«برخی تحلیلگران مسائل روسیه به این مساله اشاره می کنند که شجاعت ناوالنی در بازگشت به روسیه تحسین های زیادی را نسبت به او برانگیخته است و همین مساله عملا موقعیت و جایگاهش را از نظر اجتماعی و سیاسی در روسیه ارتقا بخشیده است. “کریل روگوف” تحلیلگر روسیِ مقیم خارج از این کشور در موضع گیری می گوید: “الکسی ناوالنی با بیباکی خود کرملین را به چالش کشید. آن ها بی باکی را تحمل نمی کنند”.»
“الکسی ناوالنی”، منتقد سیاسی سرشناس پوتین و کرملین، به تازگی و در شرایطی که در حال گذراندن دوره ۱۹ ساله حبس خود در روسیه بود، درگذشت.
پس از اعلام خبر مرگ الکسی ناوالنی، شمار قابل توجهی از رسانهها و تحلیلگران در اقصی نقاط جهان به نحو ویژهای به پوشش این رویداد پرداختند و تحلیل و تفسیرهای مختلی را در مورد آن مطرح کردند. با این حال، در بحبوحه تمامی تحلیل و تفسیرهایی که در مورد الکسی ناوالنی و مرگ ناگهانی وی که برخی آن را قتل میدانند (همچون همسر الکسی ناوالنی که به صراحت اعلام کرده پوتین شوهرش را به قتل رسانده است) مطرح میشوند، یک نکته بیش از همه خودنمایی میکند: چرا ناوالنی پس از آنکه از سو قصد به خود از طریق یک سم مهلک در سال ۲۰۲۰ جان سالم به در برد و دوره درمانی اش را در آلمان طی کرد، تصمیم به بازگشت به روسیه گرفت؟
کشوری که مسلما سناریوهای امیدوارکنندهای را برای وی نوید نمیداد و او در جریان بازگشت به روسیه به همراه همسرش، بلافاصله توسط نیروهای امنیتی این کشور بازداشت شد. به نظر میرسد جهت پاسخ به این پرسش، توجه به ۳ نکته از اهمیت زیادی برخوردار است.
۱: الکسی ناوالنی و هزینهتراشی برای پوتین و کرملین
الکسی ناوالنی به خوبی میدانست که حضور وی در خارج از روسیه، به معنای امنیت کامل او نیست. پیشتر در موراد مختلفی شاهد آن بوده ایم که چهرههای مخالف با دولت روسیه در خارج از این کشور هدف ترور قرار گرفتهاند که شاید مشهورترین آنها سرگئی اسکریپال، جاسوس روسی باشد که در شهر لندن به همراه دخترش هدف سوقصد قرار گرفت. در کنار این مساله، الکسی ناوالنی ماندنِ خود در خارج از روسیه را به مثابه گزاره مطلوب دولت این کشور ارزیابی میکرد و سعی نداشت در زمینی بازی کند که مطلوب کرملین است.
از این رو، ناوالنی با بازگشت به روسیه سعی داشت تا در خاک روسیه، هزینههای هرگونه اقدام علیه خود را متوجه دولت این کشور و شخص ولادیمیر پوتین کند. از این منظر، بازگشت ناوالنی به روسیه، یک چالش جدی را هم برای دولت روسیه و هم پوتین ایجاد کرد. معادلهای که عملا زمین بازی را از نگاه ناوالنی تغییر داد و هزینههای سنگینی را متوجهِ جریانهای مخالف با وی کرد.
این در حالی است که سوقصد و یا ترور احتمالی وی در خارج از خاک روسیه، چالشهای به مراتب کمتری را برای روسیه ایجاد میکرد. در این چهارچوب، بازگشت ناوالنی به خاک روسیه در حقیقت بایستی به مثابه بخشی از مبارزه سیاسی وی با کرملین و پوتین ادراک شود. جالب اینکه حتی پس از مرگ الکسی ناوالنی نیز شاهد بودهایم که سرویسهای امنیتی روسیه بیش از ۵۰۰ نفر را به اتهام گرامیداشت یاد وی و اعتراض به شیوه مرگش، بازداشت کرده اند. مسالهای که یک نمونه از هزینه تراشیهای الکسی ناوالنی برای کرملین است.
در کنار همه اینها باید توجه داشته باشیم که پس از بازداشت الکسی ناوالنی در روسیه، رویداد تکان دهنده جنگ اوکراین رخ داد. واقعهای که سطح مخالفتهای داخلیِ برخی نخبگان سیاسی و اقتصادی در روسیه علیه کرملین و شخصی رئیس جمهور این کشور را افزایش داده و جلوههای عینی تری را به آن بخشید.
در این راستا، از زمان آغاز جنگ اوکراین تاکنون، شماری از الیگارشهای مطرح روسی در قالب اتفاقاتی مشکوک جان خود را از دست داده اند که بسیاری، مرگ آنها را به ترورشان توسط دولت روسیه مربوط میدانند. حال در این فضا، کرملین در برخورد با مخالفان و منتقدان خود مصممتر شده (جهت حفظ انسجام داخلی در بحبوحه جنگ با اوکراین) و در این رابطه، مرگ الکسی ناوالنی نیز نمیتواند بی ارتباط این مساله باشد. در حقیقت در یکچنین فضایی، سطح فشارها علیه کرملین در برخورد با مخالفانش به مراتب کمتر از حالت عادی است.
۲: ارائه آلترناتیو جدید در عرصه حکمرانی روسی
الکسی ناوالنی همانطور که پیشتر نیز گفته شد، بازگشتش به خاک روسیه را با ایجاد امنیت بیشتر برای خود ارزیابی میکرد. در عین حال نباید فراموش کرد که وی یک فعال سیاسی بود که قویا سعی داشت سازوکارهای حکمرانی در کشورش را دستخوش تغییر کند. از این رو میدان بازی وی در خارج از روسیه نبود. او تا حدی از پایگاه اجتماعی در روسیه برخوردار بود و حضور وی در خارج از این کشور، پایههای قدرت و نفوذش در روسیه را تضعیف میکرد.
جدای از همه این ها، او فقط به انتقاد از دولت روسیه نمیپرداخت بلکه وی حامل یک گزینه آلترناتیو برای جریان حکمرانی در روسیه بود. گزینه آلترناتیوی که به زعم عده ای، نزدیک به جهان بینی غربی در حوزه حکمرانی بود با این حال، هر چه که باشد، ناوالنی نماینده دیدگاه و جریانی نو بود که حضور وی در خارج از روسیه، او را به منتقدان خارج نشین و منفعل روسی شبیه میکرد که سال هاست قادر نبوده اند، هیچ اقدامی را در رابطه با معادلات حکمرانی در کشورشان انجام دهند.
موقعیتی که ناوالنی شدیدا از آن دوری میکرد. در واقع، ناوالنی با حضور در خاک روسیه سعی داشت تا جای ممکن تضادها و تقابلات میان چشم اندازهای مطلوب خود و طرز فکرش را با دیدگاههای غالب کنونی در روسیه در عرصه حکمرانی این کشور برجسته سازی کند و در قالب این دوقطبی، در روسیه دست به جریان سازی بزند.
۳: ناوالنی و معمای قهرمان روسی
در نهایت باید گفت که الکسی ناوالنی بازگشت به کشورش را به مثابه پدیدهای در نظر میگرفت که از وی تصویر یک قهرمان را نزد افکار عمومی کشورش میسازد. فردی جسور و شجاع که با اندک امکانات در برابر سازوکارهای حکمرانی مستقر در روسیه میایستد. اگر وی گزینه زندگی در خارج از خاک روسیه را انتخاب میکرد، چندان از موقعیت یک قهرمان نزد مردم روسیه برخوردار نمیشد.
برخی تحلیلگران مسائل روسیه به این مساله اشاره میکنند که شجاعت وی در بازگشت به روسیه، تحسینهای زیادی را نسبت به او برانگیخته است و همین مساله عملا موقعیت و جایگاهش را از نظر اجتماعی و سیاسی در روسیه ارتقا بخشیده است. موضوعی که بازهم در نوع خود صورت حسابهای سنگینی را روی دست کرملین گذاشته است. “کریل روگوف” تحلیلگر روسیِ مقیم خارج از این کشور در موضع گیری میگوید: “الکسی ناوالنی با بی باکی خود کرملین را به چالش کشید. آنها بی باکی را تحمل نمیکنند. ”