کارشناس رسانه گفت: تلویزیون در سالهای اخیر فاصله زیادی با نیازهای مردم جامعه گرفته، همین مسئله موجب دلزدگی مخاطب از این رسانه شده است.
زهیر اصفهانی کارشناس رسانه در گفتوگو درباره دلایل کاهش مخاطب تلویزیون اظهار کرد: بزرگترین معضلی که در حال حاضر، مسائل فرهنگی به آن دچارند این است که متولی واحدی برای سیاستگذاری و نظارت در کل کشور وجود ندارد و این امر باعث شده دستگاههای فرهنگی و در راس آنها صداوسیما که مهمترین دستگاه فرهنگی کشور به شمار میرود دچار افراط و تفریطهای بسیاری در دوره مدیریتهای گوناگون شود و اینکه ما در دورههای خاص گشایش خوبی در برنامهها داریم و بعد از آن دچار نقصان میشویم ریشه در همین موضوع دارد.
وی افزود: تشتت مدیریت در صداوسیما بهخصوص در دو دهه اخیر به عملکرد این سازمان ضربه زده و بهروز نبودن این دستگاه باعث شده تا مرجعیت خود را در بین مردم از دست بدهد.
اصفهانی عنوان کرد: متاسفانه تلویزیون در سالهای اخیر عملکرد خوبی در جذب مخاطب نداشته و موضوعی که در زمینه برنامهسازی موجب آزار مردم شده این است که برنامههای صدا وسیما از جنبههای مختلف دچار اشکالات فراوانی است که نشان میدهد سیاستگذاران رسانه آموزش کافی در این زمینه ندارند.
کارشناس رسانه افزود: کیفیت برنامههای تلویزیونی در این سالها حتی به لحاظ بصری با افت فاحشی روبرو بوده و اقدامات لازم در این زمینه صورت نگرفته و همین مسئله موجب دلزدگی مخاطب از تلویزیون شده در صورتی که اگر نگاهی به شبکههای ماهوارهای بیندازیم متوجه خواهیم شد که همین جنس برنامهها با یک رنگ و لعاب بهتر توانستهاند مخاطب زیادی به خود جذب کنند، در حالی که کشور ما هم از پتانسیلهای لازم در این زمینه برخوردار است اما از آنها بهره لازم صورت نمیگیرد.
وی با بیان اینکه یکی دیگر از دلایل افت مخاطب تلویزیون فاصله گرفتن رسانه ملی از نیازهای مردم جامعه است، گفت: در سالهای اخیر سطح ذائقه رسانهای مردم دچار تحول شده اما تلویزیون متناسب با آن پیش نرفته است. مدیران باید شجاعت و فراست و تیزبینی داشته باشند تا از اقتضائاتی استفاده کنند که میتواند در جذب مخاطب موثر باشد، اگر از تلویزیون برنامهای پخش شود که متناسب با ذائقه مردم باشد حتما بیننده هم خواهد داشت.
اصفهانی در پاسخ به این سوال که آیا با وجود چنین شرایطی افزایش سه برابری بودجه سازمان صدا و سیما منطقی است یا خیر، گفت: به اعتقاد من، افزایش بودجه باید صورت بگیرد، چرا که صرف منابع در امور فرهنگی بیش از آنکه هزینه باشد سرمایهگذاری است و تا موقعی که به این نتیجه نرسیم نمیتوانیم عملکرد موفقی داشته باشیم، ولو اینکه دشمن هم با صرف هزینههای فراوانی که انجام داده توانسته جوانان کشورمان را به خود جذب کند اما نکته مهم اینجاست که بدانیم آیا این هزینهها صرف منابع درست میشود و یا اینکه خروجی قابل قبولی ارائه میدهد یا خیر؟
وی در ادامه با اشاره به اینکه کادر نیروی انسانی در بدنه صداو سیما در سالهای اخیر بسیار گسترش یافته، عنوان کرد: این موضوع خوب است اما به شرطی که با بهبود کیفی برنامهها همراه باشد، اما متاسفانه ما چنین روندی را در صدا و سیما احساس نمیکنیم. این سازمان باید از نیروهای متخصص و صاحبنظر بهرهمند شود و به سمت شایستهسالاری حرکت کند. یک اصل مهم در رسانهها و شبکههای تلویزیونی در دنیا رقابت بر سر تصاحب نیروی زبده و کارآزموده است.
کارشناس رسانه در پاسخ به این سوال که در سالهای اخیر تلویزیون مجبور شده برخی چهرهها را کنار بگذارد، بدون حضور سلبریتیها چگونه میتوان مخاطب را جذب کرد، گفت: حضور سلبریتیها در تلویزیون میتواند کمک بزرگی به جذب مخاطب کند و استفاده از چهرهها حتما به نفع سازمانهای فرهنگی است اما به شرطی که سلبریتینما نباشند. متاسفانه در یکی دو سال اخیر، برخی سلبریتینماهایی داشتیم که بر اتفاقات ناگوار کشور موجسواری کردند و میتوان این حق را به صدا و سیما داد که با افرادی که در بزنگاهها آنتن برنامه را خالی می کنند همکاری نداشته باشد.
وی در پایان تاکید کرد: تغییر زیاد مدیران صداو سیما و اعمال سلیقههای متفاوتی که هر کدام با روی کار آمدن خود ایجاد کردهاند، موجب ایجاد مشکلات فراوانی برای این سازمان شده، به همین دلیل و برای جلوگیری از بروز چنین اتفاقاتی صدا و سیما باید یک مرکز تصمیمگیری واحد ویژه برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت ایجاد کند، اگر صداو سیما به سمتی برود که شبکهها رقابتی شوند آن هم رقابتی سالم نه اینکه به تخریب یکدیگر بپردازند، حتما موفقتر عمل خواهند کرد و این به وجود یک اتاق فکر پایدار در سازمان صداوسیما بستگی دارد.