهای درگیر در IMEC ببینند. این میتواند منجر به قطبیشدن بیشتر خاورمیانه گردد.
چالشهای امنیتی؛ امنیت این شریانهای حیاتی تجارت یک دغدغه امنیتی بزرگ خواهد بود. حضور نیروهای خارجی برای حفاظت از پروژههای زیرساختی میتواند نقاط درگیری جدیدی ایجاد کرده، در حالی که رقابت بر سر آنها میتواند تنش های منطقهای موجود را تشدید سازد.
راه پیش روی: همکاری یا درگیری؟
آینده این کریدورها نامشخص است. سؤال اینجاست که آیا رقابتها جای خود را به همکاری خواهد داد؟ در اینجا چند احتمال وجود دارد.
همزیستی؛ کریدورها میتوانند در کنار یکدیگر وجود داشته باشند و به بازارها و نیازهای مختلف خدمات ارائه دهند. این سناریو به درجهای از سازگاری سیاسی بین قدرتهای بزرگ نیاز دارد.
مدل ترکیبی؛ یک مدل ترکیبی نیز میتواند ظهور کند، به طوری که عناصری از هر دو ابتکار کمربند و جاده و IMEC در کنار یکدیگر وجود داشته باشند. این امر مستلزم راهحلهای نوآورانه و تمایل به یافتن نقاط مشترک است.
بنبست؛ رقابت بین قدرتهای بزرگ بر سر کریدورها همچنین میتواند منجر به بنبست شود، به طوری که هر دو کریدور به دلیل چالشهای سیاسی و اقتصادی به مشکل بخورند.
نقطه عطف خاورمیانه
رقابت برای کریدورها در خاورمیانه هم فرصتها و هم چالشهایی را به وجود میآورد. در حالی که این پروژهها پتانسیل تقویت و در برخی موارد، احیای اقتصادهای منطقهای و تقویت ارتباطات به ارزش ۲۰ تریلیون دلار را دارند، رقابت ژئوپلیتیکی پیرامون آنها میتواند تنشهای موجود را نیز تشدید سازد. انتخابهایی که قدرتهای منطقهای و جهانی طی سالهای آینده انجام میدهند، تعیین خواهد کرد که آیا این کریدورها به پلهایی برای همکاری تبدیل خواهند شد یا موانعی برای صلح و رفاه.